eitaa logo
هم افزایی شهدایی
158 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5هزار ویدیو
72 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
⁩🔸 " در محضـــر شهیـــد "... 🌾كلاس دوم راهنمايی كه بود؛در مجلات عكس مبتذل چاپ می‌كردند. در آرايشگاه،فروشگاه و حتی مغازه‌ها اين عكس‌ها را روی در و ديوار نصب می‌كردند و احمد هرجا اين عكس‌ها را می‌ديد پاره‌ می‌كرد.صاحب مغازه يا فروشگاه می‌آمد و شكايت احمد را برای ما می‌آورد. 💐پدر احمد، رئيس پاسگاه بود و كسي به حرمت پدرش به احمد چيزی نمی‌گفت.من لبخند می‌زدم.چون با كاری كه انجام می‌داد،موافق بودم.آن زمان يک مجله‌ای با عكس‌های مبتذل چاپ می‌شد كه احمد آن‌ها را از تمام كيوسک‌های روزنامه‌ای می‌خريد.پول توجيبي‌اش را جمع می‌كرد. هر بار ۲۰ تا مجله از چند روزنامه‌فروش می‌خريد 🌷وقتي می‌آورد در دست‌هايش جا نمی‌شد.توی باغچه می‌انداخت،نفت می‌ريخت و همه را آتش می‌زد. می‌گفتم: جرا اين كار را می‌كنی؟ می‌گفت: اين عكس‌ها ذهن جوانان را خراب می‌كند. ✍به نقل از:مادر شهید 💐قصہ معراج سیــمرغ راز بود 🕊قصد او از زندگی پـرواز بود 🌷لحظہ‌ی پـايـان او آغــاز بـود 🕊مرگ او خود آخرين پرواز بود 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐همسر شهید نقل می کند:در آن زمان آقا مهدی کارمند حرم حضرت معصومه (س)و مسئول صحن صاحب‌الزمان(عج) بودند به‌قدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج می‌دانست و از هر لحظه‌ای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره می‌جست و با این گفته که هیچ‌گاه حضرت را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری می‌کرد. 🌷با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به شهادت داشتند در حالی‌که لحظه‌ای نمی‌توانستم نبود ایشان را باور و تحمل‌کنم،در آخرین سفری که به مشهد الرضا(ع)داشتیم،گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقم‌زده بود.وقتی خود را در حریم حرم امن رضوی یافتم همه وجودم غرق در احساس رضای الهی شد و با آرزوی عاقبت‌ به‌خیری همسرم از همه وجودم دست کشیدم. 🥀چون شیر ، مدافع ‌حرم بودی تو هم خـادم بانـوی ڪرم بودی تو یڪ هدیه به نام " مهدی ایمانی" از بانوی قـم بهر حـرم بودی تو🕊 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐همسر شهید روایت می‌کند:یک‌بار به او گفتم:«محمد!چرا موقع قنوت،این‌ قدر دست‌هاتو بالا می‌بری؟»گفت:«آدم وقتی داره گدایی می‌کنه اون هم در خونهٔ خدا، هر چقدر دست‌هاشو بالاتر ببَره،خدا هم بیشتر بهش توجه می‌کنه. گدا باید گدایی کنه.باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحب‌ خانه او رادید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات می‌ریزه.لطفشو دریغ نمی‌کنه.» 🌷گفتم:«این‌قدر دست‌هاتو بالا نبَر، شاید مردم مسخره‌ات کنند!»خندید و گفت:«مگه من برای رضایت مردم نماز میخونم که فکر این چیزها باشم؟من در محضر پروردگارم هستم،دست به دامن خُدام، بگذار هرکی هرچی می‌خواد بگِه!» 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾مادر شهید نقل می کند:زمانی‌که عبدالکریم،کودکی یک‌ساله بود،من را از خطری جدّی نجات داد.آن روز او در گهواره بود و من مشغول انجام کار‌های منزل بودم.وقتی به سمت آشپزخانه حرکت کردم، فرزندم با جیغ ناگهانی،مرا متوجّه خود کرد.به طرف او رفتم که ناگهان صدای مهیبی از آشپزخانه برخاست.صدای ترکیدن زودپز بود. عبدالکریم با گریه خود سبب شد من از این اتفاق در امان بمانم. 💐احترام به والدین،بارزترین ویژگی فرزندم بود؛هیچ‌گاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم.او همواره متبسّم بود و سعه‌صدر داشت.حتی اگر موضوعی فرزندم را آزرده‌خاطر می‌کرد، هیچ‌گاه آن را به روی ما نمی‌آورد. 🌷از کودکی، روحیه‌ی ایثار و ازخود گذشتگی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود.نوجوانی کم‌سنّ و سال بود که اشتباه یکی از اعضای خانواده را برعهده گرفت تا به جای او بازخواست شود. 🥀🕊ای شهیـد دستـی بـر آر ، نفْس ما را هم تخریب کن تا معبرِ آسمـــان به ‌روی مـا هـم باز شود . . . 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊شهیدی که همسرش او را نذر دفاع از حرم حضرت زینب(س)کرد 💐همسرشهید نقل می‌کنند:زمانی که پسرمون محمدجواد به دنیا آمد،مریض بود و ما خیلی برای درمانش اقدام کردیم اما چاره نمی‌گرفتیم.یک روز دلم شکست، گفتم:یا زینب کبری(س)!اگر پسرم خوب شود،رضایت کامل میدهم که بار دیگر همسرم مدافع‌حرم شما شود. 🌷شاید۳روز از این اتفاق نگذشته‌بود که پسرمون حالش خوب شد ومن بعد از آن به تلاطم افتادم تا کاری کنم‌که شوهرم به سوریه برود.برای این کار نزد همسر  فرمانده تیپ صابرین رفتم وبه ایشان گفتم که سفارش کنید حاج‌آقا هرطور شده‌است شوهرم را به سوریه بفرستد تا نذرم ادا شود.حتی به خود فرمانده تیپ صابرین گفتم که این کار را انجام بدهید و ایشان گفت که خیالتان راحت اسمشان را رد می‌کنیم. بعد که اسمشان را دادند من خیلی از ایشان تشکر کردم.مهدی هم زمانی که داشت میرفت بسیار خوشحال بود،بچه‌ها را نوازش کرد ورفت ومطمئن بود که دیگر بازنمی‌گردد وهمینطور هم شد؛او در۲۱آذر۱۳۹۶درمنطقه دیرالزور سوریه به آرزویش رسید وآسمانی شد. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می‌کنند:شهید ابوالفضل شیروانیان همیشه به ما سفارش حجاب می کرد؛می گفت:«اگه میخواید قیامت،جلوی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها روسفید باشین،نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مُد رفتار کنین.نباید بگید عُرف جامعه فلان‌حرف رو میگه یا فلان چیز رو میخواد!باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها.ببینین اونها چی میگن، همون کار رو بکنین.» 📖 : 🌷تا شهـادت را ، از خدا نخواهـید نصیب تان نمی شود . . .🕊 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بار اولی که صادق به جبهه می‌رفت، تازه جنگ شروع شده بود. در حال و هوای آن دوران، بعضی از رزمنده‌هایی که او را نمی‌شناختند، به دلیل ظاهر خاص و موهای بلند مزدستان به دوست و همراهش سید محمد موسوی می‌گفتند: «این بچه خوشکل سوسول کیه آوردیش جبهه؟ . چند ماه نگذشت که به خاطر شجاعت و صلابت و ذکاوتش، همین بچه خوشکل شد فرمانده تیپ دوم لشکر ویژه ۲۵ کربلا ( شادی روح سردار شهید صادق مزدستان صلوات ) ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾همسر شهید نقل می کند:آنچه من در عبدالله دیده بودم،مهمترین آرزوی او برای کشورش و مردمش ولایتمداری مردم بود.عشق و علاقه خاصی به حضرت آقا داشتند و شهید پیرو خط ولایت بودند.همیشه صحبتهاي ایشان را دنبال می کردند حتی یکی از اهداف وی برای دفاع از حرم آل الله صحبتهای حضرت آقا بود. 💐مادر همسر شهید قربانی نقل می کند:وقتی همسرم گفت:عبدالله میخواهد به سوریه برود،به او گفتم من مطمئنم اگر عبدالله به سوریه برود حتما شهید خواهد شد.چون عبدالله واقعا لیاقت شهادت را دارد. 🌷پدر همسر شهید قربانی نقل می کند:عبدالله به حق الناس خیلی اهمیت میداد،خمسش را به موقع پرداخت میکرد و ماهیانه همیشه مبلغی برای کمک به نیازمندان کنار میگذاشت.و از غیبت بیزار بود. 💐ولادت:۶۰/۰۶/۳۰فسا شیراز 🌹شهادت:۹۴/۱۰/۱۱سوریه 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹🕊ما را غمِ عشق است باڪی نیسـت از رفتـن ؛ مولا سلامت باد اگر عمارها رفتند🕊🌹 🥀🕊 🕊🥀 🏴🕯شهادت مظلومانه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش و مجاهد بزرگ شهید ابومهدی المهندس را تسلیت عرض می نمائیم.🕯🏴 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 💐سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بیشتر اوقات پایین ضریح حضرت رضا(ع)می‌نشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان می‌داد.زمانی هم که در کنار ضریح قرار میگرفت،بسیار متواضعانه رفتار میکرد. 🌷یک بار در مراسم خطبه‎خوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، سردار شهید سلیمانی در حالی که لباس خادمی به تن داشت،اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشه‌ای بین۴۹هزار خادمی که حضور یافته بودند،با متانت تمام و آرام ایستاد. ✍راوی:مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی 🥀سفارش سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این بود که کنار مزار شهید محمد حسین یوسف الهی باشد. شهیدی که در خاطرات او جایگاه ویژه ای دارد.محمد حسین رفیق خدا بود و از عرفای جبهه.از همانها که یک شبه ره صد ساله را پیمودند.این سالک جوان زیباترین نماز شب ها را میخواند و مشکلات را با الهام هایی که به اومیشد حل میکرد، کتاب«حسین پسر غلامحسین»داستان زندگی اوست. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 🌾حاج ابومهدی اهل مقدس‌بازی نبود. معنوی بود اما شوخی و مزاح هم می‌کرد و دلِ هم‌نشینانش را شاد می‌کرد.شهید ابومهدی المهندس انسان متواضعی بود. به مجاهدان و خانواده شهدا بسیار رسیدگی می‌کرد. 💐اگر مجاهدان صاحب فرزند می‌شدند، همیشه برای فرزندان‌شان هدیه می‌خرید. هیچوقت از وضعیت زندگی اطرافیانش غافل نبود. فرزند یکی از مسئولان دفترش بیماری قند داشت،ابومهدی همیشه جویای احوال او بود و بسیار کمک می‌کرد، حتی شرایط سفر را برای آنان مهیّا می‌کرد. 🌷هیچ زمانی نبود که خانواده با حاج ابومهدی تماس بگیرد و ایشان پاسخ آن‌ها را ندهد؛حتی اگر در جلسه هم بودند، سعی می‌کرد کوتاه پاسخ آن‌ها را بدهد.  ✍راوے:دوست شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 🌾پدر شهید نقل میکند:هادی ابتدا در پادگان قدس به نیروهای عراقی وسوری که جهت آموزش به ایران می‌آمدند، آموزش نظامی میداد؛مدتی به این کار مشغول بود تا اینکه سال۹۰به سوریه رفت ومدتی درسوریه حاضر بود.زمانی که در سوریه بود،جهت محافظت از سردارشهید سلیمانی،چندباری همراهش شده بود وبعد از مدتی علاقه‌ی شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد وهادی، شیفته‌ی سردار شده بود؛سردارشهید سلیمانی هم بسیار به هادی علاقه مند بود. 💐باسردارشهید سلیمانی رفت‌وآمد خانوادگی هم داشت.بعضی وقتها از میوه درختان حیاط منزل سردارشهید سلیمانی برایمان می‌آورد.هادی برای سردارشهید سلیمانی یک نیرو نبود بلکه هادی برای سردار،اندازه چندین نیرو بود و با سردار شهید سلیمانی بسیار مأنوس شده بود.سردار شهید سلیمانی همیشه به هادی میگفته که من وهادی باهم شهید خواهیم شد.باسردارشهید سلیمانی بسیار صمیمی بودند؛سردار به فرزندان هادی هم بسیار علاقه‌مند بود ومثل پدر، دوست‌شان داشت. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 💐همسر شهید نقل می کند:شهروز اهل انفاق بود!نمازهایش📿را اول وقت می‌ خواند،شوخ‌طبع بود و در عین حال بسیار کم‌صحبت بود. 🌷شهید شهروز مظفری نیا اهل قرآن‌ خواندن بود و بسیار به آیاتِ نورانی قرآن عمل میکرد،به پدر و مادرش احترام می‌ گذاشت و نیکی به آنها در رأس امورش قرار داشت،به طوری که در این سالها،کوچکترین بی‌احترامی از جانبِ شهید شهروز مظفری نیا نسبت به آنها ندیدم. بسیار به خانواده‌اش اهمیت می‌داد و رسیدگی به امور خانواده را مهم‌تر از هر کاری می‌دانست. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
 📜 🌷پدرم ۳۸ سال با شهید حاج قاسم سلیمانی،چه در زمان جنگ هشت ساله دفاع مقدس و چه در جنگهای نامنظم عراق و سوریه،رفاقت داشت.همیشه شهید حاج‌ قاسم،بابا را با نام کوچک «حسین»صدا میزد. 💐شهید حاج‌ قاسم سلیمانی میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید شوم و وارد بهشت شوم.یکی خانمم و دیگری حسین است.» با آنکه پدرم این همه سال با حاج‌قاسم بود،ولی هروقت تلفنی با حاجی صحبت میکرد،یک شرم خاصی روی صورت بابا نمایان میشد.انگار در صحبت خود با یکدیگر خجالت می کشیدند.خیلی وقتها بابا به خاطر مشغله کاری‌اش صبح زود قبل از اذان صبح دم درخانه حاج‌قاسم منتظر می‌ایستاد.حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند ومنتظر حاجی میماند. ✍راوی:دختر شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 🌾همسر شهید نقل می کند:اولین دیدار ما در اواخر مردادماه در شبستان حرم حضرت عبدالعظیم بود.حدود دو ساعت با هم صحبت کردیم و حجب و حیای آقا وحید من را جذب کرد،آقا وحید به قدری خصوصیات مثبت داشت که من به خطرات و شرایط کاری او فکر نمی‌کردم 💐ما۵شهریور ماه۹۸نامزد شدیم و بیشتر رفت‌وآمد‌های ما در آن دوران بود؛چون بعد از عقدمان در۱۷آبان‌ماه،شرایط آشوب در عراق پیش آمد که رفت‌ و آمد سردار شهید سلیمانی و آقا وحید به عراق بیشتر شد؛به همین خاطر ما در دوره عقد زیاد همدیگر را نمی‌دیدیم. 🌷همسر شهید درباره آرزوی شهادت شهید وحید زمانی نیا می‌گوید:«در روز عقد،من به آقاوحید گفتم:«در لحظه جاری شدن خطبه عقد هر دعایی کنی مستجاب می‌شود🤲.»آقا وحید خوشحال شد و لحظه‌ای به فکر رفت و پرسید:«هر دعایی؟!»گفتم:«بله.»بعد از شهادت آقا وحید مطمئن شدم که او برای شهادتش دعا کرده بود و دو ماه بعد از عقدمان دعایش به اجابت رسید. 🌹 نیا 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🍃تابستان سال۹۵مصطفی آمد سراغ من و گفت:حال و حوصله بنایی را داری یا نداری؟!گفتم مصطفی باز میخوای کجای مغازه را بزنی بهم؟گفت پایه هستی هر روز بعد از کار با هم بریم باقرآباد،بنایی صلواتی کنیم برای ساختن خانه؟! 💐گفتم خانه برای کی؟گفت:برای خانواده‌های شهدای فاطمیون که سر پناهی ندارند؛گفت من سفیدکاری،لوله‌ کشی،برقکاری،کابینت و راه‌انداختن همه تاسیسات فنی را قبول کردم؛میدانستم تو هم پایه‌کار هستی. 🌴خلاصه،آن‌تابستانِ من و مصطفی عجب تابستانی شد؛آن چندماه ماموریت نداشتیم و کار خدا هر دو تهران بودیم؛ خستگی برای مصطفی بی‌معنی بود؛با هم شبانه‌روز کار کردیم.مادر ما هم که از خودمان پایه‌تر بود،بیل و کلنگ دستش میگرفت و پابه‌پای ما کار میکرد. 🌷هیچوقت یادم نمی‌رود روزی که کلید خانه‌ها را در باقرشهر به آن چند خانواده شهید تحویل دادیم،از خوشحالی گریه می‌کردند و نمیدانستند چطور تشکر کنند. تابستان آن‌سال،ما۶واحد را برای سکونت خانواده‌ها آماده کردیم. ✍راوے:برادر شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 " بِسم‌ِرِب‌ِّشُهَداءِوِاَلصِدِّیقین " شهید محمد ابراهیم شریفی🌹 ✨فرمانده واحد طرح و عملیات تیپ 21 امام رضا (ع) (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) 💌خیلی مهربان بود و با همه به خوبی و مهربانی رفتار می کرد. به نماز اول وقت و خواندن قرآن تاکیدداشت. و همیشه سفارش می کرد؛ بچه ها را طوری تربیت کنید که، نماز و قرآن را فراموش نکنند !! و در مورد حجاب خیلی حساس بود! و می گفت: باید کاملا حجاب را رعایت کنید. 🖇راوی دختر شهید. " روحش شاد و یادش گرامی" 🥀 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
39.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 برگی کوچک از خاطرات " مردی بزرگ" ◇ شهید محمد ابراهیم شریفی ◇ 🎥 روای دختر شهید شریفی (همسر شهید یارخواه) 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️شهادت،سهمِ کسانی میشود که عالم را ، محضر خدا میدانند و کسانی که عالم را محضر خدا بدانند گناه نمیکنند و شهدا ، اینگونه اند.. ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
46.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام عشق ، بنام مدافعان حرم سرم فدای امام مدافعان حرم اگر که قسمت من نیست تاحرم بروم بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم من و تو ایم که از روزگار بیزاریم جهان خوش است به کام مدافعان حرم میان کل جهان در مقابل داعش زبانزد است قیام مدافعان حرم فدای غیرت و مردانگی این مردان فدای لطف و مرام مدافعان حرم خودحسین و ابالفضل باده میریزند به نام خویش به جام مدافعان حرم 🌹 🥀 ✨ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می کند::پسرم همیشه از من خواهش میکرد دعا کنم توفیق شهادت نصیبش شود، اما برای من حتی فکر کردن به شهادت سید فاضل سخت بود.بعد از فتح بوکمال سیدفاضل بنا نداشت به سوریه برگردد،چرا که قسمت اعظم کارها تمام شده بود؛اما یک شب خوابی میبیند و تصمیمش تغییر میکند،درخواب میبیند حضرت زهرا (س)می‌ فرمایند:ملتهاے دیگر از افغانستانیها و پاکستانیها از ما دفاع میکنند تو که فرزند ما هستی دیگر نمی‌آیی؟ 🌷صبر بر داغ فرزند بسیار سخت است و یاد مصیبتها،رنجها و صبورے کردنهای حضرت زینب(س)است که این داغ را براے ما قابل تحمل میکند، من فقط به خاطر حضرت زینب(س) است که صبر میکنم.سیدفاضل چهار کار مهم در سوریه داشت،که از جمله آنها هدایت هواپیمای بدون سرنشین و توپخانه بود،می‌گفت:وقتی از من این کارها برمی‌آید چطور بمانم و نروم؛من نماز📿میخوانم و برای اهل‌بیت (ع)مجلس میگیرم،حالا که وقت عمل کردن به همه حرف‌هاست اگر بروم یعنی در کارهایم صادق بوده‌ام،نه اینکه بمانم و فقط حرف بزنم و ادعا کنم. 🌹 (مهدی)_موسوی_امین 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🥀⊱ بیست‌و‌یک‌ سالش‌ بود ... هنوز‌ فرزندش ‌بہ‌ دنیا‌ نیامده ‌بود نمیدانستند ‌دختر ‌است‌ یا‌ پسر اسم ‌جهادیش‌ شده ‌بود [ابو...] ابو‌ سہ‌نقطہ ‌صدایش ‌میزدند (: محمدرضا … بعد از‌ شهادت ‌پدر‌ بہ ‌دنیا آمد ... قسمت‌ نبود ‌ابومحمد ‌صدایش ‌بزنند پیکرش ‌برگشت ، اما‌ سرش ‌نہ ... ♥️" 🕊 🌦" ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🔶 "در محضــر شهـــید "... 💐مادر شهید نقل می کند:در روز تولد امام حسین(ع)به دنیا آمده بود اما خیلی ضعیف بود و امید زنده ماندنش کم. من هم دست به دامن امام حسین شدم تا خداوند به عظمت اسم حسین این فرزند را نگه دارد از این رو بود که نامش را "غلامحسین"گذاشتم غلامحسین افشردی." 🌷مادر شهید میگوید:این خاطره همیشه در یاد من مانده است.غلامحسین در حرم امام حسین(ع)گم شد.گم شدن او درحرم ابی عبدالله یک پیام برای من داشت. شلوغ بود.حرم خیلی شلوغ بود.هر چی من و پدرش گشتیم،پیدایش نکردیم.البته کاملا مراقب بودیم‌ ولی اصلا نفهیدیم کی و کجا گم شد.خلاصه آمدم ایستادم مقابل ضریح آقا.عرض کردم آقا!این فرزند من غلام شماست،بچه‌ام را از شما میخواهم.خدا میداند؛لحظه‌ای نگذشت دیدم،مقابل پای من ایستاده است. 🥀 فرمانده_نیروی زمینی سپاه 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🔶 "در محضــر شهــید "... 💐دوست شهید می گفت:در آخرين ماموريت شناسايی كه با مجید همراه بوديم،طبق معمول با قرآنی كه در ماشين هميشه به همراه خودداشت،سوره والفجر را حفظ ميكرد و از من ميخواست كه از او امتحان كنم كه آيا سوره را درست حفظ كرده است يا نه.آنگاه پيوسته زيرلب زمزمه مي كرد:"يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی." 🌷چند لحظه بعد در ديدگاهي كه از آن به مواضع دشمن نگاه می،كرد،با نثار دو پايش جاودانه شد.آخرين سخنش بعد از شهادتين فرياد يا حسين بود. 🥀از سجاياي اخلاقی مجيد يادآوري خاطرات همرزمان شهيد خود بود.او در دفترچه خود اسامی ۳۹ نفر از شهدايی را كه ميشناخت به ترتيب شهادت يادداشت كرده و هميشه بدانها می نگريست و می گفت:ما در قبال خون شهيدان مسئول هستيم.خداوند او را چهلمين نفر آن ليست مقدس قرار داد. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🍁در عملیات کربلاے پنج کہ بسیار سخت و دشوار بود روزی او را بہ سنگر فرا خواندند تا حکم قائم مقامے وزیر راه و رئیس راه آهن کشور را بہ وی ابلاغ کنند. 🍂ولے سردار نوری نگاهے بہ کوثری، فرستاده وزیرکرد و نگاهی به لباس خاکے خودش و عکس شهدا و سپس حڪم وزیر را پاره کرد و گفت: 🎋آقای کوثری! به وزیر بگویید من علیرضا نوری ساروی آنقدر در این بیابان‌ ها مےمانم تا شوم ... 💐ولادت:مهرماه۱۳۳۱ساری 🌷شهادت:۱۳۶۵/۱۱/۹شلمچه   عملیات ڪربلای پنج 🔻قائم مقام لشکر ۲۷ 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯