eitaa logo
حال ____دل
452 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
حال ____دل
#استورى واكنون سنگفرش خنک حرم ابا عبدالله الحسین😭🌾 #بی‌نشون #رسیدم‌کربلا‌الحمدالله🤲 #اربعین #حا
🍂 از آسمان هفتم اگر سر بر آورم اعلام می کنم که فقط خاک این درم مهر تو‌ بود شیره ی جان در وجود من از لحظه ای که شیر به من داد مادرم با دشمن تو تا ابدالدهر دشمنم حتی اگر بود پدرم یا برادرم من از در سرای تو جایی نمی روم حتی اگر جواب کنی باز نوکرم تا زنده ام حسینیم و کربلاییم ارباب من حواله نده جای دیگرم گیرم که خاک پای مرا کیمیا کنند خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم آدم مگر نه نام تو را برد و گریه کرد من نیز ارث از پدر خویش می برم از بس دلم به کرببلایت گرفته انس انگار هر شب از ضریح تو در برم هر روز دل مسافر گودال قتلگاه هر شب سرت به نیزه بود در برابرم با کثرت گناه خود اعلام می کنم من میثم پیمبر و آل پیمبرم🌾👌 غلامرضا سازگار🖋 @halle_dell
حال ____دل
تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن مادرش بر سینه زد ! آرام تا گفتم حسن . خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد هر کسی گفت از کرم گفت از سخا گفتم حسن . یا کریم و یا ربِ وقت‌ کمیل من شده من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم‌ حسن . ناامید کوچه ها کی ناامیدم کرده است ؟! زود حل شد مشکل من‌ هر کجا گفتم حسن . نام او را می بری زهرا تفضّل می کند تا بگیرد فاطمه دست مرا گفتم حسن . در شلوغی حرم ناله زدم ای بی حرم ! هر زمان رفتم‌ به پابوس رضا گفتم حسن . کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن . فکر‌ کردم در بقیعم گوشه ای کز کردم و بی صدا مرثیه خواندم بی صدا گفتم‌ حسن . کوچه های تنگ یک روزه حسن را پیر کرد رد شدم‌ با گریه از این کوچه ها گفتم حسن سید پوریا هاشمی🖋  @halle_dell
حال ____دل
کرب‌وبلا‌رویاییه....🕊🌾 #مداحی #کربلایی_سیب_سرخی🎤 #حال_دل @halle_dell
کرب و بلا رویاییه، زیارتش دنیاییه نوکریه ارباب ما، نوکری نیست آقاییه هرچی دارم از کرمش، همیشه بالاست علمش قرار ما سینه زنا، یه شب جمعه حرمش خیلی دلم تنگه براش، برا شبای کربلاش آفریده خدا منو، برا حسین و بچه هاش تا که یه عمری باقیه، میون سینم نفسه بگو حسین، تو شب اول قبر علی به دادت برسه بگو حسین الحمد الله، نوکرتم ابی عبد الله نوکرتم تا دنیا دنیاست، می مونم پای حسین کسی تو قلبم نمیاد، جای حسین هرکی یه بار گریه کنه تو روضه ها بهشتی میشه با یه امضاء حسین دوای هر درده حسین، به خدا که مرد حسین اگه که سر به راه شدم، منو عوض کرده حسین چی بگم از کرامتش، از برکات هیاتش مرده رو زنده میکنه، خدا میدونه تربتش اگه دلت گرفته و داری هوای کربلا بگو حسین اگه یه روز دلت شکست، تو حرم امام رضا بگو حسین الحمد الله نوکرتم، ابی عبد الله نوکرتم @halle_dell
حال ____دل
خوش‌بحال‌زائری‌که‌وقت‌وداع گفت‌امامش‌از‌قفا برو‌خدا‌نگهدارت....😭🕊 #بی‌نشون #حال_دل @halle_dell
خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمهٔ نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست @halle_dell
حال ____دل
روی‌ماسه‌های‌ساحل‌.... جای‌سم‌اسبان... دلم‌لرزید.....😔💔 #نعل‌تازه‌‌به‌سم‌اسب‌زدن‌فکر‌که‌بود؟ #عصر‌
🕊 ایستادم به بلندی بدنم لرزان شد زیر ِخروار ِنی و سنگ تنت پنهان شد بسکه مبهوتِ جمال اَحَدیّت بودی که در آوردنِ پیراهن تو آسان شد چقَدَر نیزه فرو رفته به جسمت ، گوئی گودی قتلگهت تنگ تر از زندان شد نعل تازه به سُم ِ اسب زدن فکر که بود؟ که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما که به بازار ِ طلا نرخ طلا ارزان شد... 😭😭😭 (سعيد خرازي) @halle_dell
حال ____دل
#استورى #الگوی_شهید 💫 بعضی‌وقتا‌‌یه‌سری‌رفاقت‌هایی‌‌هست که‌می‌کشوندت‌تا‌خودِ‌خودِ‌بهشت...... #ش
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا مادر تمام خویش را در دخترش ریخت او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند فرمود: غُضّوا, چشم ها در محضرش ریخت زن بود اما با ابهّت حرف می زد مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته پوشیه های عرش را روی سرش ریخت یک گوشه از خشمش اباالفضل آفرین است گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت هجده سر بالای نیزه لشگرش بود تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت وقتی هجوم سنگ ها پایان گرفتند خواهر دلش ریخت، برادر هم سرش ریخت با نیزه می کردند بازی نیزه داران آن قدر خون از نیزه ها بر معجرش ریخت به مرقدش تازه نگاه چپ نکرده صد لشگر تازه نفس دوروبرش ریخت آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت 🖋 🥀 سلام الله علیها @halle_dell
آسمـان مال كسانے ست كہ زیبا نگرنـد دوست دارنـد ازین منـزل فانے بپـرند لیك آنان كہ بہ دنیا و در آن سـرگرمنـد از شعـاع نظـر اهل سمـاوات تردنـد @halle_dell
حال ____دل
#ام_البنین یعنی عباس داشته باشی و بگویی: از حسین چه خبر؟ 💔 #سخنرانی‌استاد‌عالی #مادر_ادب #ام‌_الب
وقتی تو دل نازک تر از ابر بهاری حق داری از دوری گلهایت بباری تو همچنان شمعی که بعد از آن وقایع کارت شده یک عمر تنها گریه زاری تو پا به پای زینب کبری همیشه یک گوشه در شهر مدینه روضه داری با او تمام روضه ها را گریه کردی ام المصائب را تو تنها غم غمگساری روزی که آمد کاروان غم برایت آن روز شد روز شروع بی قراری معلوم شد عباستان در کاروان نیست با اینهمه دیگر چرا چشم انتظاری؟ آن روز پرسیدی ز هر شخصی که دیدی آیا خبر از یوسف زهرا نداری؟ دیگر کسی خنده به لبهایت ندیده آری که تا دنیاست دنیا سوگواری @halle_dell
کوتاه کن کلام … بماند بقیه اش مرده ست احترام … بماند بقیه اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام … بماند بقیه اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام … بماند بقیه اش شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام… بماند بقیه اش گویا هنوز باور زینب نمی شود بر سینه ی امام؟ … بماند بقیه اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام… بماند بقیه اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام….بماند بقیه اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یافاطمه! سلام … بماند بقیه اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی الدوام … بماند بقیه اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام … بماند بقیه اش بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام …بماند بقیه اش دلواپسم برای سرت روی نیزه ها از سنگِ پشت بام …بماند بقیه اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام …بماند بقیه اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام … بماند بقیه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام … بماند بقیه اش قصه به “سر” رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام … بماند بقیه اش 🖋 سلام الله @halle_dell
قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را ، چونکه ساقی میکند تعطیل این میخانه را گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید، خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را
هدایت شده از حال ____دل
🕊 ایستادم به بلندی بدنم لرزان شد زیر ِخروار ِنی و سنگ تنت پنهان شد بسکه مبهوتِ جمال اَحَدیّت بودی که در آوردنِ پیراهن تو آسان شد چقَدَر نیزه فرو رفته به جسمت ، گوئی گودی قتلگهت تنگ تر از زندان شد نعل تازه به سُم ِ اسب زدن فکر که بود؟ که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما که به بازار ِ طلا نرخ طلا ارزان شد... 😭😭😭 (سعيد خرازي) @halle_dell
هدایت شده از حال ____دل
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا مادر تمام خویش را در دخترش ریخت او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند فرمود: غُضّوا, چشم ها در محضرش ریخت زن بود اما با ابهّت حرف می زد مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته پوشیه های عرش را روی سرش ریخت یک گوشه از خشمش اباالفضل آفرین است گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت هجده سر بالای نیزه لشگرش بود تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت وقتی هجوم سنگ ها پایان گرفتند خواهر دلش ریخت، برادر هم سرش ریخت با نیزه می کردند بازی نیزه داران آن قدر خون از نیزه ها بر معجرش ریخت به مرقدش تازه نگاه چپ نکرده صد لشگر تازه نفس دوروبرش ریخت آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت 🖋 🥀 سلام الله علیها @halle_dell
هدایت شده از حال ____دل
قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را ، چونکه ساقی میکند تعطیل این میخانه را گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید، خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را