eitaa logo
حلقه ثالثه
187 دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
8 فایل
⏺ تدریس و تعمیق حلقه ثالثه ⏹ ارائه مباحث و منابع جهت تفکر و تحقیق
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 بررسی حسن و قبح در اندیشه شهید صدر 🖊 محمد علی اسماعیلی 📚 فصلنامه کلام اسلامی (مرکز تخصصی کلام اسلامی امام صادق علیه السلام)، دوره ۲۴، شماره ۹۵، پاییز ۱۳۹۴ 🌐 http://www.kalamislami.ir/article_61676.html ✔️ شهید صدر در مسئله حسن و قبح، به تبیین معناشناسی حسن و قبح، حسن و قبح در مقام ثبوت و اثبات، و تبیین سنخ قضایای حسن و قبح پرداخته، و برخی دیدگاه­های جدیدی ارائه نموده است. در اندیشه ایشان، تفسیر حسن و قبح به «مصلحت و مفسده»، «استحقاق ثواب و عقاب»، «استحقاق مدح و ذم» و «میل و غریزه» صحیح نیست، و معنای حسن و قبح، ضرورت اخلاقی‎ای است که در لوح واقع و با قطع نظر از دائره اعتباریّات، تحقّق داشته و غیر از ضرورت تکوینی است. به باور ایشان، تفاوت حسن و قبح ذاتی و شرعی، تفاوت جوهری بوده و در کیفیّت اسناد خلاصه نمی­شود. ایشان به نقد برخی ادله عدلیّه برای اثبات حسن و قبح ذاتی و عقلی پرداخته و دو گزاره «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» را از قضایای ضروری به شرط محمول قلمداد می­‌نماید. به باور ایشان قضایای حسن و قبح، برهان ناپذیر بوده و جزء یقینیّات‌اند و استدلال محقّق اصفهانی بر مشهوری بودن آن‌ها صحیح نیست. دیدگاه شهید صدر در کنار نقاط قوّت، کاستی‌هایی نیز دارد که در این نوشتار به آن‌ها پرداخته شده است. @halqat
🔖 واکاوی مناسبات «حسن و قبح» و «مصلحت و مفسده» مبتنی بر رویکرد شهید صدر (ره) 🖊 حسن لاهوتیان - بهروز محمدی منفرد 📚 فصلنامه پژوهش‌های اصولی (مدرسه علمیه ولی عصر عجل الله فرجه)، دوره ۶، شماره ۲۴، پاییز ۱۳۹۹ 🌐 http://www.juosul.ir/article_120541_eaf885491704075b13e0e89bdd1139e7.pdf ✔️ چگونگی تعیین حسن و قبح افعال در علم اصول، مسأله‌‌ای مبنایی است که تأثیر مستقیم در درک ماهیت «حجیّت» دارد. برخی از اصولیین که طرفداران حسن و قبح عقلایی هستند، با استفاده از آرای فیلسوفان مسلمان در باب قضایای مشهورات، سعی کرده‌‌اند میان حسن و قبح با مصالح و مفاسد افعال رابطه برقرار کرده و با معرفی مصلحت و مفسدۀ خاصی، خوبی‌‌ها و بدی‌‌ها را بر اساس آن تعیین و تبیین کنند. شهید صدر به عنوان یکی از طرفداران سرسخت حسن و قبح ذاتی و عقلی، با وجود چنین رابطه‌‌ای به شدت مخالف است و از این رو ضمن نقد دلایل مربوطه، بحثی را مبتنی بر تمام احتمالات ممکن دربارۀ مصلحت و مفسدۀ معیار شکل داده و بعد از تبیین آنها، هرگونه رابطه‌‌ای میان خوبی و بدی و این مصلحت و مفسده را مورد مناقشه قرار می‌‌دهد. نوشتار پیش رو بعد از بیان نقدهای خرد و کلان شهید صدر، به ارزیابی آنها پرداخته و نشان می‌‌دهد به جز مبانی فرااخلاقی، دیدگاه اندیشمند در خصوص ماهیت «مصلحت و مفسدۀ معیار» و همچنین درک وجدانی از «قبح یا عدم قبح تجرّی» و «تفاوت فعل مضر با قبیح»، در میزان همراهی با اشکالات شهید صدر تأثیر دارد. @halqat
🔖 کارکرد معناشناسی حسن و قبح عقلی در غایت‌مندی افعال الهی؛ مقایسه دیدگاه عدلیه و شهید صدر 🖊 مصطفی اسلامی 📚 فصلنامه تحقیقات کلامی (انجمن کلام اسلامی حوزه) دوره ۸، شماره ۲۸ بهار ۱۳۹۹ 🌐 http://www.tkalam.ir/article_44804_bca0dfbb586d79600fd039e6c174c972.pdf ✔️ هدف‌مندی افعال خداوند متوقف بر معناشناسی دقیق حسن و قبح عقلی است. متکلمان عدلیه، افعال خداوند را هدفمند و در اصطلاح معلل به اغراض ‌می‌دانند. مهم‌ترین استدلال ایشان برای اثبات این مدعا، مبتنی بر قاعده حسن و قبح عقلی است، اما به تأثیر معناشناسی حسن و قبح در صحت این استدلال توجه نشده‌است. معناشناسی مشهور عدلیه، «استحقاق مدح و ذم» است. شهید صدر به این معناشناسی اشکال نموده و «ضرورت اخلاقی» را معنای دقیق حسن و قبح می‌داند. با قرار دادن هر یک از این معانی در استدلال عدلیه و مقایسه کارکرد آن‌ها، اهمیت معناشناسی حسن و قبح را در این مسئله نمایان ساخته و به روش تحلیلی اثبات نموده‌ایم که برای این استدلال، «ضرورت اخلاقی» معنای دقیق‌تری است. @halqat
✔️ ادامه‌ی سؤالات مشاوره حلقه ثالثه ⬇️
۵۴. مرحوم مظفر در اصول فقه، لحاظی به عنوان لحاظ «ماهیت مهمله» مطرح کرده است. ضمن توضیح تفاوت بین فرمایشات مرحوم مظفر و شهید صدر در باب انواع لحاظ ماهیت، بفرمایید آیا «ماهیت مهمله» ضمن یکی از لحاظات ارائه شده توسط شهید صدر قرار می‌گیرد یا چیز دیگری است؟ ۵۵. آیا مفهوم «لا بشرط قسمی» (منظور مفهوم انسان نیست.) و مفهوم «لا بشرط مقسمی» قسیم هم هستند یا یکی مصداق دیگریست؟ رابطه‌ی آن‌ها را توضیح دهید. ۵۶. با توجه به این‌که شهید صدر فرمودند معنی اسم جنس مرئی «لا بشرط قسمی» است که قهرا منطبق بر همه‌ی افراد است، چرا جهت اثبات اطلاق، نیاز به مقدمات حکمت داریم؟ و چرا استعمال لفظ در هنگام وجود قید مجازی نمی‌شود؟ ۵۷. در بحث «تقابل بین اطلاق و تقیید» روشن است که اگر تقابل بین اطلاق و تقیید را «تناقض» بدانیم (نه «ملکه و عدم»)، «اطلاق» و «تقیید» قابل ارتفاع نخواهند بود. در این صورت هر چیزی در عالم باید یا مطلق باشد یا مقید. آیا قائلین به این قول، ملتزم می‌شوند که هر چیزی (حتی موجودات خارجی) یا مطلق هستند یا مقید؟ توضیح دهید. ۵۸. شهید صدردر مورد تقابل بین اطلاق و تقیید توضیح می‌دهند که: «لأن الاطلاق نرید به الخصوصیة التی تقتضی صلاحیة المفهوم للانطباق علی جمیع الأفراد» با توجه به این عبارت، آیا نزاع در تقابل بین اطلاق و تقیید یک نزاع لفظی بوده و بازگشت به این دارد که «اطلاق» برای چه معنایی اصطلاح شده است؟ جایگزین ضابطه‌ای که شهید صدر در این‌جا به اطلاق نسبت داده‌اند، چه ضابطه‌ی دیگری می‌توان ارائه داد تا تقابل بین اطلاق و تقیید، تناقض نباشد؟ ۵۹. با توجه به مطالب شهید صدر چرا رابطه‌ی بین مفهوم «عالم» و «عالم عادل» تباین است؟ آیا این ادعا مبتنی بر مبنای شهید صدر در بودن نسب ناقصه است؟ یا بدون این مبنا نیز می‌توان از ادعای دفاع کرد؟ ۶۰. شهید صدر می‌فرمایند «اطلاق» خارج از دلالت تصوریه‌ی کلام می‌باشد، چرا که تنها راه ورود «اطلاق» در دلالت تصوریه، این است که اسم جنس برای «مطلق» وضع شده باشد (و قبلا گفته شد که این‌طور نیست.) آیا نمی‌توان «اطلاق» را مدلول تصوری کلام دانست؟ ۶۱. طبق فرمایشات شهید صدر در بحث قاعده‌ی قیود، آیا می‌توان نتیجه گرفت همان عناوینی که در خطاب مولی به کار رفته‌اند در مراد جدی (حکم لوح محفوظ) اخذ شده‌اند؟ برای مثال: اگر مولی در خطاب از تعبیر «اکرم المُعمّمین» استفاده کرده باشد و در خارج «علما» با «معممین» تساوی داشته باشند، آیا می‌توان نتیجه گرفت آن‌چه در مراد جدی اخذ شده است، «علما» نیست، بلکه «معممین» است؟ مثال دیگر: اگر مولی فرمود «اکرم العلماء» می‌توان گفت که در مراد جدی (حکم لوح محفوظ) یک حکم واحد به وجوب اکرام جمیع علما داریم؟ یا این احتمال منتفی نیست که هر کدام از علما (فقها، اصولیین، نحویین، مفسرین و ...) وجوب اکرام مستقلی داشته باشند؟ ۶۲ ارتباط بحث اصالت ایجابی بین مدلول لفظی کلام و مدلول تصدیقی جدی (قاعده احترازیت قیود)، با بحث قضیه‌ی و چیست؟ آیا می‌توان از این اصل قضایای حقیقیه بودنِ خطابات شارع را نتیجه گرفت؟ ۶۳. با توجه به بیانات مرحوم شهید صدر آیا اصل در مقام بیان بودن و اصالة الاطلاق دو اصل هستند یا یک اصل؟توضیح دهید. ۶۴. «و يلاحظ أن ظهور حال المتکلم في التطابق الإيجابي – أي في أن كل ما يقوله يريده – أقوی من ظهور حاله في التطابق السلبي، أي في أن كل ما لا یقوله لا يریده». الف: وجه اقوائیت ظهور چیست؟ ب: آیا این اقوائیت همیشگیست یا غالبی؟ آیا می‌توان مثال‌هایی یافت که در آن‌ها اقوائیت محل تردید باشد؟ ۶۵. اگر متکلم این است که «آن چه را نگفته، نخواسته»، درصورتی که مخاطب احتمال دهد متکلم به جهت ، قیدی را بیان نکرده است، باز هم می‌تواند با تمسک به ظاهر حال به اطلاق‌گیری کرد؟ @halqat
۶۶. الف: آیا با تمسک به اطلاق آیه «کلوا مما امسکن...»‌ که در باب تذکیه‌ی حیوان صید شده توسط کلب وارد شده است، می‌توان نتیجه گرفت بدون تطهیر محل برخورد دهان و دندان کلب می‌توان صید را خورد؟ ب: آیا می‌توان جهت نفی اشتراط شروط مشکوک در نماز به آیه «اقیموا الصلاة» تمسک کرد؟ ج: آیا با تمسک به اطلاق فقره «احل الله البیع» در آیه «احل الله البیع و حرم الربا» می‌توان شرطیت مواردی که احتمال شرطیتشان در بیع را می‌دهیم نفی کرد؟ ۶۷. اگر متکلم با ادامه دادن تکلم، در جمله‌ی دیگری قید را ذکر کند، آیا قرینه‌ی متصله حساب می‌شود یا منفصله؟ به عبارت دیگر، معیار متصل یا منفصل بودن چیست؟ ۶۸. اگر کلام متکلم با قید منفصل تقیید خورده باشد، آیا کماکان می‌توان به ظاهر حالش در این که در مقام بیان تمام مرادش است تمسک کرد و نسبت به دیگر قیود، اطلاق را ثابت دانست؟ ۶۹. با مراجعه به فرمایشات مرحوم آخوند خراسانی در مورد «قدر متیقن در مقام تخاطب» (کفایة الأصول، ص ۲۴۷ طبع آل البیت علیهم السلام)، موارد زیر را بررسی نمایید: الف) مقصود مرحوم آخوند را توضیح دهید. ب) آیا استدلال مرحوم آخوند می‌تواند توجیه کننده‌ی تفصیل بین «قدر متیقن در مقام تخاطب» و «قدر متیق خارجی» باشد؟ هم‌چنین اگر برای مثال مولا بخواهد علمای عدول اکرام شوند و از قضا تمامی علما عادل باشند و مولی بگوید «اکرم العالم» می‌توان ثابت کرد در مراد جدی مولی قید عدالت اخذ نشده است؟ ج) خود مرحوم آخوند در فقه، مورد سؤال را مانع از جریان اطلاق در جواب نشمرده‌اند، آیا این مشی فقهی با مبنایشان در این بحث قابل جمع است یا خیر؟ د) فرق «قدر متیقن در مقام تخاطب» با «محتمل القرینیة» چیست؟ ۷۰. استدلال مرحوم آخوند برای دخالت قدر متیقن در مقام تخاطب را در فروض زیر برسی کنید: الف) دلیل الزامی است و اطلاقش بدلی. ب) دلیل الزامی است و اطلاقش شمولی. ج) دلیل ترخیصی است و اطلاقش بدلی. د) دلیل ترخیصی است و اطلاقش شمولی. ۷۱. در بحث اطلاق بدلی و شمولی، وجه دوم و سوم در مسئله را نقد و بررسی بفرمایید. (با توجه به مثال‌های مختلف که در بعضی اطلاق در امر و در بعضی اطلاق در نهی باشد و هم‌چنین در بعضی اطلاق در متعلق و در بعضی اطلاق در متعلق المتعلق باشد.) ۷۲. در تنبیه سوم از تنبیهات اطلاق، آیا تفاوتی که شهید صدر بین امر و نهی گذاشتند، طبق مبنای آباء و ابناء در بحث کلی و فرد هم قابل توجیه است یا صرفا با مبنای اب و ابناء سازگاری دارد؟ @halqat
۷۳. با توجه به فرمایشات شهید صدر در انتهای بحث اطلاق و ابتدای بحث عموم، آیا می‌توان پذیرفت که در عام شمولی، قوانین متعددی وجود دارند ولی در اطلاق شمولی، یک قانون واحد (با تطبیقات)؟ ۷۴. شهید صدر با تمسک به تعریفی که از عموم ارائه می‌دهند، جهت خروج «اطلاق شمولی» از تعریف را بیان می‌کنند؛ توضیح دهید چرا تعریف شامل «اطلاق بدلی» نمی‌شود و چرا شهید صدر خروج «اطلاق بدلی» از تعریف را مطرح نکرده‌اند؟ ۷۵. تفاوت تعابیر زیر را بدون لحاظ نحوه‌ی تعلق حکم توضیح دهید: الف) أي عالم شئت ب) جمیع العلماء ج) مجموع العلماء ۷۶. در بحث اشتراط قرینه‌ی حکمت در جریان عموم، با توجه به نظری که شهید صدر اتخاذ کرده‌اند، موارد زیر را بررسی کنید: الف) اگر مدخول اداة عموم لفظی باشد که در معنای مجازی استعمال شده است، چه طور استیعاب معنای مجازی آن (معنای مراد از مدخول) فهمیده می‌شود؟ ب) آیا در جایی که می‌دانیم متکلم در مقام بیان یک قید نیست، باز هم عمومیت استظهار می‌شود؟ ۷۷. با مراجعه به فرمایشات مرحوم آخوند خراسانی در بحث «عام و خاص» و بحث «اجتماع امر و نهی، بحث تقدیم نهی بر امر» توضیح دهید آیا شهید صدر نظر مرحوم آخوند در مورد اشتراط قرینه حکمت در جریان عموم را به درستی منتقل کرده‌اند؟ اگر تفاوتی دارد، بیان فرمایید. ۷۸. با توجه به این که شهید صدر «احد العلماء» را عام بدلی شمرده‌اند، آیا جمله‌ی «مات أحد العلماء» نیز عموم بدلی دارد؟ ۷۹. اگر متکلم بگوید «أکرم کل عالم، و المقصود مطلق العالم» آیا مدلول تصدیقی در دلالت تصوری کلام داخل شده است؟ ۸۰. الف) در مواردی مانند «إقرأ کل الکتاب»، مرحوم محقق عراقی وجهی مطرح نموده‌اند که چرا استیعاب به اجزاء تعلق می‌گیرد و نه به افراد. آیا می‌توان با تمسک به همین بیان، اثبات کرد که تعابیری مانند «أکرم کل العلماء» ظهور در عام مجموعی دارد؟ ب) تفاوت «عام مجموعی» با «عموم بلحاظ الاجزاء» چیست؟ آیا این دو دارای یک حقیقت هستند؟ (ر.ک: الأساس فی اصول الفقه٫ استاد محمدحسین عبدی دام عزه) ۸۱. با توجه به فرمایش مرحوم عراقی در وجه دلالت «اقرأ کل الکتاب» بر عموم بلحاظ اجزاء، قرینه‌ی مذکور باعث چه تجوزی می‌گردد؟ آیا خود «کل» مجاز می‌شود یا مدخول آن؟ ۸۲. اگر لام بر سر جمع برای دلالت بر استیعاب وضع نشده است و دلالت جمع معرف به لام مستقیما مدلول لام نیست، چرا کماکان جمع معرف به لام «عام» به حساب می‌آید و نه «مطلق»؟ ۸۳. آیا تقاریب نحوه‌ی دلالت جمع محلی به ال بر استیعاب، در مثالی مانند «اصعد الطبقات» نیز می‌آید؟ ۸۴. الف) چرا اطلاق در نکره نمی‌تواند شمولی باشد؟ ب) ثمره عملی این که دلالت نکره در سیاق نفی عقلی باشد یا لفظی چیست؟ @halqat
۸۵. چرا مشهور در ضابطه‌ی مفهوم «علیت» را هم لازم دانسته‌اند و به «انحصار» بسنده نکرده‌اند؟ ۸۶. مراد از طبیعی الحکم که در رکن دوم ضابطه‌ی مفهوم مطرح شده، طبیعتی است که به نحو شمولی شامل افرادش می‌شود یا به نحو بدلی؟ ۸۷. با توجه به مطالب مرحوم شهید صدر در تقاریب اثبات مفهوم شرط به سوالات زیر پاسخ دهید: الف) اطلاق‌هایی که در تقاریب مفهوم شرط ذکر شده هر کدام اطلاقِ کدام بخش از جمله است؟ (شرط، جزاء، هیأت جمله شرطیه و...) و تاثیر هر کدام در اثبات مفهوم شرط چیست؟ ب) توضیح دهید چرا بعضی از این اطلاق‌ها در برخی تقریب‌ها استفاده نشده و نیاز به آن نبوده است؟ ج) در وجه ثالث چرا نمی‌توان ابتدا با اطلاق، علت تامه بودن را اثبات و سپس با اطلاق دوم ثابت کرد همیشه علت تامه است و در نتیجه علت منحصره است؟ د) با توجه به این‌که اطلاقِ جزاء، سنخ الحکم را ثابت می‌کند آیا اشکالی که به وجه رابع گرفتند حل نمی‌شود؟ ه) تفاوت وجهی که در بحث ضابطه مفهوم برای دلالت تصدیقی بر مفهوم گفتند با وجه رابع از وجوه دلالت جمله شرطیه بر مفهوم چیست؟ ۸۸. با توجه به مطالب شهید صدر در بحث شرطِ محققِ موضوع به سوالات زیر پاسخ دهید: الف) در جایی که شرط، محقق موضوع است آیا جمله شرطیه در معنای مجازی استعمال شده یا خیر؟ و اگر در معنای حقیقی استعمال شده چرا مفهوم نداشته باشد؟ ب) اگر متکلم بگوید «الحکم بوجوب الختان متوقف علی موضوع الولد» آیا می‌توان اثبات کرد مکلف نسبت به غیر فرزندش تکلیف به ختان ندارد؟ اگر می‌شود، فرق این جمله با جمله «ان رزقت ولدا فاختنه» چیست؟ ج) در جمله «اذا افطرت فکفّر» و جمله «من اکرمَک اکرمْه» آیا شرط محقق موضوع است یا خیر؟ ۸۹. در بحث مفهوم وصف مرحوم شهید صدر فرموده‌اند بتوانیم سنخ الحکم را استفاده کنیم باز استفاده مفهوم اشکال دارد! چرا در فرض استفاده شخص الحکم فرمودند می‌توانیم انتفاء آن را با انتفاء وصف نتیجه بگیریم، ولی در فرض استفاده سنخ الحکم نمی‌توانیم انتفاء آن را با انتفاء وصف نتیجه بگیریم؟ آیا این دو مطلب با هم تنافی ندارند؟ ۹۰. در جمله «إن رکِب الامیرُ مُعمّماً فخُذ رکابَه» انتفاء حکم در حال رکوب، بدون عمامه، از باب مفهوم است یا مفهوم ؟ آیا شرط در این جمله شرطیه محقّق موضوع است؟ ۹۱. با توجه به مطالب مرحوم شهید صدر در بحث مفهوم غایت بیان کنید: الف) رکن اول مفهوم که در بحث ضابطه فرمودند، چه طور در این‌جا تطبیق می‌شود؟ ب) در استفاده رکن دوم آیا بین مثال‌های زیر فرق است؟ «اغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق» «اتموا الصیام الی اللیل» «صم حتی تصبح شیخا» ۹۲. در مثال «اکرم العلماء الّا الشّعراء» نتیجه انتفاء حکم و انتفاء حکم چیست؟ آیا مفهوم استثناء، وجوب اکرامِ عالمِ شاعر از باب هاشمی بودن را هم نفی می‌کند یا خیر؟ ۹۳. آیا بیانی که در مفهوم حصر برای اثبات سنخ الحکم گفته‌اند در استثناء هم می‌آید یا خیر؟ @halqat
جواهر الأصول (مباحث القطع) تقريرات السيد محمد باقر الصدر - محمد إبراهيم الأنصاري.pdf
8.08M
📗 جواهر الاصول (مباحث القطع) / تقریر دروس خارج اصول محققِ شهید سید محمدباقر صدر 🖊 آیةالله محمد ابراهیم انصاری اراکی اعلی الله مقامه @halqat
1_929983559.jpg
13.54M
✔️ درخت‌واره‌ی تلخیص علم اصول فقه بر اساس @halqat
📚 دروس فی علم الاصول بثوبها الجدید / ۴ مجلد ✔️ مطالب حلقات سه گانه شهید صدر به صورت درس به درس تنظیم شده و آخر هر درس سؤالاتی جهت مرور و تعمیق اضافه شده است. 🌐 http://alfeker.net/library.php?id=5491 @halqat