eitaa logo
حال ____دل
458 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
📍اﺯ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ درزندگی ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ‏«ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ‏» ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ. ﮔﻔﺖ: ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ! - ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﺶ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻﮔﺎﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ : ﺍﻭﻝ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﯽﺩﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺩﻭﻡ : ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ. ﺳﻮﻡ : ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ می‌خواهند. ﺗﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﻧﺪ. ﭼﻬﺎﺭﻡ : ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﺑﻨﺪﻧﺪ. ﭘﻨﺠﻢ : ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺳﺮﯾﻊ ﺁﺷﺘﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. ﺷﺸﻢ : ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. 🌾
عـادت، حـتی بـزرگ‌ترین جنایـات را رفته رفته از اهمیـت می اندازد و آن را تحمل‌پذیر می سازد.. - فردایی‌دیگر؛ شهیدسیدمرتضی‌آوینی. 😔👆
هرچه خوردی مال مور است هر چه بردی مال گور . . . هر چه مانده مال وارث هر چه کردی مال توست ؛!
حال ____دل
🟢 داستان همه_نمی‌رسند ۲ ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما ◾️عبدالله بن مطیع
چه روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیزخواستم جزهمراهیِ امام را !😔😔 همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را ! همان " فقط تو و دیگر هیچ " را!
حال ____دل
🟢 داستان همه_نمی‌رسند ۴ ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما ◾️مالک بن نضر ارحبی
آدمها قربانیِ ترس‌هایشان می‌شوند! و ترسهای تو، سقف توحید تو را مشخص می‌کنند. و همینطور سقف استقامتت را ...
به بچه هاتون یاد بدهید: 🔻حسین از بے یارے سر بریده شد، نه از بے آبی.. 🔻عباس از معرفت و مرام بے دست شد، نه به خاطر مشک آب..😔 اونجا ڪه امام حسین(ع) فریاد زد: "هل من ناصر ینصرنی"؛ 🔅یار میخواست نه آب..!! به بچه هاتون از آزادگے حسین بگویید نه فقط از لبهاے تشنه.. خیلے ها لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین نشدن. حسین یعنے مردانگی آزادگی غیرت شجاعت و شهامت.. عباس یعنے جوانمردے، معرفت، حیا، غیرت.. عباس یعنے پشت برادر حتے بدون دست... حسین یعنے آزادگے حتے لحظه اے ڪه گلوے نوزادت دریده شد...😔 او به جهانیان فهماند ڪه حتے ڪشته شدن در ڪربلا هم از بین برنده "حق الناس" نیست..
دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت : دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت : من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر. پدر گفت : چرا ؟ چه فرقی میکند ؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم. دخترک گفت : فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد ! این دقیقا مانند داستان رابطه ما با خداوند است ، هر گاه ما دست او را بگیریم ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دستمان ما را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد ! و این یعنی عشق...❤️ "دعا کنیم فقط خدا دستمونو بگیره" 🙏
افسوس که ما پیش از آن که از آلودگی ها پاک شده باشیم، بر خویش عطر پاشیده ایم، و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفی کرده‌ایم. ما به جای آن که رنگ خدا را گرفته باشیم،به خدا رنگ زده ایم !