گریستن زیر عبای پیامبر
نیمه شب بود، زنی عرب سمت راستم نشسته بود
و مردی هلندی سمت چپم
و در فاصله هایمان ساک بود و کوله پشتی و چمدان.
من بالشتکی نیز داشتم که بر پهلوی راستم گذاشته بودم تا درد دنده هایم را تسکینی باشد.
سالن فرودگاه دراز و ساکت بود، سقف بلند بود و هواپیما پشت شیشه ها خوابیده بود.
نور سفید سقف انگار که اندوه بیمارستانی را بر ما می پاشید.
ناگهان از انتهای راهرو صدای جیغ آمد
و پیچید در طول و عرض سالن فرودگاه.
دخترکی مو پریشان می دوید و زنی با چادری سیاه و ماسکی سیاه به دنبالش.
دخترک فریاد می زد: تو رو خدا، تو روخدا، فقط یک لحظه شالم افتاد،
این خانم کارت پروازم را گرفته، لپ تاپم را گرفته، نمی گذارد که سوار هواپیما شوم.
هروله ای بود و صفا و مروه ای. با حجاب و بی حجاب دنبال هم می دویدند و جیغ می کشیدند.
دختر پرید در آغوش ماموری ریش دار و گفت: آقا نجاتم بده!
ماموری دیگر از آن طرف گفت: جوّ می دهد برای تلویزیون های خارج، کسی فیلم نگیرد، کسی فیلم نگیرد.
من جایی بودم بین سُکر و صحو، جایی میان بیداری و خواب، در برزخ بود و نبود.
به طرفه العینی گریختم و رفتم در غاری که همچون کوله ای بر دوشم است،
عنکبوتی بر غار تار تنیده بود. تارها را کنار زدم و گفتم یا رسول الله
پیامبر مهاجرین را صدا کرد،
انصار را صدا کرد،
افراد قبیله اوس را صدا کرد،
افراد قبیله خزرج را،
مومنان را صدا کرد،
کافران را صدا کرد.
دختر با حجاب را صدا کرد،
دختر بی حجاب را صدا کرد،
ماموران فرورگاه امام را صدا کرد،
خلبان را صدا کرد،
مهمانداران را صدا کرد،
همه مسافران را صدا کرد و گفت:
من برای ایلاف قریش که نیامدم من برای ایلاف انسان آمده ام، با هم آشتی کنید.
من گفتم: یا رسول الله چه خوب شد که شما آمدید،
چه خوب شد که مبعوث شدید وگرنه ما همیشه با هم می جنگیدیم،
ما همه با هم قهر بودیم.
پیامبر عبایش را بر سر ما کشید.
من چشم هایم را بستم و زیر عبا ماندم تا واقعیت را نبینم
اما در زیر عبا هم صدای جیغ دختر می آمد،
صدای ماموران فرودگاه، صدای شکستن قلب انسان و استخوان ایمان…
من زیر عبا می گریستم، پیامبر نیز گریه می کرد.🌾
#در_هفته_وحدت_پیامبر_گریه_می_کرد
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ.
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
#سنایی
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆متن از کتاب《 امروز پیامبری از خانه ما رد شد 》
#نوشتهعرفاننظرآهاری🖋
#میلاد_پیامبر_اکرم ص
#حال_دل
@halle_dell