🔰 امام خمینی(ره)
🌷رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود،ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است.با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.🕊
✍#خاطرات_شهدا📜
✍داشتم خونه رو مرتب مے ڪردم حسین گوشه ے آشپزخونه نشسته و به نقطه اے خیره شده بود اونقدر غرق افڪار خودش بود ڪه هر چه صداش ڪردم جواب نداد.
🖤رفتم جلوش و گفتم:حسین؟!... حسین؟!...ڪجایی مادر؟!یهو برگشت و بهم نگاه ڪرد
🍃گفتم:حسین جان!ڪجایی مادر؟خنـدید و گفت:#سر_قبرم_بودم_مامان
☘از تعجب خنده ام گرفت.بهش گفتم: قبرت؟!...قبرت ڪجاست مادر جون؟!
🌷گفت:بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴
چیزی نگفتم و گذشت ...
🥀وقتی شهید شد و دفنش ڪردیم به حرفش رسیدم با ڪمال تعجب دیدم دقیقا همان جایی دفن شده که آن روز بهم گفته بود
🌹پشتم لرزید،فهمیدم اون روز واقعا سر قبرش بوده.ڪبوترانه پریدید🕊
✏️#راوی:مادر شهید
🌹#رهبـر_سیزده_سـاله
#شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🕊
#خاطرات_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_عزیزی
#شهیدم_کن
زماني كه مهدي تازه زبان باز كرده بود از اولين كلمه هايي كه گفت اين بود :
#شهيدم_كن ...
خيلي برايم عجيب بود . بزرگتر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش تمام مي شود .
بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم .
مامان #شهدا زنده اند .
سر نمازهايش به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم : خدايا ! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده .
مي دانستم دنبال #شهادت بود .
هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت .
مهدي همه زندگي ام بود .
شب هاي جمعه مي رفت بهشت زهرا .
صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد .
مي گفتم خسته مي شي بخواب .
مي گفت مامان آدم با #شهدا صفا مي كند .
به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از #شهدا بگيريد .
من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت : خدايا شفاي مامان را بده ! من جبران مي كنم.
آخر هم جبران كرد ...
هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد
سلام سردار ...
سلام مولا ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌#خاطرات_شهدا
♨️قُنوت شهدایی
🦋همسر شهید روایت میکند: یکبار به او گفتم: «محمد! چرا موقع قنوت، اینقدر دستهاتو بالا میبری؟» گفت: «آدم وقتی داره گدایی میکنه اون هم در خونهٔ خدا، هر چقدر دستهاشو بالاتر ببَره، خدا هم بیشتر بهش توجه میکنه. گدا باید گدایی کنه. باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحبخانه او را دید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات میریزه. لطفشو دریغ نمیکنه.»
🦋گفتم: «اینقدر دستهاتو بالا نبَر، شاید مردم مسخرهات کنند!» خندید و گفت:«مگه من برای رضایت مردم نماز میخونم که فکر این چیزها باشم؟ من در محضر پروردگارم هستم، دست به دامن خُدام، بگذار هرکی هرچی میخواد بگِه!»
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌷#سردار_مدافع_حرم
#شهید_محمد_شالیکار🕊
🎀#تولدت_مبارک_مردآسمانی
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌#خاطرات_شهدا
🌼همرزم شهید نقل میکنند: پسر آرامی بود و چهرهای بسیار دلنشین داشت، اما آنچه او را از دیگر بچههای همسنّ و سالش متمایز میکرد، این بود که از زمان خودش بسیار جلوتر بود و افکار و ایدههای بزرگی در سر داشت و من تا امروز پسری با این وسعت تفکر و توانمندی ندیده بودم.
🌼او هم از نظر فنی پسر بسیار ماهری بود و هم از نظر علمی و اعتقادی در مقام بالایی قرار داشت. مصطفی خیلی کتاب میخواند؛ یک روز کتاب «جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی» نوشته علی اکبری مزدآبادی را میخواند که سردار سلیمانی آمد و سید مصطفی از او خواست که کتاب را امضا کند اما سردار امتناع کرد و گفت: «درست نیست کتابی را که در مورد من نوشته شده امضا کنم و به شما که روح بزرگی دارید، اهدا کنم»؛ بعدش، سردار سلیمانی پیشانی سیدمصطفی را بوسید.
🎊سیدمصطفی عزیز
میلاد توست
و مــــــا باز ؛
ڪبوتر عشقمان را
در آسمـانِ خیـال تو
پــــــرواز می دهیم ؛
سالهاستــ ڪبوتــرمان
جلد مهربـانیت شده است . . .🕊
🌷#جوانترین_شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🕊
🌼🎂#سـالـروز_ولادت💞🎈
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📜
💐زیباترین خاطره نماز شهید محمد مهدی رضوان اینه که هیچ وقت تو جمع نماز نمیخوند،همیشه تو تنهایی نماز میخوند.از ۷ سالگی یاد گرفت خواندن نماز و شروع کردن به روزه گرفتن.نماز و روزه قضا نداشت،حتی زمانی هم که بهش واجب نبود روزه هاشو کامل میگرفت.
🌷ازهمان بچگی عاشق هیئت و روضه و مکان های زیارتی بود.سه شنبه که میشد لحظه شماری میکرد برای رفتن قم و جمکران،روز آخر هم که تو ماموریت زدنش ظهرش تو جمکران بودیم،شهادتش و از آقا قشنگ گرفت.😭
🥀شبهای جمعه یا شاه عبدالعظیم الحسنی(ع)بود یا کهف الشهدا.ایام شهادت و وفات که بود دیگه باید تو هیئتها پیداش میکردیم.
🌾شهید محمدمهدی رضوان می گفت: اگر چیزی رو میخواهی باید از در خونه هاشون و تو روضه هاشون بگیری.خیلی حال و هوای خوبی داشت یک جوان ۱۹ ساله ای که تمام لذت زندگیش به هیئت رفتن و ماموریت رفتن بود میگفت وقتی توی ماموریت هستم تازه میفهمم زندگی یعنی چی و لذت میبرم.
✏️راوی:مادر شهید
🌹#شهید_مدافع_امنیت
#شهید_محمدمهدی_رضوان
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
#خاطرات_شهدا 📚
باران شدیدی در تهران باریده بود.⛈
خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود.
چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر
خیابان بروند مانده بودند چه کنند.همان
موقع ابراهیم از راه رسید.پاچه شلوار را
بالا زد و با کول کردن پیرمردها،آن ها را
به طرف دیگر خیابان برد.😍
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد.✌️🏻
هدفی جزشکستن نفس خودش نداشت
مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!🥰
_ روایت دوستانِ #شهید
#ابراهیم_هادی...🌷🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📜
💐بابهزاد و خانواده به سفر مشهد رفتیم؛در جاده شمال،ماشینی همینطور به ما چراغ میزد.به بهزاد گفتم:یک ماشین دنبال ماست؛بهزاد ڪنار زد و به سراغ راننده رفت؛من هم به دنبالش رفتم.یڪ مردبسیار محترمی بود و باڪمال محبت واحترام درخواست مبلغی ڪرد وگفت:همه ڪارت هایش را در منزل جاگذاشته و براے بنزین پول ڪم دارد.
🌷راننده گفت:همش میگفتم به چه ماشینی تقاضاڪنم ڪه باورڪند و بهم ڪمک ڪند و خجالت نڪشم؟به دلم افتاد از ماشین شما تقاضا آن مبلغ مدنظر را داد و آن شخص هرچه اصرار ڪرد که شما ڪارتی بهش بدهیم ڪه پول را به ما پس بدهد، بهزاد قبول نڪرد و گفت:به خاطر حضرت زهرا(س)این مبلغ رادادم.مرد لبخندی زد وگفت:دیدم پشت ماشین شما یازهرا(س)نوشته بود،به شما رو زدم و تشڪر ڪرد و رفت.هیچ وقت ذوق و اشتیاق آنروز بهزاد را فراموش نمیڪنم.پسرم باوجودی ڪه مستأجر بود و حقوق ڪمی داشت،اماهر وقت به روستا می آمد،مقداری پول به من میداد تابین زنان بی سرپرست روستا تقسیم ڪنم.
✏️راوی:مادرشهید
🥀#پاسدار_شهید_بهزاد_سیفی
#اولین_شهیدمدافعحرم_ممسنی
#شهادت_بیجی_عراق۱۳۹۴
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✏️#خاطرات_شهدا📜
🌾طیّ مدتزمانی که در خدمت شیخ صالح بودیم،مرا تحت تأثیر رفتار متواضعانه خود قرار داد.هیچگاه نمازش📿به تأخیر نمیافتاد؛حتی در زمان عملیات هایی که ممکن بود هرلحظه شهید شود،باز هم نمازش را اوّل وقت میخواند.
🌴با آنکه کمتر از همرزمانش آموزش نظامی دیده بود اما در بیشتر عملیاتها در صف اول نیروها بود.هنگام استراحت در مقرّ نیروها، لحظهای از تلاوت قرآن و دعا غافل نمیشد.در شب آخر عملیات،معنویّت عجیبی به نیروها القا کرد.گویا عاشورای دیگری در راه بود.انگار ندا آمده بود که در یکی از این عملیاتها شهید میشوی و تا میتوانی برای آخرتت توشه بردار.
✍راوی:یڪی از فرماندهان حشدالشعبی
🌷🕊ای شهید
درود بر تـو ...
که معارف دینت را
در صحنه پیڪار آموختی
و به آن عمل کردی و مصداقِ
" السابقـون السـابقون " شدی ...🕊🌷
🥀اولینروحانی شهیدمدافعحرم خوزستان
🕊شهادت:۱۳۹۴سامرا
🌹#شهید_صالح_حسن_زاده
#مدافع_حرم_عسکریین
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✏️#خاطرات_شهدا📜
🌾طبقه دوم خانهمان خالی بود و آقامحمدرضا میتوانست اجاره دهد تا درآمدی برایمان باشد اما میگفت نیازی نداریم. وقتی فهمید دختر و پسری قصد ازدواج دارند و درآمدشان کفاف اجارهی خانهای نمیدهد، پیشنهاد داد به طبقه دوم خانهی ما بیایند و چند سال ساکن شوند تا اینکه آنها توانستند پولی پسانداز کنند.بعد از آنها هم دو خانواده دیگر با شرایط مشابه به خانهی ما آمدند و بعد از چند سال توانستند خانهدار شوند.
💐شهید ابراهیمی مشتاق کار خیر و عاشق خدمت به مردم بود و نه تنها خودش بلکه دیگران را هم تشویق به کمک به مستمندان میکرد.نزدیک ماه رمضان یا عید نوروز که میشد،کمک های نقدی و غیر نقدی دیگران را جمع آوری میکرد و با تکمیل آن از دارایی خود به نیازمندان میرساند.در طول سالهای بعد از جنگ تحمیلی هم گاهی برای جهیزیه و ازدواج به محمد رضا رجوع میکردند که دست رد به سینهی هیچ کدام نمیزد.
✍راوے:همسر شهید
🥀#شهید_حاجمحمدرضا_ابراهیمی
#جانبـاز_دفاع_مقدس
#سردار_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✏️#خاطرات_شهدا📜
🕋در صحن خانه خدا،مهدی با لباس احرام رفته روی کعبه ایستاده بود و انگار همه ی طواف کننده ها را فرمان دهی می کرد.ازش می پرسند"آقا مهدی چی شد که شما این جا هم فرمانده شدید؟"از بچگی یادش داده بودم،نمازهایش📿 را اول وقت بخواند،ولی خودم هم باورم نمی شد این طور با روحش آمیخته شود.
💐فرمانده لشکر که شده بود،همین عادتش به بقیه رزمنده ها منتقل شد.به فرماندهشان که نگاه میکردند و میدیدند نزدیک اذان،هرکاری داشته باشد رها می کند و وضو میگیرد،آن ها هم الگو می گرفتند.بعد از شهادتش چهار نفر در چهار شهر مختلف،خواب دیده بودند که در صحن خانه خدا🕋،مهدی با لباس احرام رفته روی کعبه ایستاده و انگار همه ی طواف کننده ها را فرمان دهی می کند. ازش می پرسند" آقا مهدی چی شد که شما این جا هم فرمانده شدید؟"و مهدی می گوید:"این برای همون نماز های اول وقتیه که تو دنیا خوندم."
✍به نقل از:مادر شهید
🌹#فرمانده_لشڪر۱۷علیبنابیطالب
#سردارشهید_مهدی_زینالدین
#سـالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📄
🌾دلش نمیخواست کارهایش جلوی دید باشد.مدتی را که در جبهه بود،اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود. آخرین بار که به مرخصی آمده بود،قبل از رفتن همه ی عکسهایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند. همینطور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم درخانه نداشتیم.همیشه پنهان کار بود.حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان میکرد؛یکبار که به مرخصی آمده بود،احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت میکند،ولی چیزی را بروز نداد.
📿وقت نماز شد.وضو که گرفت،رفت توی اتاق و در را قفل کرد.از این کارش تعجب کردم.خواهرش که کنجکاو شده بود از بالای در داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته میخواند.مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود،اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم.
🌷شهید مجید زین الدین تنها خدایش را می دید و تنها برای او عاشقی می کرد؛ چرا که او به بی نهایت عشق رسیده بود.
✏️به نقل از:مادر شهید
🥀#شهید_مجید_زین_الدین
#فرمانده_اطلاعات_عملیات
#لشکر۱۷_علیبنابیطالب
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌#خاطرات_شهدا
☔️همسر شهید نقل میکنند:هیچ وقت آقاموسی از کارش در خانه حرفی نمی زد!یک مرتبه اصرار کردم که درجهات چی هست نمیگفت؛خیلی التماس کردم تا گفت:این درجهها به درد من نمیخورد، به درد شما که دیگه اصلاً نمیخورد.
☔️بعد از شهادتش دیدم نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بود، یکی از جملاتش این بود:"من تا جایی که توانستهام دراحوال شهیدان دقت کردهام و زندگی آنها را مطالعه نمودهام و سعی کردم آنها را الگویم قرار دهم؛آنها برای ترفیع درجه،امضای حضرت زهرا سلام اللهعلیها را می خواستند ولی الان خیلیها دنبال درجه و مقام میدوند ولی من قسم میخورم که قدمی برای ترفیع درجه و رتبه برنداشتم."
🌹شھیـدها هم
🎀متولد می شوند
مثـل مـــا ؛
اما مثل ما نمیمیرند
برای همیشه زنده میمانند
مثل تو ای شھیـد . . .🕊
🌷#پاسدار_مدافـع_حـرم
#شهید_موسی_جمشیدیان🕊
💝🎊#سالروز_ولادت🎉🎂
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📜
🌾قلاب آهنی رو انداخت روی یخ و ڪشید.اولین قالب یخ رو از دهانه تانڪر،انداخت توے آب یه نفر از توی صف جمـاعت معترضش شد ڪہ از ڪلہ سحر تا حالا ایستادم برا دو تا قالب یخ، مگه نوبتی نیست؟
💐شهید علے چیت سازیان گفت:«اول نوبت گلوے تشنه پسر فاطمه،بعد نوبتِ بقیه »...😔
🌷با صاحبکارخونه یخ شرط کرده بود کہ شاگردی مےکنه،خیلی هم دنبال مزد نیست اما اول یـخِ تانڪر نذری رو میده، بعد بقیه رو خودش هم با خطِ نہ چندان خوبش روی تانڪر نوشته بود:
🌹«سلام بہ گلـوی تشنه حسیـن عليه السلام »🌹😭
✍ راوی: مادر شهیــد
🔸 " در محضـر شهیــد "...
🌷اگر تمام بدن ما را
قطعہ قطعہ ڪننـد
و زیر تانڪ ها از بین ببرند
ما قطعہ قطعۂ بدن مان میگوید :
" مـرگ بـر آمریـڪا "✊
🌹#اسطوره_اطلاعات_عملیات
#سردارشهید_علی_چیت_سازیان
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📜
💐فرزند شهید نقل میکند:بهترین وصیت شهید محسن فخری زاده این بود که هیچ وصیتی به مادوستان و همکارانش نداشت مگر امر به خدمت،شهید از اوایل انقلاب جز اولین نفراتی بود که جریان انقلاب را شروع کردند و به جریان انقلاب خدمت کردند.
🌷وی ادامه داد:پدرم در بخش اخلاقی بسیار به دعای مادر،خدمت به خانواده و تواضع اعتقاد داشت،توصیه میکرد اگر به خانواده خدمت کنید همیشه در زندگی موفق میشوید. اگرشخصی شهید محسن فخری زاده را نمیشناخت محال ممکن بود ایشان را در جمعی ببیند و به منصب یا مقام ایشان پیببرد،به قدری با مردم و همکاران متواضع بودند که کسی نمی توانست تشخیص دهد او در چه مقامی قرار دارد.در بخش معرفتی به یاد دارم مطالعه قبل وبعد از نماز صبح او هیچگاه ترک نشد،مطالعات فلسفی،عرفانی و قرآنی داشت،در حوزه فلسفه صاحب اندیشه بود و اندیشههای نو و جدیدی برای فلسفه اسلامی و آمیختن فلسفه اسلامی با فیزیک کوانتوم و فلسفه غرب داشت.
🥀🕊اجرِ جهاد ،
شهـادت است
حتی جهاد در راہِ علم . . .🔬
🌹#شهـید_دڪتر_محسن_فخری زاده
#شهـید_دانش_هـستهای
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍#خاطرات_شهدا📜
🌾همسرشهید نقل میکند:شهید شهریاری حتی در برخی عروسیها حضور پیدا نمیكرد و با كسی هم تعارف نداشت. میگفت:"وقتی قرار است حلالی حرام شود در آن محل حضور پیدا نمیكنم".شهید شهریاری مطالعه تفسیرقرآن را هرگز رها نمیكرد و تفسیر آیتالله جوادی آملی را به صورت كتاب و نرمافزار همیشه همراه خود داشت.در خانه بخشهایی از تفسیر قرآن را به من و فرزندان بیان میكرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت.
💐وی افزود:شهیدشهریاری شعرهای حافظ را میخواند و آرامآرام اشك می ریخت. برخی اوقات روبروی من می نشست وشعر میخواند و نمیدانم در این اشعار چه میدید كه اشك میریخت.
🌷همسر شهید اظهار داشت:آیتالله جوادی آملی در مراسم چهلم شهید شهریاری در اطلاعیهای اعلام داشتند: همسر و خانواده شهید شهریاری مطمئن باشند كه وی در روح و ریحان است.اگر با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت،نه تنها مشكل خودش راحل میكند بلكه مشكل دیگران را هم برطرف میكند و از دیگران شفاعت خواهد كرد.
🌹🕊اجرِ جهاد ،
شهادت است
حتی جهاد در راہِ علم . . .
🥀#شهید_دڪتر_مجید_شهـریاری
#شهید_دانش_هستهای
#سالروز_شهادت🕊
💌#خاطرات_شهدا
🎈پدرم سال۱۳۶۱ عضو سپاه پاسداران شده بود. بارها به جبهه رفته و جانباز ۲۵درصد بود. شیمیایی هم بود اما پیگیر پرونده جانبازیاش نمیشد. موجگرفتگی هم داشت. وقتی اثرات موج بروز میکرد، آن لحظه معلوم نبود چه کار میکند! هیچچیز یادش نمیماند. نمیگذاشت این صحنهها را ببینیم. بعد از اینکه حالش خوب میشد، میگفت: ببخشید شما را ناراحت کردم.
🎈از مهم ترین ویژگیهای بابا یکی این بود که دائمالوضو بودند؛ هیچوقت بدون وضو بیرون نمیرفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمیکردند و سحرگاهان ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار میشدیم. هرروز بعد از نماز صبح سوره اَلرّحمن را قرائت میکرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست.
✏️راوی:فرزند شهید
🌹شھیـدها هم
🎀متولد می شوند
مثـل مـــا ؛
اما مثل ما نمیمیرند
برای همیشه زنده میمانند
مثل تو ای شھیـد . . .🕊
🌷#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_سردار_حاجذاڪر_حیدری🕊
💝🎊#سالروز_ولادت🎉🎂
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌#خاطرات_شهدا
💥سردار جمالی هرجا که احساس میکرد وجودش برای کاری مفید میباشد،از جان خود مایه میگذاشت و هیچ چیز اعم از خانه، زندگی،همسر،فرزندان و...مانع تلاش وی در صحنههای مختلف نمیشد.
💥در سال ۱۳۷۲ آن زمانی که اشرار و قاچاقچیان در منطقه سیرجان و توابع آن آسایش و امنیت را از مردم گرفته بودند، پیشنهاد سمَت فرماندهی اطلاعات عملیات تیپ دوم صاحبالزمان(عج) به وی داده شد و او برای مبارزه با اشرار، این پیشنهاد را از جان و دل پذیرفت.
💥حاجمحمد در مدت چهارسالی که در این سمَت قرار داشت،با تلاشهای بیدریغ خود موفق شد با دیگر همرزمان خود،عملیاتهای گوناگون و موفقیتآمیزی علیه اشرار انجام دهند و تعداد بسیاری از آنان را به هلاکت برسانند و امنیت و آرامش را به منطقه و زندگی مردم برگردانند.
❣تقویم را که باز کردم
با دیدن مناسبت امروز دلم هوایی شد ....
🎂جشن تولد بهانه است
دلتنگی ام، نشانه است💓
💐#سردار_مدافـع_حـرم
#شهید_محمد_جمالی🕊
🌸💖#سـالروز_ولادت🦋🍰
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
💐سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بیشتر اوقات پایین ضریح حضرت رضا(ع)مینشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان میداد.زمانی هم که در کنار ضریح قرار میگرفت،بسیار متواضعانه رفتار میکرد.
🌷یک بار در مراسم خطبهخوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، سردار شهید سلیمانی در حالی که لباس خادمی به تن داشت،اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشهای بین۴۹هزار خادمی که حضور یافته بودند،با متانت تمام و آرام ایستاد.
✍راوی:مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی
🥀سفارش سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این بود که کنار مزار شهید محمد حسین یوسف الهی باشد. شهیدی که در خاطرات او جایگاه ویژه ای دارد.محمد حسین رفیق خدا بود و از عرفای جبهه.از همانها که یک شبه ره صد ساله را پیمودند.این سالک جوان زیباترین نماز شب ها را میخواند و مشکلات را با الهام هایی که به اومیشد حل میکرد، کتاب«حسین پسر غلامحسین»داستان زندگی اوست.
🌹#سیدالشهداء_جبهه_مقاومت
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#سالــروز_شهــادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
🌾حاج ابومهدی اهل مقدسبازی نبود. معنوی بود اما شوخی و مزاح هم میکرد و دلِ همنشینانش را شاد میکرد.شهید ابومهدی المهندس انسان متواضعی بود. به مجاهدان و خانواده شهدا بسیار رسیدگی میکرد.
💐اگر مجاهدان صاحب فرزند میشدند، همیشه برای فرزندانشان هدیه میخرید. هیچوقت از وضعیت زندگی اطرافیانش غافل نبود. فرزند یکی از مسئولان دفترش بیماری قند داشت،ابومهدی همیشه جویای احوال او بود و بسیار کمک میکرد، حتی شرایط سفر را برای آنان مهیّا میکرد.
🌷هیچ زمانی نبود که خانواده با حاج ابومهدی تماس بگیرد و ایشان پاسخ آنها را ندهد؛حتی اگر در جلسه هم بودند، سعی میکرد کوتاه پاسخ آنها را بدهد.
✍راوے:دوست شهید
🌹#شهید_حمله_تروریستی_عراق
#سردار_جبهه_مقاومت
#شهید_ابومهدی_المهندس
#یار_وفادار_حاج_قاسم
#سـالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
🌾پدر شهید نقل میکند:هادی ابتدا در پادگان قدس به نیروهای عراقی وسوری که جهت آموزش به ایران میآمدند، آموزش نظامی میداد؛مدتی به این کار مشغول بود تا اینکه سال۹۰به سوریه رفت ومدتی درسوریه حاضر بود.زمانی که در سوریه بود،جهت محافظت از سردارشهید سلیمانی،چندباری همراهش شده بود وبعد از مدتی علاقهی شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد وهادی، شیفتهی سردار شده بود؛سردارشهید سلیمانی هم بسیار به هادی علاقه مند بود.
💐باسردارشهید سلیمانی رفتوآمد خانوادگی هم داشت.بعضی وقتها از میوه درختان حیاط منزل سردارشهید سلیمانی برایمان میآورد.هادی برای سردارشهید سلیمانی یک نیرو نبود بلکه هادی برای سردار،اندازه چندین نیرو بود و با سردار شهید سلیمانی بسیار مأنوس شده بود.سردار شهید سلیمانی همیشه به هادی میگفته که من وهادی باهم شهید خواهیم شد.باسردارشهید سلیمانی بسیار صمیمی بودند؛سردار به فرزندان هادی هم بسیار علاقهمند بود ومثل پدر، دوستشان داشت.
🌹#شهید_حمله_تروریستی_عراق
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_هادی_طارمی
#محافظ_شهید_قاسم_سلیمانی
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
💐همسر شهید نقل می کند:شهروز اهل انفاق بود!نمازهایش📿را اول وقت می خواند،شوخطبع بود و در عین حال بسیار کمصحبت بود.
🌷شهید شهروز مظفری نیا اهل قرآن خواندن بود و بسیار به آیاتِ نورانی
قرآن عمل میکرد،به پدر و مادرش
احترام می گذاشت و نیکی به آنها در رأس امورش قرار داشت،به طوری که در این سالها،کوچکترین بیاحترامی از جانبِ شهید شهروز مظفری نیا نسبت به آنها ندیدم. بسیار به خانوادهاش اهمیت میداد و رسیدگی به امور خانواده را مهمتر از هر کاری میدانست.
🌹#شهید_حمله_تروریستی_عراق
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_شهروز_مظفری_نیا
#محافظ_شهید_قاسم_سلیمانی
#سـالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
🌷پدرم ۳۸ سال با شهید حاج قاسم سلیمانی،چه در زمان جنگ هشت ساله دفاع مقدس و چه در جنگهای نامنظم عراق و سوریه،رفاقت داشت.همیشه شهید حاج قاسم،بابا را با نام کوچک «حسین»صدا میزد.
💐شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید شوم و وارد بهشت شوم.یکی خانمم و دیگری حسین است.» با آنکه پدرم این همه سال با حاجقاسم بود،ولی هروقت تلفنی با حاجی صحبت میکرد،یک شرم خاصی روی صورت بابا نمایان میشد.انگار در صحبت خود با یکدیگر خجالت می کشیدند.خیلی وقتها بابا به خاطر مشغله کاریاش صبح زود قبل از اذان صبح دم درخانه حاجقاسم منتظر میایستاد.حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند ومنتظر حاجی میماند.
✍راوی:دختر شهید
🌹#شهید_حمله_تروریستی_عراق
#شهید_سرتیپ_حسین_پورجعفری
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#یار_وفادار_حاجقاسم
#سالروز_شهادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜#خاطرات_شهدا
🌾همسر شهید نقل می کند:اولین دیدار ما در اواخر مردادماه در شبستان حرم حضرت عبدالعظیم بود.حدود دو ساعت با هم صحبت کردیم و حجب و حیای آقا وحید من را جذب کرد،آقا وحید به قدری خصوصیات مثبت داشت که من به خطرات و شرایط کاری او فکر نمیکردم
💐ما۵شهریور ماه۹۸نامزد شدیم و بیشتر رفتوآمدهای ما در آن دوران بود؛چون بعد از عقدمان در۱۷آبانماه،شرایط آشوب در عراق پیش آمد که رفت و آمد سردار شهید سلیمانی و آقا وحید به عراق بیشتر شد؛به همین خاطر ما در دوره عقد زیاد همدیگر را نمیدیدیم.
🌷همسر شهید درباره آرزوی شهادت شهید وحید زمانی نیا میگوید:«در روز عقد،من به آقاوحید گفتم:«در لحظه جاری شدن خطبه عقد هر دعایی کنی مستجاب میشود🤲.»آقا وحید خوشحال شد و لحظهای به فکر رفت و پرسید:«هر دعایی؟!»گفتم:«بله.»بعد از شهادت آقا وحید مطمئن شدم که او برای شهادتش دعا کرده بود و دو ماه بعد از عقدمان دعایش به اجابت رسید.
🌹#شهید_حمله_تروریستی_عراق
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_وحید_زمانی نیا
#محافظ_شهید_قاسم_سلیمانی
#سـالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌#خاطرات_شهدا
🪖به روایت پدر شهید: «محمود ۱۵ ساله بود که با وجود سن کم،خود را به جبهه رساند.من در جبهه اندیمشک بودم که به من خبر دادند محمود را که قصدِ آمدن به جبهه داشته،در قطار گرفتهاند و به خانه بازگرداندهاند.
❣محمود به بسیج میرود و در بسیج ثبتنام میکند و هر جور بود، خودش را به جبهه رسانده بود.به من خبر دادند پسرت اینجاست،تعجب کردم.او در عملیات فاو هم حضور داشت.»
🪖به روایت همسرشهید:«محمود هميشه از خاطرات جنگ به گونهای برایمان تعريف میكرد كه ما مشتاق شنيدن می شديم.بيشتر اتفاقات خندهدار و شاد را برای بچهها تعريف میكرد.يكی از خاطرات جالبی كه آقامحمود همواره برای ما تعريف میكرد،اين بود كه در زمان جنگ فرماندهان به خاطر اينكه سن و سال كمی داشت و ريزنقش بود،به او لقب«مينیرزمنده»داده بودند.
❣هنوز هم خيلیها محمود را با لقب همان دوران يعنی مينیرزمنده می شناسند.ايشان سالها در جنگ بود و بعد از جنگ هم در سپاه خدمت كرد.»
🌺#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمود_هاشمی🌺
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
#خاطرات_شهدا
#شهید_مرتضی_حسینپور
وقتی تصویر مقام معظم رهبری را میدید، انگار پدرش را دیده است. آن قدر عاشقانه محو تصویر حضرت آقا میشد که بعد از دقایقی به او میگفتم: «من هم هستم ها...».
بعد از اولین جانبازی یکبار به دیدار حضرت آقا مشرف شده بود. خودش برایم تعریف میکرد که:
«وقتی حضرت آقا را از نزدیک دیدم، فکر کردم دیگر هیچ چیز توی دنیا نمیخواهم. اصلاً همه چیز برایم تمام بود. همه زیباییهای دنیا را یک جا دیدم.»
📎به روایت همسر شهید
@sulook