قرار بود دیشب با زن و بچه برم شیراز طبق معمول هم نماز مغرب میرسیدم شیراز و یه راست میرفتم حرم، مشغله کاری اجازه نداد و کنسل شد بعد از شنیدن خبر حمله تروریسیتی حالم خیلی بد شد
تو جلسه بودم یکی از دوستان زنگ زد گفت یکی از اقوام که از بهمئی رفته بودن شیراز به همراه زن و بچش موقع حمله تو حرم بودن هرچی زنگ میزنیم خبری ازشون نیست چیکار کنیم غریبیم کسی رو نمیشناسیم
گفتم باشه خبرت میکنم از طریق چندتا از دوستان پیگیری و تونستم با پزشکی قانونی شیراز تماس بگیرم، در میان همهمه و شلوغی بیمارستان
اقایی جواب داد و خیلی کوتاه گفت متاسفانه شهید شدن به خانواده ش اطلاع بده بیان بیمارستان مسلمین؛ برق از سرم پرید
بنده خدارو میشناختم تو خونواده رو اسمش قسم میخوردن
دنیا دور سرم چرخید اخه چطور به یه خانواده غریب و تنها اطلاع بدم نفس عمیقی کشیدم تماس گرفتم گفتم شهید شدن، بیمارستان مسلمین، یاعلی
روایت عارف درخشان از شهادت هوشنگ و امید خوب که از بهمئی به شیراز آمده بودند
#شاهچراع
#شیراز_تسلیت
#حال_دل