eitaa logo
حال ____دل
458 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
پسر دور از پدر می‌شد، مهیّای خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌ بُرد دلها را🌴 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حال ____دل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭😭🙏🏻 ....لحظه‌ایی‌که‌ارباب‌سر‌روی‌ صورت‌جوانشون‌گذاشتند😭😭😭😭 یازهرا....بمیرم‌هزاران‌بار‌برای‌دلت‌اربابم😭😭😭 🥀 🍂 @halle_dell
حال ____دل
#روز_هشتم #علی_اکبر🥀 #حال_دل
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
حال ____دل
#استوری #شب_هشتم #حال_دل
در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست گویی درست، شیشه عمر پدر شکست پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست 🥀 😭😭😭
این فعال توییتری همشهری اهل درچه با عکس حاج قاسم کنار خانه خدا توییت زده ، بازداشت شده و هنوز در زندان‌های آل سعود است ... کفتارهای سعودی حتی از نام حاج قاسم هم مثل سگ می‌ترسند. خانواده اش رفتن تهران و از طریق وزارت خارجه و دفتر نماینده مجلس پیگیر آزادیش شدن... 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حال ____دل
‏فایل از طرف .
اےصُبح تیره رو بہ‌چہ رو مۍشوے سپید فـَـردا حُسیـن تشنہ جگــر مۍشود شَھیـد.. 😭😭😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خواب دیدم در این شب غربت خواب دستی عجیب و خون آلود خواب دیدم که پیکرم خواهر طعمه ی گرگ های وحشی بود
اضطرابی به جانم افتاده که بیان کردنش میسر نیست یک جوان مرد با شرف زینب بین این سی هزار لشگر نیست
ماجراهای عصر فردا را در نگاه تر تو میبینم راضیم به رضای معبودم تا سحر بوته خار میچیینم
شب آخر وصیتی دارم در نماز شبت دعایم کن ظهر فردا به خنده ای خواهر راهی وادی منایم کن
باغ سرسبز خاطراتت را غصه پاییز میکند زینب گوش کن شمر خنجر خود را آن طرف تیز میکند زینب
عصر فردا از اهل بیت رسول زهر چشمی شدید میگیرن وقت تاراج خیمه های حرم چند کودک ز ترس میمیرند
کوفیان شهره ی عرب هستند مردمانی که دست سنگین اند رسمشان است میوه را در باغ با همان شاخ و برگ می چینند