eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
106 فایل
#خواندنی ، #دیدنی و #خندیدنی ، 🔴🔴نظر، انتقاد ، پیشنهاد @abasalialmasi 🔵کپی پستها با ذکر #صلوات آزاد 👈در این کانال ❌ تبادل ❌ تبلیغ ⛔️ نداریم ✅کانالهای دیگرما👇 🆔 @Basirat_E 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @tavasolnameh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
✅پيامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم 🌹سه گروه از زناناند كه خداوند، عذاب قبر را از آنان بر مىدارد و با دخترم فاطمه محشور مىشوند: 👈زنى كه در برابر غيرت شوهرش صبر مىكند 👈زنى كه در برابر بداخلاقى شوهرش شكيباست 👈زنى كه مهريهاش را به شوهرش مىبخشد 💐خداوند به هر يك از اين زنان، ثواب هزار شهيد و براى آنها، عبادت يك سال مىنويسد 📚منبع : تحكیم خانواده ص 235
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 👈 مردی که اندرز خواست 🔶مردی از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد . از آن حضرت پندی و نصيحتی تقاضا كرد . رسول اكرم باو فرمود : خشم مگير و بيش از اين چيزی نفرمود . آن مرد به قبيله خويش برگشت . اتفاقا وقتی كه به ميان قبيله خود رسيد ، اطلاع يافت كه در نبودن او حادثه مهمی پيش آمده ، از اين قرار كه جوانان قوم او دستبردی به مال قبيله ای ديگر زده اند ، و آنها نيز معامله به مثل كرده اند ، و تدريجا كار به جاهای باريك رسيده ، و دو قبيله در مقابل يكديگر صف آرائی كردهاند ، و آماده جنگ و كارزارند . شنيدن اين خبر هيجان آور ، خشم او را برانگيخت . فورا سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همكاری شد . در اين بين ، گذشته به فكرش افتاد ، به يادش آمد كه به مدينه رفته و چه چيزها ديده و شنيده ، به يادش آمد كه از رسول خدا پندی تقاضا كرده است ، و آن حضرت به او فرموده ، جلو خشم خود را بگيرد . در انديشه فرو رفت كه چرا من تهييج شدم ، و به چه موجبی من سلاح پوشيدم ، و اكنون خود را مهيای كشتن و كشته شدن كرده ام ؟ چرا بیجهت من برا فروخته و خشمناك شده‎ام ؟ ! با خود فكر كرد الان وقت آن است كه آن جمله كوتاه را به كار بندم . جلو آمد و زعمای صف مخالف را پيش خواند و گفت : اين ستيزه برای چيست ؟ اگر منظور غرامت آن تجاوز است كه جوانان نادان ما كرده اند ، من حاضرم از مال شخصی خودم اداكنم . علت ندارد كه ما برای همچو چيزی به جان يكديگر بيفتيم و خون يكديگر را بريزيم . طرف مقابل كه سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند ، غيرت و مردانگی شان تحريك شد و گفتند : ما هم از تو كمتر نيستيم . حالا كه چنين است ما از اصل ادعای خود صرف نظر میكنيم . هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند. 📚داستان راستان 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 👈 اعرابی و رسول اکرم صلی الله علیه وآله 🔸عربی بيابانی و وحشی ، وارد مدينه شد و يكسره به مسجد آمد ، تا مگر از رسول خدا سيم و زری بگيرد . هنگامی وارد شد كه رسول اكرم در ميان انبوه اصحاب و ياران خود بود. حاجت خويش را اظهار كرد و عطائی خواست . رسول اكرم چيزی به او داد ، ولی او قانع نشد و آن را كم شمرد ، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد ، و نسبت به رسول خدا جسارت كرد . اصحاب و ياران سخت در خشم شدند ، و چيزی نمانده بود كه آزاری به او برسانند ، ولی رسول خدا مانع شد . رسول اكرم صلی الله علیه وآله بعدا اعرابی را با خود به خانه برد ، و مقداری ديگر به او كمك كرد ، ضمنا اعرابی از نزديك مشاهده كرد كه وضع رسول اكرم به وضع رؤسا و حكامی كه تاكنون ديده شباهت ندارد ، و زر و خواستهای در آنجا جمع نشده . اعرابی اظهار رضايت كرد و كلمه ای تشكر آميز بر زبان راند . در اين وقت رسول اكرم به او فرمود : تو ديروز سخن درشت و ناهمواری برزبان راندی كه ، موجب خشم اصحاب و ياران من شد . من میترسم از ناحيه آنها به تو گزندی برسد ، ولی اكنون در حضور من اين جمله تشكر آميز را گفتی ، آيا ممكن است همين جمله را در حضور جمعيت بگويی تا خشم و ناراحتی كه آنان نسبت به تو دارند ، از بين برود ؟ اعرابی گفت : مانعی ندارد . روز ديگر اعرابی به مسجد آمد ، در حالی كه همه جمع بودند ، رسول اكرم رو به جمعيت كرد و فرمود : اين مرد اظهار میدارد كه از ما راضی شده آيا چنين است ؟ اعرابی گفت : چنين است و همان جمله تشكر آميز كه در خلوت گفته بود تكرار كرد . اصحاب و ياران رسول خدا خنديدند . در اين هنگام رسول خدا رو به جمعيت كرد ، و فرمود : مثل من و اين گونه افراد ، مثل همان مردی است كه شترش رميده بود و فرار میكرد ، مردم به خيال اينكه به صاحب شتر كمك بدهند فرياد كردند ، و به دنبال شتر دويدند . آن شتر بيشتر رم كرد و فراری تر شد . صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت ، خواهش میكنم كسی به شتر من كاری نداشته باشد ، من خودم بهتر میدانم كه از چه راه شتر خويش را رام كنم . همينكه مردم را از تعقيب بازداشت ، رفت و يك مشت علف برداشت و آرام آرام از جلو شتر بيرون آمد ، بدون آنكه نعره ای بزند و فريادی بكشد و بدود ، تدريجا در حالی كه علف را نشان میداد جلو آمد . بعد باكمال سهولت مهار شتر خويش را در دست گرفت و روان شد . اگر ديروز من شما را آزاد گذاشته بودم ، حتما اين اعرابی بدبخت به دست شما كشته شده بود – و در چه حال بدی كشته شده بود ، در حال كفر و بت پرستی – ولی مانع دخالت شما شدم ، و خودم با نرمی و ملايمت او را رام كردم. داستان راستان 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 👈 رسول اکرم صلی الله علیه وآله و غذای دسته جمعی 🔸همينكه رسول اكرم و اصحاب و ياران از مركبها فرود آمدند ، و بارها را بر زمين نهادند ، تصميم جمعيت براين شد كه برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده كنند . يكی از اصحاب گفت : سر بريدن گوسفند با من . ديگری : كندن پوست آن بامن . سومی : پختن گوشت آن بامن . چهارمی : . . . رسول اكرم : جمع كردن هيزم از صحرا بامن . جمعيت : يا رسول الله شما زحمت نكشيد و راحت بنشينيد ، ما خودمان با كمال افتخار همه اينكارها را میكنيم . رسول اكرم : می دانم كه شما میكنيد ، ولی خداوند دوست نمی دارد بنده اش را در ميان يارانش با وضعی متمايز ببيند كه ، برای خود نسبت به ديگران امتيازی قائل شده باشد سپس به طرف صحرا رفت . و مقدار لازم خار و خاشاك از صحرا جمع كرد و آورد 📚داستان راستان 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 👈رسول اکرم صلی الله علیه وآله و بستن زانوی شتر 🔸قافله چندين ساعت راه رفته بود . آثار خستگی در سواران و در مركبها پديد گشته بود . همين كه به منزلی رسيدند كه آنجا آبی بود ، قافله فرود آمد . رسول اكرم صلی الله علیه وآله نيز كه همراه قافله بود ، شتر خويش را خوابانيد و پياده شد . قبل از همه چيز ، همه در فكر بودند كه ود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم كنند . رسول اكرم بعد از آنكه پياده شد ، به آن سو كه آب بود روان شد ، ولی بعد از آنكه مقداری رفت ، بدون آنكه با احدی سخنی بگويد ، به طرف مركب خويش بازگشت . اصحاب و ياران با تعجب باخود میگفتند آيا اينجا را برای فرود آمدن نپسنديده است و میخواهد فرمان حركت بدهد ؟ ! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنيدن فرمان بود . تعجب جمعيت هنگامی زياد شد كه ديدند همينكه به شتر خويش رسيد ، زانوبند را برداشت و زانوهای شتر را بست ، و دو مرتبه به سوی مقصد اولی خويش روان شد . فريادها از اطراف بلند شد : ای رسول خدا ! چرا مارا فرمان ندادی كه اين كار را برايت بكنيم ، و به خودت زحمت دادی و برگشتی ؟ ما كه با كمال افتخار برای انجام اين خدمت آماده بوديم . 🌸در جواب آنها فرمود : هرگز از ديگران در كارهای خود كمك نخواهيد ، و بديگران اتكا نكنيد ، ولو برای يك قطعه چوب مسواك باشد. 📚داستان راستان 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
enc_16460380389373949325690.mp3
6.16M
مبعثه اوج برکات بر تو محمد صلوات . پیرو قرآن توییم ما همه سلمان توییم . وعده ی ما همچین شبی مدینه مسجد النبی . به خدا قبله ی دنیا شده باز گنبد خضرا . پدر و مادرم فدای تو یا اباالزهرا . تو دل و دلبرم هستی تو سر و سرورم هستی . چی می خوام من از این بهتر که تو پیغمبرم هستی مددی یا رسول الله . قسم به سوره ی علق تویی تویی رسول حق . کبوتر دل بی هوا پر زده تا غار حرا . راه نجات بشری صاحب شق القمری . به خدا قبله ی دنیا شده باز گنبد خضرا . پدر و مادرم فدای تو یا اباالزهرا . شب مبعث شب شوره بساط عاشقی جوره . شده ذکرم علی حیدر دیگه نور علی نوره . علی مولا علی مولا . عیدی مو دادی اومدم شب مبعث تو مشهدم . اومدم یا امام رضا که بگم تبریک به شما . یه نگاهی عنایتی تو این شب زیارتی . به خدا قبله ی دنیا شده باز گنبد خضرا . پدر و مادرم فدای تو یا اباالزهرا . شب شاه خراسانه حاجتم دست سلطانه . آرزوم کربلا رفتن برا اعیاد شعبانه . علی موسی الرضا سلطان . منی که از تولدم تو کشوری بزرگ شدم . که از سر مأذنه هاش اسم علی و بچه هاش . می پیچه توی هر طرف دل میره ایوون نجف . می خوام که قنبرش باشم مالک اشترش باشم . با علی ، با علی با علی تا آخرش باشم . علیٌ حُبّه جنه قسیم نار و الجَنه . وَصیُ المصطفی حَقا امام الإنس والجِنه . علی مولا علی مولا 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
مداحی_آنلاین_ای_رسول_الله_اعظم_جانم_جانم_جانم_حاج_منصور_ارضی.mp3
4.26M
🌺 💐ای رسول الله اعظم 💐جانم جانم جانم 🎙 👏 👌فوق زیبا 🌷مرجع رسمی های روز اسعد الله ایامکم یا بقیه الله🌸 🦋🌸🦋🌸🦋
5e9b0755-c802-42d8-a78b-be1eafabb8fa.mp3
2.55M
یا رحمت للعالمین یا سیدی یا رسول الله بمناسبت حاج محمدرضاطاهری 🔵کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92