📝🍃خاطراتی از شهید ایمان خزاعی نژاد
🌷در سوریه ایمان به دوستانی که مداحی می کردند می گفت::برایم روضه حضرت ابوالفضل (ع) بخوانید و به آنها می گفت برای من دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید شوم، یا مانند آقا حضرت ابوالفضل (ع)، یا همچون سرورمان آقا امام حسین (ع) یا مانند خانم فاطمه زهرا (س)به شهادت برسم.
🌷ایمان به سه روش شهید شد: دستی که عبارت یا رقیه رویش نوشته شده بود مثل حضرت آقا ابوالفضل (ع)، قسمتی از گردنش مثل حضرت امام حسین (ع) و قسمت اصلی جراحت ایمان نیز مانند حضرت زهرا(س)، بخش پهلو و شکمش بود.
بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه می شوند یک قسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه، در تپه العیس دفن می کنند؛ یعنی یک قسمت از وجود من در خاک سوریه جا ماند.
#هم_افزایی_شهدایی
#شهید_ایمان_خزاعی_نژاد
#زندگی_نامه_شهدا
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🍃شهید ایمان خزاعی نژاد🍃
🌱تاریخ و محل تولد: 3/3/1366 جهرم
🌷تاریخ و محل شهادت: 23/8/1394 حلب- سوریه
🌱شهید ایمان خزاعی نژاد سوم خرداد سال 1366، همزمان با آزادسازی خرمشهر در یک خانواده مذهبی در جهرم دیده به جهان گشود.
از همان کودکی به مراسم مذهبی علاقه فراوان داشت و با عضویت در بسیج محله به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی ادامه داد. بعد از اتمام دوره دبیرستان در مدرسه شهید مطهری به دانشگاه تربیت پاسدار امام حسین(ع) رفت و در سال 85 به عضویت تیپ هوابرد 33 المهدی (عج) درآمد.
همچنین موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته جغرافیا شد.
💓شهید خزاعی نژاد در سال 94 زندگی مشترک خود را آغاز کرد و 25 روز پس از آن، به صورت داوطلب راهی سوریه شد.
🌷او در مبارزه ای نفس گیر با تروریست ها به مدت 38 روز در سوریه و حومه شهر حلب تپه العیس با اصابت موشک کرونت اسراییلی، سرانجام در سن 28 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل شد.
🌱پاره ای از بدن مطهر شهید خزاعی نژاد در حلب، تپه العیس و پاره ای دیگر نیز در شهرستان جهرم، به خاک سپرده شد.
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_ایمان_خزاعی_نژاد
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🍃جلوه هایی از شهید احمد علی عسگری:
🌷احمد اخلاق خوب و آرامی با مادر و برادرانش داشت. در خانه به مادر کمک می کرد. دلسوز و دل رحم بود.
به مادیات علاقه ای نداشت. ساده لباس می پوشید. در بیرون از خانه با مردم خوش رفتار بود.
با توجه به کارش (لوله کشی) که در منازل مردم کار می کرد مردم از وقار و متانت او بسیار رضایت داشتند و هنوز رفتار شهید در ذهنشان است.
🍃یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🍃
🌷🌷شهید احمد علی عسگری را یاد کنید با ذکر صلوات🌷🌷
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_احمد_علی_عسگری
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید احمد علی عسگری🌷
📆تاریخ تولد: 1343
🌱محل تولد: رهنان
🔧شغل: لوله کش
✈یگان اعزام کننده: بسیج
🌷تاریخ شهادت: 61/8/11
💓محل شهادت: عین خوش
💓زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
🌱احمد علی عسگری در سال 1343 در شهر رهنان به دنیا آمد. دوران طفولیت را در موقعیتی سخت سپری کرد ولی مادرش زینب گونه به تربیت وی پرداخت.
📝احمد با تلاش تا کلاس اول راهنمایی به تحصیل ادامه داد و نیمی از روز را به کار مشغول بود.
🌷از کودکی در جلسات قرآن شرکت می کرد و دارای حالات روحانی بود. قبل از انقلاب با دوستان خود در هنگام برگشتن از جلسه قرائت قرآن شعار مرگ بر شاه می دادند و در شروع انقلاب همیشه در صف اول تظاهرات بودند.
با شروع جنگ به بسیج رفت و به جبهه ی جنوب اعزام شد. در عملیات خرمشهر از ناحیه ی دست مجروح شد پس از بهبود باز به جبهه رفت و در عملیات های رمضان و محرم شرکت داشت.
🌷در عملیات محرم در گردان امام رضا (ع)، معاونت یکی از گروهان های گردان امام رضا (ع) را بر عهده داشت و در این عملیات هم شربت شهادت را نوشید.
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#خاطرات_شهدا
#شهید_احمد_علی_عسگری
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید مهدی عزیزی🌷
🌱تولد:
1 مهر 1361 دومین فرزند خانواده عزیزی به دنیا آمد . پسری زیبا و درشت اندام.
4 روز بعد از تولدش هر کس او را می دید می گفت 6 ماهه است . پدرش نظامی بود و در شهرک توحید که مخصوص نظامی ها بود زندگی می کردند.کامش را با تربت سید الشهدا باز کردند.
🌷شهادت:
ماه رمضان بود که شهید شد، بیست و چهارم.
11 مرداد 92 پیکرش را که آوردند تشییع با شکوهی شد. وقتی گذاشتندش در قبر، گفتم: مهدی جان! یادته گفتم وقت خواب تشک بنداز زیرت، گفتی وقتی آدم قراره روی خاک بخوابه به زیر انداز نیاز نداره. خوشحال بودم که به همه ارزوهاش رسیده بود.
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#خاطرات_شهدا
#شهید_مهدی_عزیزی
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما غیرتمان گوشه ای از غیرت سقاست
ناموس تشیع حرم زینب کبراست
ما را بنویسید فدای سر زینب😭😭😭
آماده ترین افسر رزم آور زینب
یا حضرت زینب (س) لک لبیک لک لبیک😭😭😭
💫"جانم" گفتن های شهید یاراحمدی در وسط سینه زنی
خوش به سعادتتون آقا اسماعیل که جانتان برای حضرت زینب سلام الله علیها و در راه اسلام فدا شد😭😭 ما رو هم دعا کنید😭😭
#هم_افزایی_شهدایی
#شهید_اسماعیل_غلامی_یاراحمدی
#زندگی_نامه_شهدا
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💓همسر شهید یاراحمدی:
🍃اسماعیل میگفت در مرحله اول باید بجنگیم نه اینکه شهید شویم. باید دفاع کنیم. هرچند شهادت از همه چیز بهتر است، اگر قرار است بمیریم، خدا مرگمان را در شهادت قرار بدهد.
🌷میگفت دعا کنید به آن چیزی که در دنیا میخواهم برسم، میدانستیم شهادت میخواهد.
اسماعیل یک روز با پدرش بیرون رفته بود. در راه خانم بدحجابی میبینند. پدرش میگوید اسماعیل! به خاطر اینها میروی میجنگی؟
اسماعیل در پاسخ میگوید: بله! ما به خاطر اینها میرویم میجنگیم. آنهایی که حجابشان کامل است مشکلی ندارند. خودشان میدانند راه درست چیست. ما میرویم که اینها دست اجنبی نیفتند. خاک کشورمان دست اجنبی نیفتد.🇮🇷
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_اسماعیل_غلامی_یاراحمدی
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی
🌱شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی شیرمردی از خطه لرستان بود که سال ۱۳۵۹ در خرمآباد به دنیا آمد.
وی در خانوادهای مذهبی رشد کرد و با علاقهای که به کسوت پاسداری داشت، عضو نیروی قدس سپاه شد.
💓بارها به همسرش گفته بود اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم باز شغل پاسداری را انتخاب میکنم.
💫اسماعیل بچهای محکم و اهل نماز و روزه بود. خیلی نسبت به مادر مهربان بود. در کار منزل به مادر کمک میکرد.
💫هیچ موقع نماز شبش قضا نمیشد.
😊آدم شوخطبعی بود. خشک مقدس نبود، ولی در عین شوخطبعی به کسی آزار نمیرساند. همیشه باعث خنده و شادی در جمع بود.
🍃بیتالمال خیلی برایش مهم بود. به سربازان تحت امرش که استطاعت مالی نداشتند کمک میکرد. میگفت سعی کنید به دیگران سود برسانید.
#هم_افزایی_شهدایی
#شهید_اسماعیل_غلامی_یاراحمدی
#زندگی_نامه_شهدا
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷
🌱مهمترین انگیزه شهید صدر زاده دفاع از مظلومین بود و همیشه می گفت یک جوان شیعه باید همیشه آماده دفاع از مظلومین در هر کجای عالم باشد و شیعیان بایستی پیش قدم دفاع از مظلومین در جهان باشند. حتی در دوران فتنه در مقابله با فتنه و فتنه گران، یکی از بسیجی های فعال بودند.
😭برای اینکه به سوریه برود به مزار شهدای اندیشه رفت و شهدای گمنام را قسم داد که راه را برایش باز کنند و آن شهدا نیز حاجت مصطفی را دادند و راه را برای رفتن به سوریه برایش باز کردند.
💓زمانی که نوجوان بود در خواب دیده بود که از مسجدی که در آن فعالیت می کرد شهید آورده بودند و از این مسجد نوری به سمت آسمان بلند می شود که چند سال بعد خودش و شهید عفتی اولین شهدای این مسجد می شوند.
🌷 مصطفی چندین بار مجروح شده بود و تقریبا نقطه سالمی در بدن نداشت و ضربات فتنه نیز بر تنش بود و هر روز با هر ضربه محکمتر و مقاوم تر می شد و قدرت جاذبه بالایی داشت.
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطرات_شهدا
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
بسم الله. . .
🍃📝 خاطرات همسر شهید محمد تقی سالخورده در رابطه با شال سبز شهید:
💓چندماہ بعد عقدمون من و آقامحمد
رفتیم بازار واسه خرید. . .
من دوتا شال خریدم...
یکیش شال سبز بود که چند بار هـم
پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت:
خانومی:اون شال سبزت رو میدیش به من؟
💓حس خوبے به من میده
شما سیدی و وقتے این شال سبز شما
هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم ...
🍃گفتم:آره که میشه...
گرفتش و خودش هـم دور دوزش کرد
و شد شال گردنش
💓تو هـر ماموریتی که میرفت یا به سرش مے بست
یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هـم
هـمون شال دور گردنش بود که
🌷بعد شهـادت برام آوردن ...
🍃محمدم رو که نگاه میکردم بهش افتخار میکردم
گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم فقط بهش نگاه میکردم
💓انگار سالها ندیده بودمش، بعدش همون لحظه بهش پیام میدادم و میگفتم بهت افتخار میکنم
به خودم میبالم که تو شوهرمی
بہ روایت هـمسرشهـید
شهـید محمدتقے سالخورده
شهـداے_خانطومان
لشکرویژه۲۵کربلا
یگان ویژه صابرین
مدافعان حرم مدافعان حریم
#هم_افزایی_شهدایی
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
#خاطرات_شهدا
#زندگی_نامه_شهدا
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهیدی که یک خشاب کامل بر سینه اش خالی کردند:
📝محسن بهاری، رزمنده مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، لحظه شهادت سید رضا طاهر را اینگونه روایت میکند:
🗻“سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند خانه بود. ما اگر قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانهها که چون دیوارش زرد بود، معروف به خانهی زرد بود را نگه میداشتیم که به آن ارتفاع “تل اربعین” میگفتند.
🏠تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهپاد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست، اما اطلاعات غلط بود. سید رضا طاهر با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفت، تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه سید رضا طاهر خالی شد.
🌷«خانطومان» شهری در حومه حلب سوریه است که ۱۳ نفر از مدافعان حرم مازندرانی طی نبردی سنگین در آن به شهادت رسیدند.
🍀شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🍀
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_سید_رضا_طاهر
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷:
🌷نام و نام خانوادگی: روحالله قربانی
🌱تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸
🏠محل تولد: تهران، دولاب
💓وضعیت تأهل: متأهل
🍃فرزند دوم خانواده سردار داود قربانی
🎓دانشجوی کارشناسی زبان
✈اعزام به سوریه بهعنوان پاسدار نیروی قدس
🌷شهادت در تاریخ: ۱۳ آبان ماه سال ۹۴
💓محل شهادت: سوریه، دمشق، حلب
🏠محل دفن: بهشتزهرا قطعه ۵۳
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#روح_الله_قربانی
🌷
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯