💠رهایی از تکبر پنهان💠
.
🔹در جسم ما شاید خیلی از بیماریهای کوچیک و بزرگ باشه و در یک مدت طولانی اصلا خودش رو نشون نده. اما ناگهان دردهای عجیب و غریب شروع بشه و ما رو از پا دربیاره. مثلا ناگهان بفهمی #سرطان داری.
🔹خوب #روح هم مثل جسم ممکنه اسیر خیلی از بیماریهای پنهان بشه. بهتره قبل از سقوط، این بیماریهای پنهان شناسایی و درمان بشن.
🔹کتاب #رهایی_از_تکبر_پنهان، اثر #علیرضا_پناهیان ، #تکبر فتنهانگیز وجودمان را آشکار میکند و راههای رهایی از آن را نیز بیان میکند.
#معرفی-کتاب
🌹مراحل تربیت فرزند در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
#تربیت_کودک
دوره سیادت کودک:
♦️معنی آقایی این نیست که چون آقاست، هر کاری هم که برایش مضر است انجام دهد.خیر❗️
کدام سید و آقاست که بخواهد راه اشتباهی برود و بلدچی و راهنما بدلیل آقا بودن او، وی را بحال خود بگذارند؟
🔹طبیب به آقا امر و نهی میکند و بایدها و نبایدها را متذکر میشود.
🔹وزیر خطرها و اشکالهای تصمیمها را تذکر میدهد و در نشست ها و مصاحبه ها نکته های ارزنده و راه های موفقیت را تا مطرح میکند؛ اما همه این برنامهها، با رعایت لطف و مرحمت و رعایت احترام و تجلیل معنی ((سید))انجام میشود.
👈 آقایی به معنای رهایی نیست وسعت راه، گستردگی احساس مسئولیت و احساس اینکه همه در خدمت کودک هستند، او جرات تصمیمگیری و حس اعتماد به محیط میدهد.
#آیت_الله_حائری_شیرازی
🍂قابل توجه مربیان تربیتی🍂
#صفات_مربیان_تربیتی
عشق به تربیت
🔹مربی باید دلبسته و عاشق امر تربیت باشد.
🔹هم غم خویش را در مسیر تربیت متربیان مصروف دارد.
🔹مهمترین دغدغههای مربیان باید با کمک والدین کشاندن کودکان به مسیر صحیح زندگی و تربیت باشد و در این راه با جدیت و اهتمام تمام استقامت داشته و پشتکار به خرج دهند.
🔹مسلم است که ثمره شیرین زحمات خود را در آینده نه چندان دور خواهد چشید و نتیجه تلاش آنان در وجود متربیانی شایسته و کارآمد متولد خواهد شد.
👈 امام حسن مجتبی (ع)می فرمایند: نیکی آن است که با کندی و مسامحه کاری آغاز نشود،به دنبال آن منت هم نباشد.
#احادیث_فاطمی
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش، چون بهشت زیر پاى مادران است؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد ┈••✾•➰▪️➰•✾••┈
#پویش خانه های فاطمی
🍃همزمان باایام شهادت مظلومانه حضرت زهرا(س) خانه های خودرابا برنامه های ذیل فاطمی کنیم:
۱.قصه های حضرت فاطمه(س)برای کودکانمان
۲.قرائت خانوادگی حدیث شریف کساء
۳.پخت غذای نذری به نیت حضرت زهرا(س)
۴.برگزاری روضه های خانگی
۵.ختم صلوات وهدیه آن به روح مطهرحضرت زهرا(س)
۶.کمک مومنانه با توجه به توانایی مالی
۷.خطبه خوانی حضرت زهرا(س)
۸.ترویج سبک زندگی فاطمی
داستان حدیث شریف کساء ، بشکل کارتن مناسب بچه ها ساخته شده است، 👆در نشر آن جهت کودکان و نونهالان با آموزه های دینی کوتاهی نفرمایید. *همسنگران مهدی موعود عج*
همگرایی مربی با متربی ها
چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را جذب کنیم؟
سئوال:
مربی تربیتی در مرحله جذب چقدر می تواند با سلیقه و ذائقه مخاطبانش همگرایی کرده و خود را مثل آنان نشان دهد؟
بعبارت دیگر، آیا باید ما خودمان را مثل مخاطب جا بزنیم و به شکل او درآییم؟ یا اینکه باید تلاش کنیم تا رفتار او را شبیه به رفتار خودمان تغییر دهیم؟
البته در مرحله تثبیت و رشد که بعدها به آن می پردازیم، بیان خواهد شد که همواره «تغییر نهایی رفتار» متناسب با آموزه های دینی، شاه بیت اصلی «تعلیم و تربیت» است، اما اینکه چه میزان از این هدف را می توان در مرحله جذب دنبال کرد، سئوال مهمی است که مربی باید پاسخ آن را از کارشناسان تربیتی بپرسد.
در هر صورت، مرحله #جذب در کار تربیتی، مرحله گره خوردن دلهاست، مرحله ای که جرقه ی اولیه پیوستن به جمع در این مرحله در ذهن مخاطب زده می شود. گاهی یک تلنگر احیاگر و گاهی نیز یک موعظه اثر گذار در این مرحله، در روح و جان مخاطب، انقلاب ایجاد می کند، چرا که مرحله جذب در واقع، مرحله تاباندن نور به ضمیر مستعد جوان و نوجوان است.
پس بر این اساس، وقتی قرار است مربی دعوت گر به روشنایی باشد و منادی نور، آیا می توان دعوت به روشنایی و نور را به تنهایی با وانمود کردن گرایش به تاریکی انجام داد؟!
آیا امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟!
در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت:
اول آنکه متاسفانه گاهی مربیان از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود.
این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم.
بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد وگاه خود را به تغافل بزند،اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب.
مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش #موعظه در پیش می گیرد، گاهی به کسی #هشدار می دهد، گاهی #مستقیم و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را #هدایت می نماید.
مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید.
مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه باید نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند.
رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرا رویش ترسیم نماید.
#تربیت-مربی
کادر سازی در تشکل
#کادرسازی به این معنی است که هر تشکل باید نیروهای مولد تولید کند. یعنی نیرویی که اوهم مثل تشکلش دغدغه آدم ها را داشته باشد. مثلا اگر حتی یک مکانیک هم تولید می کند این مکانیک دغدغه این را داشته باشد که دونفر مکانیک دیگر مثل خودش تربیت کند. شما الان ببینید خطر یک معتاد این است که دونفر دیگر را هم معتاد می کند و ما باید از همین درس بگیریم. هرکجا بودیم سعی کنیم اثرگذار بر دیگران باشیم. تشکل باید طوری رفتار کند که اعضایش هرکجا که بودند همان اهداف را دنبال کنند و آن دغدغه و هدف اصلی به تک تک افراد هم تزریق شده باشد.
یکی از نکات مهم دیگر این است که بنده تشکلی را کادرساز می دانم که وقتی کسی در فضای آن قرار می گیرد اشکالاتش رو شود. اگر در یک تشکل مدام تعارف وجود داشته باشد و مدام ملاحظه افراد باشد که مبادا ناراحت شوند یا ما اعتبارمان از دست برود، این تشکل مرده است. در تشکل کادرساز درگیری و تنش بیشتر است چون لازمه حرکت، درگیری است. در تشکل کادرساز آدم ها به هم کار دارند و از کنار عیب های هم بی تفاوت رد نمی شوند. نشانه تشکل کادرساز این است که اگر مثلا بنده آدم بی نظمی هستم، وقتی وارد این فضا بشوم، این عیب من خودش را نشان می دهد.
بعضی از تشکل های ما جمع مفردات هستند. یعنی افراد کنار هم جمع شده اند اما دلهایشان با هم نیست و دغدغه و هدف مشترکی ندارند. در واقع اینها جمع نیستند بلکه تجمعند. از آن طرف هم هستند افرادی که دور از همند اما دلهایشان به هم نزدیک است و چه بسا با یک صحبت تلفنی پنج دقیقه ای باری را از روی زمین بردارند. لذا مالک نمی گوید علی جان مرا جایی بگذار که مدام قدوبالای تورا ببینم از انطرف هم بودند افرادی که دور علی بودند اما به رویش شمشیر کشیدند. پس این نکته هم خیلی مهم است که بدانیم افرادی که دور هم جمع شده اند بعنوان یک تشکل، برای چه جمع شده اند؟
استاد معماریانی
#تشکیلاتی
22.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا