eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
150 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
94 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید سعید مهری شهید 19 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 15 / 7 / 1345 تاریخ شهادت: 3 / 12 / 1364 محل شهادت: فاو عملیات: والفجر 8 شهید سعید مهری پانزدهم مهر 1345 در روستای نساز بخش خورش رستم جنوبی شهر هشتجین شهرستان خلخال استان اردبیل متولد شد. پدرش محرمعلی کشاورز بود و مادرش فضه نام داشت. تا کلاس سوم دبیرستان در رشته اقتصاد درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان غواص مشغول به فعالیت شد. سعید سوم اسفند 1364 طی عملیات والفجر 8 در فاو بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد قسمتی از وصیتنامه شهید سعید مهری: برادران و خواهران پيرو خط امام باشيد. از او پيروى كنيد و شكرگزار خدا باشيد. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید حسین حجت‌انصاری شهید 15 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 20 / 5 / 1346 تاریخ شهادت: 7 / 5 / 1361 محل شهادت: پاسگاه‌زید عملیات: رمضان شهید حسین حجت انصاری بیستم مرداد 1346 در شهرستان آستانه‌اشرفیه استان گیلان متولد شد. پدرش روح‌الله بود و مادرش حوا نام داشت. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. او را سیف‌الله نیز صدا میزدند. از طرف بسیج به جبهه رفت. حسین هفتم مرداد 1361 طی عملیات رمضان در پاسگاه زید واقع در شلمچه منطقه عمومی کوشک بر اثر اصابت گلوله توپ به سر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد قسمتی از وصیتنامه شهید حسین حجت‌انصاری: ای ملت شهیدپرور ایران! تنها راه نجات اسلام و رهایی مستضعفین و پیروزی نهایی ، پشتیبانی قاطع و بی دریغ خود از جمهوری اسلامی و پیوستن به خط امام امت که تنها خط اصیل  اسلام ناب محمدی است. در هرکجا هستید ، از روحانیت مبارز دفاع کنید تا اسلام را  به تمام جهانیان بشناسانید. خون شهدا را پایمال نکنید. از توطئه منافقان آگاه باشید و هیچ وقت امام عزیزمان را تنها نگذارید. خواهران مهربانم! شما نیز زینب زمان باشید و در راه خدا مبارزه و کوشش کنید ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید محمود مافی شهید 16 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 12 / 1 / 1344 تاریخ شهادت: 5 / 7 / 1360 محل شهادت: ماهشهر عملیات: ثامن الائمه شهید محمود مافی دوازدهم فروردین 1344 در شهر قزوین متولد شد. پدرش مهدی چای‌فروش بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت. محمود پنجم مهر 1360 طی عملیات ثامن الائمه در محور آبادان - ماهشهر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادر بزرگترش شهید مسعود مافی مهر 60 در 22 سالگی به شهادت رسید. قسمتی از وصیتنامه شهید محمود مافی: ما باید به تبعیت از رهبری به مبارزه خود علیه دشمنان ادامه دهیم، هرچند مشکلات در این راه فراوانند ولی ما باید مقاوم و صبور باشیم ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید رجبعلی غلام‌رضایی شهید 17 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 6 / 8 / 1344 تاریخ شهادت: 3 / 4 / 1361 محل شهادت: سرپل‌ذهاب شهید رجبعلی غلام رضایی ششم آبان 1344 در شهر ری استان تهران متولد شد. پدرش رضا راننده شرکت واحد اتوبوسرانی بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت و سپس به عضویت سپاه درآمد. او را سید صدا میکردند. رجبعلی سوم تیر 1361 در سرپل ذهاب بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در بهشت زهرا تهران قطعه 26 ردیف 53 شماره 43 به خاک سپرده شد قسمتی از وصیتنامه شهید رجبعلی غلامرضایی: از شما میخواهم در تقوا و انجام عمل صالح از یکدیگر سبقت بگیرید و بیشتر عبادت کنید و نماز جمعه را یک نماز عادی نشمارید و بیشتر به دعای کمیل و نماز جمعه بروید. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید عبدالحسین عرب‌نژاد شهید 19 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 1 / 1 / 1348 تاریخ شهادت: 24 / 3 / 1367 محل شهادت: شلمچه شهید عبدالحسین عرب‌نژاد اول فروردین 1348 در شهر خانوک شهرستان زرند استان کرمان متولد شد. پدرش مختار مغازه دار و فروشنده بود و مادرش زهرا نام داشت. تا کلاس اول دبیرستان در رشته ماشین‌ابزار درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت. عبدالحسین بیست و چهارم خرداد 1367 در شلمچه هنگام حمله رژیم بعث به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد. سرانجام سال 85 هنگام تفحص منطقه پیکرش کشف و در روز شهادت امام علی (21 رمضان) به عنوان شهید گمنام در مسجد فائق تهران به خاک سپرده شد و سالها بعد از طریق آزمایش DNA شناسایی میشود برادر بزرگترش شهید محمدکاظم عرب‌نژاد تیر 61 طی عملیات رمضان در کوشک در 18 سالگی به شهادت رسید. پسرعمویش شهید حمید عرب‌نژاد خرداد 61 طی عملیات بیت‌المقدس در اطراف خرمشهر در 19 سالگی به شهادت رسید و مفقودالاثر شد. (او را حسین مینامیدند) سال 85 هنگام تفحص منطقه پیکر حمید و عبدالحسین همزمان کشف شد و 21 رمضان هر دو به عنوان شهید گمنام در مسجد فائق تهران در کنار هم دفن میشوند. بعدها هر دو شناسایی میشوند و هنوز راز این ماجرا نامعلوم است که چگونه دو پسرعمو یکی سال 61 و دیگری 67 در یک منطقه از شلمچه شهید شده و پیکر هر دو همزمان با هم و با سایر شهدا کشف و هر دو در کنار هم دفن میشوند قسمتی از وصیتنامه شهید عبدالحسین عرب‌نژاد: با صبر و با تقوا باشید و مبادا امام امت را تنها بگذارند و این امام را یاری کنند تا انقلاب مهدی(عج) همچنین میخواهم که به نماز جماعت تا میتوانید بروید و نمازها را سر وقت بخوانید و خدا را در هر حال در نظر بگیرید و بعد از نمازها دعا کنید به جان امام و پیروزی رزمندگان. از شما خواهران میخواهم که حجاب را رعایت کنید و همیشه پشتیبان امام امت باشید و امام را در هر حال یاری کنید. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید حسین عرب‌نژاد شهید 16 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 1 / 4 / 1345 تاریخ شهادت: 3 / 3 / 1361 محل شهادت: خرمشهر عملیات: بیت‌المقدس شهید حسین عرب‌نژاد اول تیر 1342 در شهر خانوک شهرستان زرند استان کرمان متولد شد. پدرش اکبر کارمند شرکت ذغال‌سنگ بود و مادرش فاطمه نام داشت. نام او حسین بود اما چون از شناسنامه برادر بزرگترش که فوت کرده بود استفاده میکرد نام حمید و سال 42 برای تولدش ثبت شد. تا کلاس سوم دبیرستان در رشته ادبیات درس خواند. استفاده از طرف بسیج به جبهه رفت. حمید سوم خرداد 1361 طی عملیات بیت‌المقدس در شلمچه محدوده شهرستان خرمشهر به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد. سرانجام سال 85 هنگام تفحص منطقه پیکرش کشف و در روز شهادت امام علی (21 رمضان) به عنوان شهید گمنام در مسجد فائق تهران به خاک سپرده شد. سالها بعد شخصی در منطقه کاظم‌آباد شهرستان کرمان در خواب مراسم تشییع و خاکسپاری شهدا را در تهران میبیند که در آن شرکت داشته است و جلو میرود و میخواهد در دفن شهدا شخصا شرکت کند. وقتی وارد قبر میشود میبیند که قبر مثل یک اتاق، فراخ و بزرگ است. آنجا با شهیدی که در آن قبر است شروع به صحبت کردن میکند. به شهید میگوید همسر من مشکلی دارد از شما میخواهم کمک کنید حل شود. شهید هم به او میگوید من کمک میکنم به شرط آنکه بروی پیش خانواده‌ام و خبری بدهی. من حسین فرزند اکبر هستم که خانواده‌ام در خانوک زندگی میکنند برو پیش خانواده‌ام بگو من جزء شهدایی هستم که در 21 رمضان در تهران به خاک سپرده شدند. بگو من شهید وسطی هستم. پسرعمویش شهید عبدالحسین عرب‌نژاد خرداد 67 طی حمله رژیم بعث در شلمچه در 19 سالگی به شهادت رسید و مفقودالاثر شد. سال 85 هنگام تفحص منطقه پیکر حسین و عبدالحسین همزمان کشف شد و 21 رمضان هر دو به عنوان شهید گمنام در مسجد فائق تهران در کنار هم دفن میشوند. بعدها هر دو شناسایی میشوند و هنوز راز این ماجرا نامعلوم است که چگونه دو پسرعمو یکی سال 61 و دیگری 67 در یک منطقه از شلمچه شهید شده و پیکر هر دو همزمان با هم و با سایر شهدا کشف و هر دو در کنار هم دفن میشوند. قسمتی از وصیتنامه شهید حمید عرب‌نژاد: ای دانش آموزان! در مدرسه خوش رفتار باشید و امر به معروف و نهی از منکر کنید و نگذارید که دشمنان قرآن و اسلام در مدارس نفوذ کنند. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید مصطفی غلامعلی شهید 16 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 20 / 3 / 1345 تاریخ شهادت: 18 / 10 / 1361 محل شهادت: اسارت شهید مصطفی غلامعلی بیستم خرداد 1345 در تهران متولد شد. پدرش عبدالله فروشنده تره‌بار بود و مادرش عشرت طاولی نام داشت. تا کلاس چهارم دبیرستان در رشته اقتصاد درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت. مصطفی سال 61 در پنجوین عراق مجروح و به اسارت نیروهای رژیم بعث درآمد و هجدهم دی 61 زیر شکنجه به شهادت رسید (پنجوین در استان سلیمانیه منطقه اقلیم کردستان عراق واقع است؛ از ارتفاعات این منطقه سورن، سور کوه، کانی مانگا که دهانه دشت شیلر را تشکیل میدهند.). پیکرش در بهشت زهرا تهران قطعه 29 ردیف 21 شماره 14 به خاک سپرده شد. برادر بزرگترش شهید حسین غلامعلی فروردین 67 طی عملیات بیت‌المقدس 4 در دربندیخان در 28 سالگی به شهادت رسید قسمتی از وصیتنامه شهید مصطفی غلامعلی: اتحاد خودتان را حفظ نمایید و همیشه قبل از اینکه به فکر خودتان باشید به فکر قرآن و اسلام باشید. به امر رهبر و ولایت فقیه با کمال دقت توجه و به طور صحیح عمل نمایید. خواهران پوشش و حجاب یعنی اعتراض نفس لوامه بر نفس اماره و پوشش و حجاب گذرگاه شهادت و پرواز معنوی زن از کنج خانه به سوی ملکوت اعلی می‌باشد و از همه مهمتر حجاب زن از خون شهید بالاتر است. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید منصور مهدوی‌نیاکی شهید 19 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 2 / 1 / 1346 تاریخ شهادت: 4 / 10 / 1365 محل شهادت: ام‌الرصاص عملیات: کربلا 4 شهید منصور مهدوی نیاکی دوم فروردین 1346 در محله شهید شهرستان آمل استان مازندران متولد شد. پدرش احمد فروشنده تره‌بار بود و مادرش رقیه حسین‌زاده نام داشت. تا کلاس سوم دبیرستان در رشته علوم تجربی درس خواند. او را ارسلان صدا میزدند. ورزش رزمی میکرد. به حجاب اهمیت زیادی میداد. میگفت باید دخترهایمان را زینبی بار بیاوریم. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان غواص در لشکر 25 کربلا مشغول به فعالیت شد. منصور چهارم دی 1365 طی عملیات کربلا 4 در ام الرصاص بر اثر اصابت ترکش به شکم مجروح شد و به اسارت درآمد و به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و سرانجام سی سال بعد هنگام تفحص منطقه پیکرش در بین 175 غواص شهید کشف و شناسایی شد و سال 75 در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم زادگاهش به خاک سپرده شد. پیکر منصور در حالی کشف شد که اسکلت دست نخورده در لباس که به تن داشت ولی دستهایش توسط سیم خاردار بسته شده بود. برادر بزرگترش شهید ناصر مهدوی‌نیاکی تیر 66 طی عملیات نصر 5 در ماووت در 24 سالگی به شهادت رسید. قسمتی از وصیتنامه شهید منصور مهدوی: به شما عزیزان توصیه میکنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید، چرا که دفاع از میهن دفاع از ناموس است. نماز را اول وقت به جا آورید که نماز برکت کار و عمر است. سفارش دیگرم به شما این است که باهم مهربان بوده و همواره اخلاق نیکو داشته باشید که باعث همدلی بیشتر میشود. از خواهرانم میخواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید علی عباسی شهید 18 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 3 / 4 / 1343 تاریخ شهادت: 11 / 8 / 1361 محل شهادت: عین‌خوش عملیات: محرم شهید علی عباسی سوم تیر 1343 در روستای کیسم شهرستان آستانه‌اشرفیه استان گیلان متولد شد. پدرش صادق‌علی کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. او را رشید صدا میزدند. از طرف سپاه به عنوان پاسدار وظیفه به جبهه‌ رفت و در گردان خط‌شکن مشغول به فعالیت شد. علی یازدهم آبان 1361 طی عملیات محرم در عین خوش (مابین دشت عباس و موسیان شهرستان دهلران استان ایلام) بر اثر اصابت ترکش به سر و پهلو به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. قسمتی از وصیتنامه شهید علی عباسی: همیشه پیرو خط امام باشید که اگر اینگونه باشید هیچ خطر و انحرافی شما را تهدید نخواهد کرد ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید سیدمرتضی دادگر شهید 20 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 22 / 10 / 1345 تاریخ شهادت: 22 / 10 / 1365 محل شهادت: شلمچه عملیات: کربلا 5 شهید سیدمرتضی دادگر بیست و دوم دی 1345 در شهرستان ساری متولد شد. پدرش سیدحسین معلم بود و مادرش فاطمه سرخابی نیز معلم بود. تا پایان دوره کاردانی در رشته تربیت معلم درس خواند و همزمان به تدریس مشغول و معلم بود. از طرف بسیج به جبهه رفت و در لشکر 25 کربلا مشغول به فعالیت شد. سیدمرتضی در سالروز تولدش بیست و دوم دی 1365 طی عملیات کربلا 5 در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و سرانجام سال 74 هنگام تفحص منطقه پیکرش کشف و شناسایی شد و 7 مرداد در گلزار شهدای امامزاده جبار روستای اسبورز شهرستان ساری استان مازندران به خاک سپرده شد. جوانی از سادات تهرانی، به عشق شهدا حجره پدرش را رها کرد و به گروه تفحص لشکر 27 پیوست. زندگی ساده‌ای در اهواز داشت و با حقوق مختصر گروه، روزگار میگذراند. اما مدتی بود که حقوق پرداخت نشده بود و او بدهکار مغازه‌ها شده بود. همان روز، دو پسرعمویش مهمانشان میشدند. دلش آشوب بود و میترسید شرمنده خانواده شود. همان روز در شلمچه، هنگام کار تفحص، پیکر مطهر شهید سیدمرتضی دادگر پیدا شد او بعد از کار، با دل شکسته با شهید حرف زد: «ما به عشق شما از رفاهمان گذشتیم، راضی نباشید شرمنده خانواده شویم...» شب وقتی به خانه برگشت، همسرش گفت: مردی آمده و خودش را پسرعمویت معرفی کرده، همه بدهی‌ها را پرداخته و پولی هم در خانه گذاشت. او به بازار رفت و مغازه‌داران گفتند همان مرد، تمام حسابها را صاف کرده است. وقتی عکس شهید سیدمرتضی دادگر را نشانشان داد، همه گفتند: «بله! همان بود.» همسرش هم با گریه گفت: «خودش بود... همانکه امروز آمد و آبرویمان را خرید...» قسمتی از وصیتنامه شهید سیدمرتضی دادگر: سفارش من به شما این است که نسبت به انقلاب و رهبر عزیزمان وفادار باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید تا از مسیر اسلام خارج نشوید. در انجام واجبات و ترک محرمات به خصوص رعایت حق الناس بکوشید. با قرآن مانوس باشید تا چراغ راهتان و مانع لغزش شما گردد. از خواهران عزیزم میخواهم که در حفظ حجاب خود کوشا باشند چرا که حجاب آنان با ارزشتر از خون شهید است. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید کیومرث اعلائی شهید 16 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 20 / 1 / 1351 تاریخ شهادت: 9 / 1 / 1367 محل شهادت: شانه دری عملیات: والفجر 10 شهید کیومرث اعلائی بیستم فروردین 1351 در شهر ماسال شهرستان تالش استان گیلان متولد شد (ماسال سال 76 به شهرستان تبدیل شد). پدرش کمال فروشنده بود و مادرش سیده‌صغرا نام داشت. تا کلاس سوم راهنمایی درس خواند. به ورزش رزمی میپرداخت. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان آرپی‌جی‌زن مشغول به فعالیت شد. کیومرث نهم فروردین 1367 طی عملیات والفجر 10 در شانه دری استان اربیل منطقه اقلیم کردستان عراق به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و ده ماه بعد در گلزار شهدای تازه‌آباد رشت به خاک سپرده شد. قسمتی از وصیتنامه شهید کیومرث اعلائی: پدر و مادر دو چشمان من هستند و امام قلب من، بدون چشم می توان ماند ولی بدون قلب هرگز. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا
ا•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•ا شهید سیدرضا سیدعلیزاده (صمدانی) شهید 17 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 10 / 1 / 1345 تاریخ شهادت: 8 / 5 / 1362 محل شهادت: مهران عملیات: والفجر 3 شهید سیدرضا سیدعلیزاده دهم فروردین 1345 در شهرستان زرند استان کرمان متولد شد. پدرش سیدمهدی فروشنده بود و مادرش کنیزرضا (فاطمه) نام داشت. او را به نام شهید سیدرضا صمدانی نیز میشناسند. تا کلاس اول دبیرستان در رشته برق درس خواند. از کودکی به نماز و دعا علاقه داشت. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان تخریبچی مشغول به فعالیت شد. استعداد عجیبی در تخریب مینها داشت به طوریکه منافقین لقب افعی مار زخمی و بعثیها لقب مین‌خوار به او دادند. چندین بار منافقین قصد ترور او را داشتند. سیدرضا هشتم مرداد 1362 طی عملیات والفجر 3 در مهران به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و سرانجام سال 65 هنگام تفحص منطقه پیکرش کشف و شناسایی شد و در گلزار شهدای بهشت زهرا زرند به خاک سپرده شد. خلاصه‌ای از معجزات زندگی سیدرضا: در زمان تولدش یکی از همسایه‌ها در خواب از سیدی سبزپوش شنید که باید نامش را رضا بگذراند. بدلیل علاقه شدید پدرش به امام‌علی نامش را علیرضا گذاشتند. پس از آن نوزاد بشدت بیمار شد و درمانها بی اثر ماند. در خواب به مادرش گفته شد که چرا نامش را رضا نگذاشتید؟ پدربزرگش نامش را به سیدرضا تغییر داد و حالش خوب شد. پدر و مادرش در خواب توسط پرنده‌ای سبز و زیبا از شهادتش باخبر میشوند سال 65 بعد از آزادسازی مهران طی عملیات کربلا 1 رزمندگان متوجه پرنده‌ای سبز و زیبا شدند که روی تپه نوک میکوبد. برایش غذا ریختند و بدون توجه به غذا همچنان به زمین نوک کوبید. روز دوم آب گذاشتند و باز پرنده بیتوجهی کرد. روز سوم اب و غذا گذاشتند و باز پرنده بدون توجه به زمین نوک میکوبید. به دستور فرمانده، آن قسمت را کندند و پیکر کاملا سالم سیدرضا و 14 پیکر دیگه تبدیل به اسکلت شده بودند را یافتند. مردی و همسرش سال‌ها بچه‌دار نمی‌شدند. فشار اطرافیان کار را به جدایی کشاند. یک روز ماشین مرد جلوی گلزار شهدا خاموش شد. نوجوانی بسیجی به سمتش آمد و گفت: «نگران نباش، خدا پسری به تو میدهد. نامش را رضا بگذار.» فردای آن روز خبر بارداری همسرش رسید و پسری به دنیا آمد که نامش را رضا گذاشتند. مدتی بعد، مرد برای تشکر به گلزار بازگشت. وقتی میان قبور قدم زد، چشمش به عکس شهید سیدرضا افتاد؛ همان نوجوانی که خبر فرزنددار شدنش را داده بود. قسمتی از وصیتنامه شهید سیدرضا سیدعلیزاده: تا آخرین لحظات عمرتان گوش به فرمان ولایت‌فقیه باشید. در هر مسجد یک گروه مقاومت تشکیل دهید. توصیه میکنم شما را به نمازشب و خواندن قرآن و دعا. برای آزادسازی تمام مسلمانان و مستضعفان جهان به پاخیزید و قیام کنید. اگر خدا ناکرده عمر امام عزیزمان تمام شد و رهبر اسلام و مسلمین به شهادت رسید. شما از رهبر یا شورای رهبری که مجلس مقدس خبرگان تعیین میکند اطاعت کنید و موجب تفرقه بین مسلمانان نشوید. ا•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•ا