🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📝 بخشی از نوشته شهید احمدرضا احدی در رابطه با هور🌹
اما اي هور،آرام باش!
مبادا پسرك را بيدار كني!
مبادا بزم تنهايي اش را به هم بزني!
نمي دانم، شايد پسرك، سرد و بي جان
در فلان بستر يا در لابه لاي انبوه بي نهايت،
اي هور، آرميده باشد.
شايد هور براي خيلي ها معناي ديگري داشته باشد
مثلا براي دبير جغرافيايي كه مي گويد هور سرزمين باتلاقي است،
يا تجمع آب هايي را كه در آنجا باعث به وجود آمدن اكوسيستم هاي محدودي شده است، مي گويند.
معمولاً اين سرزمين ها در جاهايي يافت مي شود
كه حرارت هوا زياد باشد و زمين پست و هموار...
هر كس براي خود تعريفي از هور مي كند.
شايد هم درست باشد، ولي براي من، هور
وقتي هور را مي شنوم
خاطرات عجيبي در مغزم دور مي زند .
احساس هايم هور را اين طور مي خوانند: هور يعني خون،
يعني تا آخرين لحظه ايستادن،
هور يعني فرياد،
هور يعني شهادت هاي گمنام،
هور يعني مزار شهيدان بي جسد،
هور يعني مزار آبي.
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#دستنوشته_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بخشی از دستنوشته شهید احمدرضا احدی📜
«يا هو! ديگر نمي خواهم زنده بمانم . من محتاجِ نيست شدنم. من محتاج توام . خدايا بگو ببارد باران كه كوير شوره زار قلبم، سال هاست كه سترون مانده است . من ديگر طاقت دوري از باران را ندارم. خدايا ديگر طاقت ماندن ندارم. بگذار اين خشك زار وجودم، اين مرده قلب من ديگر نباشد. بگذار اين ديدگان ديگر نبيند، بس است هر چه ديده اند. بگذار اين گوش هاي صُمّ ديگر نشوند، بس است هر چه شنيده اند. بگذار اين دست و پاها ديگر حركت نكنند، بس است هر چه جنبيده اند.
خدايا دوست دارم تنهاي تنها بيايم، دور از هر كثرتي دوست دارم گمنامِ گمنام بيايم، دور از هر هويتي . خدايا اگر بگويي لياقت نداري، خواهم گفت: لياقتِ كدام يك از الطاف تو را داشته ام؟! خدايا دوست دارم سوختن را، فنا شدن را، از همه جا جاري شدن را، به سوي كمال انقطاع روان شدن را..
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#وصیت_نامه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🏡روایت خانه دانشجویی شهید احمد رضا احدی به نقل از مادر بزرگوار:
بعد از شهادت احمدرضا رفتیم تهران (اوین درکه) وسایل احمدرضا را برگردانیم. خیلی برایم سنگین و دردناک بود.
خانم میان سالی صاحب خانه این چند جوان بود.
همه اهل آن خانه به جز یکی شهید شده بودند. آنها را دانشجویان شهید ملایری لقب داده بود.
من خودم را معرفی کردم، «من مادر احمدرضا احدی هستم.»
اشک، حلقه ی قاب چشمش شد و زلال و گرم روی گونه اش جا گرفت.همین طور که گریه می کرد ادامه داد:
این خانه هنوز خالی است، برایم سخت است
که اجاره بدهم کس دیگری در این خانه اقامت کند. این خانه متعلق به آدم های خوب است، سخت است کسان دیگری را به جای احمدرضا و دوستان شهیدش در این خانه اسکان بدهم.
به هیچ کس اجازه ندادم ساکن این خانه شود.
حال و هوای خوبی که این شهدا به این خانه دادند را نمیخواهم کسی از بین ببرد...
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن...
دستنوشته دانشجوی شهید احمدرضا احدی رتبه ی ۱پزشکی کنکور سال ۱۳۶۴
«بسم رب الشهدا و الصدیقین:
چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی میداند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را میدرد؟ چه کسی میداند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه میکند؟ دخترم چه شد؟ به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکسهای جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود. از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد میکند که بیشرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.کدام پسر دانشجویی میداند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده؟ کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:
نبرد تن و تانک!؟ اصلا چه کسی میداند تانک چیست؟ چگونه سر ۱۲۰دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنیهای تانک له میشود؟ آیا میتوانید این مسئله را حل کنید؟ گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر میکند، حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره میشود؟ کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟ و کدام کدام ...؟ توانستید؟
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید: هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ۱۰متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران – دهلران حرکت مینماید، مورد اصابت موشک قرار میدهد، اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن میسوزد؟ کدام سر میپرد؟ چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟ چگونه باید آنها را غسل داد؟
چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟ چگونه میتوانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم. چگونه میتوانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟ کدام مسئله را حل میکنی؟ برای کدام امتحان درس میخوانی؟ به چه امید نفس میکشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر میکنی؟ از خیال، از کتاب، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت میگذارد؟
کدام اضطراب جانت را میخورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چیز بستهای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟ صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانوادهای در همسایگی تو داغدار شده است؟ جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشاندهاند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟ هیچ میدانستی؟ حتما نه! ...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره میخورد، به دنبال آب گشتهای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطرهای نم یافتی؟ با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟
اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش! که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد. من نمیدانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد... پس بیاید حرمله مباشیم.»
🌷شهید احمدرضا احدی🌷
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#دستنوشه_شهدا
#شهید_احمدرضا_احدی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهید غلامرضا لنگری زاده🌹
(جواد)
تاریخ تولد : 1365/10/21
محل تولد : کرمان
تاریخ شهادت : 1399/10/03
محل شهادت : بوکمال - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند
محل مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
غلامرضا عاشق شهید و شهادت بود و همیشه در مراسم استقبال از شهدایی که به کرمان میآمدند و نیز یادوارههای شهدا حضوری فعال داشت.
همسر شهید لنگریزاده به ۲ یادگار شهید به نامهای «مونس» و «محمودرضا» اشاره کرد و گفت: مونس ۶ ساله و محمودرضا ۲ ماهه است، همسرم نیز سعی میکرد در رفتارهای خود بهگونهای عمل کند که دخترمان از وی الگو بگیرد.
وقتی محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم.
غلامرضا درباره نماز اول وقت و مواظبت از فرزندمان بسیار سفارش میکرد و تأکید بسیار داشت که ما نماز را اول وقت بخوانیم و همیشه دعا میکرد که فرزندانمان سرباز امام زمان (عج) باشند.
وی همیشه تأکید داشت: «آرزو دارم شهید شوم تا مادرم جلوی حضرت زینب (س) عزتمند و سربلند باشد»
برادر همسر شهید نیز در این گفتوگو گفت: چند روز قبل از اعزام غلامرضا به سوریه، یک سفارش از من خواست و من گفتم: «سعی کن هرجا هستی یک قران جیبی کوچک همراه داشته باشی» و وی قران کوچکی از جیب پیراهنش بیرون آورد و گفت: «این قرآن سالها با من است و آن را از خودم جدا نمیکنم».
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهیدی که بعد از شهادت چشمانش را باز کرد🌹
سلام و نور
بزرگواران پست های روز جمعه ۱۲ اسفند ماه تماما متعلق به🌷شهید عباس زرگری🌷 می باشد.
شهدا، سیر تکاملی را طی کردند تا به نقطه کمال رسیدند و جان خود را در راه اسلام فدا کردند. خواندن زندگینامه شهدا از این جهت اهمیت دارد که میتوانیم این سیر کمال را به خوبی ببینیم.
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#شهید_عباس_زرگری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_عباس_زرگری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#شهید_عباس_زرگری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#هم_افزایی_شهدایی
#خاطرات_شهدا
#شهید_عباس_زرگری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯