eitaa logo
هم افزایی شهدایی
158 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
72 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۱) ✍🏻به نقل از پدر شهید: 🔵 در ۳۰ دی ماه سال ۱۳۶۳ همزمان با اذان صبح در همدان به دنیا آمد. محمد اولین فرزند خانواده غفاری بود. 🔴شهادت محمد هم دقیقاً همزمان با اذان صبح بود. همیشه با پدرش به بسیج و مسجد و جلسه قرآن می رفت. 🔘یادم هست که تازه می خواست به حرف بیفتد،معمولاً بچه ها اول اسم پدر و مادر رو یادمیگیرند. اما پسرم می گفت: " الله اکبر، خمینی رهبر". ⚪️از شش هفت سالگی بسیجی بود. شلوار بسیجی می پوشید یه تسبیح هم دستش می گرفت.خلاصه از بچه هایی بود كه در مسجد و جلسه قرآن و ... بزرگ شد. ⏸ ادامه دارد... ✅شادی روح مطهر صلوات +وعجل فرجهم ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۲) ✍🏻به نقل از مادر شهید: 🔹سال ۱۳۶۲ بود که ازواج کردم. همسرم هم همزمان در جبهه به عنوان جهادگر حضور داشت. محمد اولین فرزندی بود که خداوند به ما عطا کرد. 🔸زمانی که من محمد را باردار بودم،هرشب با وضو می‌خوابیدم. زمانی هم که شیر می دادم وضو داشتم. محمد خیلی باهوش و با احساس بود. همه چیز را خیلی زود یاد می‌گرفت‌. 🔹یک هفته رفت پیش دبستانی. مدیر زنگ زد و گفت بیایید محمد را ببرید. احتیاجی نداره اینجا باشه، همه ی اون چیزایی رو که ما می‌ گیم بلده! ⏸ادامه دارد... 🌹 🌹 ☑️شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۳) ✍🏻به نقل از مادر شهید: 🔸محمدم،عاشق رزمنده ها بود. آهنگ جبهه که پخش میشد با علاقه ی خاصی نگاه می کرد. 🔸از بچگی خیلی شجاع بود.اکثر لباس هاش هم‌ جنگی بود. لباس خلبانی و پلیسی رو خیلی دوست داشت. 🔸وقتی که باباش جبهه بود با اون سن کم می گفت: مامان نترس، من مرد خونه ام! 🔹محرم که میشد پیراهن مشکی تنش می کردم، سقایی می کرد. نوجوان که شد پیراهن یقه دیپلمات دادم براش دوختند. همراه با شلوار شش جیب می پوشید. تسبیح و مهر هم غالباً همراهش بود. ⏸ادامه دارد... 🌹 🌹 ☑️شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۴) ✍🏻به نقل از پدر شهید: 🔹محمد،به قرآن و دعا هم خيلی اهميت ميداد. 🔹ميگفت: مأموريت كه ميرويم 🔹همیشه با دعا كار را شروع ميكنيم. 🔸محمد این اواخر با همه ی گرفتاریهايش حتی به فامیلهای دور هم زنگ میزد و احوالشان رو ميپرسید. 🌺این اواخر هر وقت همدان بود میگشت دنبال کسانی که با هم قهر بودند تا آنها را آشتی بدهد. 👈🏻تا جايی که من و مادرش تصمیم گرفتیم شب های قدر برویم و از فامیل هر کس كه با دیگری قهر است آشتی بدهیم. ❤️از نظر اخلاقی رفتارش واقعاً خوب بود. به هيچ وجه از كسی كينه نداشت. 🔸يعنی اگر می ايستادی توی رويش و فحش هم میدادی يك ساعت بعد محمد يادش ميرفت. نه اینکه بیخیال باشه، اما خیلی زود بدی را فراموش میکرد.هيچ كينه ای نداشت. ⏸ادامه دارد... 🌹 🌹 ☑️شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۵) ✍🏻به نقل از :مادر شهید 🍀چند سال مانده بود که مکلّف بشه که رفتیم مشهد. از همون جا نمازش را شروع کرد. حتی به برادر کوچکش هم نماز را یاد داد. تو مسجد امام حسن(ع) اذان و تکبیر می گفت. 🍀بارها می شد که من سفره می انداختم می گفت: مامان جون بذار من برم مسجد نماز بخونم بعد بیام نهار بخوریم. محمد در کارهای منزل هم خیلی کمک می کرد. 🍀بزرگ‌تر که شد اعتکاف را خیلی دوست داشت. هر وقت فرصت می کرد می رفت. مدتی هم جزء خادمان اعتکاف بود. هم عبادتش رو داشت و هم خدمت به معتکفان می کرد. ⏸ادامه دارد... ☑️شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم 🌹 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۶) ✍🏻به نقل از :برادر شهید 🔹من دو سال و دور از محمد کوچک تر بودم. محمد می‌اومد شیر خشک من رو برمیداشت و میخورد!! 🔸از همان بچگی شیطنت داشتیم. کبوترهای سیاه رو میگرفتیم و تو سطل رنگ فرو می کردیم تا سفید بشن! بعد دوباره آزادشون می کردیم. 🔹همیشه سعی می کرد هوای من رو داشته باشه. دستم رو میگرفت می برد مسجد،راهپیمایی و... 😊به زور هم به من قرآن یاد داد! با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه مأنوس بود. رساله هم زیاد می خواند. ⏸ادامه دارد... 🔴شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم 🌹 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۷) ✍🏻به نقل از :برادر شهید 🔹تو محل مون همه به عنوان یه نیروی بسیجی پر کار میشناختنش. خیلی اهل فعالیت بود. 🔹مداحی های حاج منصور رو خیلی دوست داشت. زیاد گوش می کرد. دفتری داشت که شعر توی اون می نوشت و گاهی وقت ها می خواند. 🔸صحبت که می کردیم خیلی از شهدا حرف می زد. بعد به شوخی می گفت: مگه من چی کم دارم که شهید نشم! 🔹مرتب می گفت: کاش من هم بشم. ماهم دیگه عادت کرده بودیم به این حرف ها. ⏸ادامه دارد... 🔴شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم 🌹 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ✅ (۸) ✍🏻به نقل از: مادر شهید بعد از شهادت محمد، شبی او را در خواب دیدم. گفتم: چه خبر؟ جات خوبه؟ محمد گفت: مادرجان، اینجا جای من خیلی خوبه، گفتم: اونجا یه جایی هم برای من جور کن ییام پیش شما. بعد صحبت کردیم و گفت: ما گاهی به محضر سید الشهدا(ع) شرفیاب می شویم. گفتم: مادر، من هم میتونم محضر آقا برسم؟ گفت: باید اجازه بگیرم،رفت اجازه بگیره که من دز خواب پریدم. یکی از بستگان ما با زحمت زیاد تونسته بود پرچم گنبد آقا سید الشهدا(ع) رو بیاره. من شب قبل از اینکه پرچم به دستم برسه دقیقاً همین پرچم رو در خواب دیدم. محمد گفت: مادر برای شما آوردم.این رو پیش خودت نگه دار. ✅شادی روح مطهر صلوات+وعجل فرجهم 🌹 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯