eitaa logo
حال ____دل
458 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
حال ____دل
🌼قائم آل نور، يا مهدي (عج) 🌼عطر سبز حضور، يا مهدي (عج) 🌼تا هميشه صبور مي مانيم  🌼در هواي ظهور، يا م
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ 🔅 امام مهدى(عليه السلام) در زيارت ناحيه مقدّسه خطاب به امام حسین(علیه السّلام) می گویند:  ▪️ أَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما... هر صبح و شام بر تو گریه و شیون می کنم و در مصیبت تو به جای اشک، خون می گریم. 🏴 🥀 @halle_dell
ﺗـااربعین . . ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ‌ﻧﮑﻨﺪﺧﻮﺍﺏﺑﻤﺎﻧﻢ! ﻧﮑﻨﺪ‌بغض‌ﻣﻦ‌اﺯشدت‌ﻏﻢ ﻧﻪ‌ﺑﺒﺎﺭﺩ . . ﻧﻪ‌ﺑﮑﺎﻫﺪ . . ﻧﮑﻨﺪﺍﺷﮏﻧﺮﯾﺰﻡ؟ ﻧﮑﻨﺪﮐﺮﺏﻭﺑﻼﺭﺍﻧﺪﻫﯽ ﺣﻀﺮﺕﺍﺭﺑﺎﺏ؟ نکندبازبمانم؟ ﻧﮑﻨﺪﺑﺎﺯﻧﺨﻮﺍﻧﻢ‌که‌ﺣﺮﻡ ﺍﻫﻞ‌حرم ﻣﯿﺮﻭﻋﻠﻤﺪﺍﺭﻧﯿﺎﻣﺪ؟ ﻧﮑﻨﺪ . . ﭘﺎﯼﭘﯿﺎﺩﻩﺣﺮمت‌بازﺑﻤﺎند ﺑﻪﺩﻟﻢﺣﺴﺮﺕ‌وﺁﻫﺶ؟ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ . . نگرانم‌نکند‌دیر‌شود‌جای‌بمانم💔.... @halle_dell
🔻دریافت دینار عراقی از خودپرداز در عراق خوشبختانه تمهیداتی در نظر گرفته شده تا زائران حسینی بتوانند از خودپرداز بانک های ایرانی و با هر نوع کارت بانک متصل به سیستم شتاب، دینار عراقی دریافت کنند.  آدرس خودپردازهایی که می توانید از آن ها دینار بگیرید عبارت اند از:👇👇👇 خودپرداز شماره ۱: شارع العباس عمود ۱۴۱۵ خودپرداز شماره۲: شارع العباس متنزه الحسین الکبیر خودپرداز شماره ۳: میدان الطف موکب امام رضا علیه السلام خودپرداز شماره ۴: باب البغداد شارع علقمی هتل الشرق الاوسط خودپرداز شماره ۵: باب البغداد شارع میثم تمار بالاتر از پارکینگ هتل ابراج الاشراق خودپرداز شماره ۶: باب البغداد جنب درمانگاه هلال احمر خودپرداز شماره ۷: قبله الحسین کنسول گری ایران خودپرداز شماره ۸: باب الخان شارع علقمی هتل شمس الکربلا الدولی خودپرداز شماره ۹: پارک حی الحسین علیه السلام خودپرداز شماره ۱۰: شارع قبله العباس هتل آفاق کربلا خودپرداز شماره ۱۱: شارع علقمی هتل فجرالبدیع
. شرح کامل سرگذشت (قسمت 1⃣) 🔻روز پنجم اسفند سال 1284 هجری شمسی در محله "خیابان" که یکی از محله های قدیمی شهر تبریز میباشد کودکی چشم به جهان گشود که نامش را رسول گذاشتند و بعدها نام این محله (خیابان) و اسم شهری که آن متولد شده بود به عنوان قسمتی از اسم و فامیلی آن مولود بر روی سنگ قبرش حک گردید یعنی با نام حاج رسول دادخواه خیابانی تبریزی. 🔻نام پدرش مشهدی جعفر بود و مادرش نیز آسیه خانم نام داشت. آسیه خانم زنی بسیار مظلوم و آرام بود و آنطوری که دخترش (ربابه خانم) تعریف میکرد او یکی از زنهای پاکدامنی بوده است که در جلسه های روضه امام حسین علیه السلام بسیار گریان میشد و زیاد اشک میریخت. 🔻بازیهای روزگار کم کم رسول را در سنین جوانی به راههای خلاف کشانید به خصوص بعد از سنین بیست و چهار پنج سالگی که او مجبور شد شهر و دیارش تبریز را رها کند و به تهران بیاید. 🔻رسول ترک بعد از آنکه در سالهایی از عمرش اهل نافرمانی و غفلت از خدای خویش بوده است عاقبت همانطوری که خواهید دید ، در یکی از ماههای محرم آن واقعه و مرحمت و دعوت ولایتی و معنوی برایش پیش میآید و او را به شدت دگرگون میسازد. 🔻اما باید توجه داشت که این عنایت و لطفی را که آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام به رسول ترک مبذول و مرحمت داشته است بی حساب و کتاب و بی دلیل و بهانه نیز نبوده است. 🔻جناب آقای حاج میر حسن قدس حسینی یکی از پیرمردهای با سابقه هیئت مسجد شیخ عبدالحسین میگفت: «این رسول در همان دوره و سالهایی که هنوز توبه نکرده بود و از معصیت و گناه اجتناب و پرهیز نداشت در آن سالها نیز با خلوص نیت و فقط برای خاطر امام حسین علیه السلام در جلسات شرکت میکرد تا اینکه این نیت پاک و صدق و صفای او سبب شد که او توبه نصوح و واقعی بکند و عاقبت به خیر بشود.» 🔻« من در طول عمرم هم حاج رسول را دیده ام و هم عکسش فردی را نیز دیدها م که با آنکه از کودکی در هیئتها بود ولی متأسفانه چون اخلاص و نیتی پاک نداشت خداوند او را به وضعیتی دچار کرد که خداوند به هیچ کس نصیب نکند» 🔻در این مجموعه نیز ما در واقع روز تولد او را نیز از همان روزی به حساب می آوریم امام حسین علیه السلام به بهانه آن خواب و رؤیای ناظم و مسئول هیئت آتشی به جان رسول ترک میاندازد و او را به جرگه عاشقهایش وارد میسازد. 🔻رسول ترک بعد از توبه و بازگشت به صراط مستقیم یکی از گریه کنندگان و دلسوخت هایی میشود که بسیاری از پیرمردهای هیئتهای قدیمی تهران چه از فارسها و چه از ترکها با قاطعیت میگویند که بعد از او هنوز نظیرش نیامده است. 🔻یکی از چشمگیرترین جلوه های گریه های رسول ترک در روزهای دهه اول محرم به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا بوده است. در روزهای تاسوعا و عاشورا در میان دسته های هیئتهای آذربایجانی ها که گاه به طول دو سه کیلومتر میرسید، رسول ترک با ناله ها و ضجه های جانسوز در انتهای دسته حرکت میکرد و غوغایی بر پا میکرد. میگویند: بسیاری از مردم گاه فقط به انتظار میایستاده اند تا گریه ها و ناله های رسول را تماشا کنند. همه آنهاییکه رسول را در آن روزهای تاسوعا و عاشورا دیده اند میگویند: زمانی که رسول ترک، گریان و نالان از جلوی جمعیت عبور میکرد صدای ناله و گریه مرد و زن و پیر و جوان نیز به هوا برمی خاست. میگویند یکبار زمانی که رسول ترک در حال خواندن نوحهای ترکی بوده است عدهای از زنها و مردهای فارسی زبان که در گوشهای از بازار به تماشای او ایستاده بوده اند به قدری منقلب و محزون میشوند که صدای گریه و ناله آنها نیز در فضای بازار میپیچد. در ای هنگام رسول ترک روی به آنها میکند و از آنها میپرسد: مگر شماها متوجه معنای حرفهای من میشوید؟ بعضی از آنها جواب داده بودهاند: ما ترکی نمیفهمیم ولی از حالتهای تو به خوبی متوجه میشویم که الان از چه داری میخوانی و ما از حالتهای تو عمق مصیبت را احساس میکنیم!
Arshedna .1.mp3
9.37M
ارشدنا الی الطریق ای بهترین رفیق . . 💚 کربلایی محمدحسین پویانفر
حال ____دل
#روزشمار_اربعین 🏴 6⃣3⃣روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست... ◾️بر سر سفره حسین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴5⃣3⃣ روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست... یا اباعبدالله... وسعت ملک خدا عرصۀ جولان توست آب حیاتِ حیات در لب خندان توست بس‌که به شوق وصال، سینه گشودی به تیغ سینۀ مجروح تو، چاک گریبان توست🌴 @halle_dell
حال ____دل
. شرح کامل سرگذشت #رسول_ترک #تلنگر #حکایت_رسول_ترک (قسمت 1⃣) 🔻روز پنجم اسفند سال 1284 هجری شمس
👈(قسمت2⃣)👉 🔸رسول ترک آن چنان در عشق و محبت و ارادت به مولایش آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ذوب شده بود که گاهی در جلسه روضه به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا به اندازهای منقلب و بیتاب میشده که همچون مادرهای جوان مرده یا مجنونین میشده است. به همین دلیل او در میان بسیاری از دوستان و ارادتمندانش به خصوص در بین بسیاری از آذربایجانیها به « حاج رسول دیوانه» نیز معروف میباشد. 🔸میگویند حاج رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به رسول ترک در بسیاری از مواقعی که از خود بیخود میشده و گاهی نیز قبل از اینکه شروع به خواندن نوحه یا روضهای بنماید با صدایی بسیار حزین و جاسوز و با همان لهجه زیبای ترکی اش این بیت را میخوانده است: گویند خلایق که به دیوانه قلم نیست من گشتم و دیوانه توکلت علی الله 🔸حاج حمید واحدی یکی از بازاریهای تهران با یک صفا و حزن و اندوهی خاص میگفت: «حاج رسول یکی از عاشقها وشيفتگان حسینی بود؛ واقعاً دیوانه امام بود. وقتی او مشغول گریه و زاری میشد انگار قیافه او را، شکل و نقشه صورت او را، به دیوانگی و عاشقی امام حسین (ع) نقش بسته بودند. یعنی اگر گاهی کسی او را به طور مثال در روزهای تاسوعا و عاشورا می دیدی که با مشت بر سرش میزد برایش جلف و زننده نبود. همه او را عاشق و دیوانه حسین علیه السلام میدیدند. 🔸او در عزاداریها هر کاری که میکرد برای کوچک و بزرگ و زن و مرد و پیر و جوان گریه آور بود حتی اگر کسی تا آنموقع برای امام حسین علیه السلام اشکی نریخته بود، زمانی که حاج رسول را در حال گریه و ناله میدید او هم به گریه میافتاد. 🔸به راستی که معلوم نیست رسول ترک چگونه مینالیده است و چگونه با ضجه های جانسوزش میسوخته است که همه آنهاییکه ضجه ها و حالتهای عاشقانه او را دیده اند به محض ذکر نام و یاد رسول ترک بلافاصله به یاد آقا و مولای رسول ترک حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام میافتند. 🔻عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست/ تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست اجزای وجودم همگی دوست گرفت/ نامی است ز من بر من و باقی همه اوست 🔸حاج سید احمد حسینی تقویان میگفت: «حاج رسول یک حسینی واقعی بود، خدا رحمتش کند. او به اندازهای پاک و با تقوا شده بود که ما نمیتوانستیم باور کنیم که او در جوانی و در سالهایی از عمرش آدمی غافل و جاهل بوده باشد. او در عین اینکه مردی خشن به نظر میرسید ولی آدمی بسیار پاک و وارسته بود. زمانی که ماه مبارک رمضان از راه میرسید او به کلی مشغول عبادت میشد و خیلی از کارهایش را تعطیل میکرد و کمتر به بازار و به حجره و مغازه اش میرفت.» @halle_dell
ابن زیاد پس از فرستادن سر امام حسین (علیه السلام)، در روز 15 محرم اسراء را با شمر ذی الجوشن و مخفر بن ثعلبه عائذی به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، دیار به دیار با ذلت و انکسار طوری که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند، به شام آورد. وقایع روز پانزدهم محرم
حال ____دل
#روز_پانزدهم مسلمان‌شدن‌راهب‌نصرانی #عزیزم_حسین 🥀 #حال_دل
وقتی که روی نیزه کمی سر گذاشتی در چشم ما دو بغض شناور گذاشتی آن قدر روی نیزه به معراج رفته ای پا از حریم عرش فراتر گذاشتی 💔
حال ____دل
#روز_پانزدهم مسلمان‌شدن‌راهب‌نصرانی #عزیزم_حسین 🥀 #حال_دل
چه آقایی ، چه مولایی ، چه شاهی تو ای سر ! کیستی اینقدر ماهی ؟ به تو می آید از ابرار باشی ز نسل عترتِ اطهار باشی تو شاید ای سر ! عیسای مسیحی مُشبَّک از چه مانند ضریحی ؟! چرا پیشانیِ تو سنگ خورده چرا این روی ماهت چنگ خورده چرا دندان و لبهایت شکسته مگر بر صورتت نیزه نشسته بیا ای سر ، ترا چون گُل ببویم گلاب آرَم ، ز خون رویت بشویم بگو ای سر ، مگر مادر نداری بمیرم من ، مگر خواهر نداری بگو یکبارِ دیگر یک کلامی جوابم را بده ، گفتم سلامی  سلام ای راهبِ دل خستهٔ ما سلام ای از ازل دل بستهٔ ما نه عیسایم، نه موسایم، نه نوحم نه خورشیدم، نه مهتابم، نه روحم حسینم من، شهید کربلایم گلِ پیغبر و خیرالنسایم هزاران عیسیٖ و موسیٰ غلامم مسلمانانِ عالم را امامم مسلمانان مرا دعوت نمودند به رویم نیزه و خنجر گشودند  مرا از اسب ، پائینم کشاندند بروی پیکرم ، مرکب دواندند بسی بر حنجرم ، خنجر کشیدند مرا لب تشنه آخر سر بریدند سرم بازیچه شد در دستِ اعدا تنور و نیزه و حالا در اینجا 🥀
✍ده سال سنش بود که یک نهال، تو باغچه خونشون کاشت. هر چه می گذشت نهال، بزرگ و بزرگتر می شد. بعد از دو سال، متوجه نکته ای شد. فروشنده ی نهال، بجای اینکه نهال درخت سیب بهش بده، یک نهال از درخت سرو به او داده بود متوجه این اشتباه شد اما پیش خود گفت هفته ی آینده آنرا قطع می کنم. هفته ها پشت سر هم می آمد و مدام قطع کردن درخت رو به تاخیر می انداخت. الان که چهل سال می گذرد، آن نهال، تبدیل به یک درخت تنومند شده است و آن جوان پر انرژی، تبدیل به یک پیرمرد فرتوت و ناتوان. پیرمرد پیش خودش فکر می کند که کندن یک نهال با نیروی جوانی مطمئنا کار ساده ای بود اما الان کندن یک درخت تنومند... حکایت باغبان و آن نهال، حکایت من و گناهانم است. گناهانی که بخاطرشون توبه نکردم، روز به روز تو وجودم ریشه دار تر می شن و من برای رهایی از آنها، ضعیفتر ✔باید قدر جوانی رو بدانم... حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لکِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ" توبه زیباست ولی توبه جوان زیباتر است. کنزالعمال ج15 ص896 😔👌 💔 @halle_dell
و بِكَ أستَجيرُ مِن تواتر الأحزان؛ و پناه می‌برم بر تو از حُزن‌هایِ پی‌در‌پی...
حال ____دل
و بِكَ أستَجيرُ مِن تواتر الأحزان؛ #خدای‌جانم و پناه می‌برم بر تو از حُزن‌هایِ پی‌در‌پی... #نجوا
أَشْكُو إِلَيْكَ غُرْبَتِي وَ بُعْدَ دَارِي ... خدایا دلم برایت تنگ شده به تنهایی حسین به من رحم کن ... 🥀