eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
153 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
95 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید احمدرضا احدی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید احمدرضا احدی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید احمدرضا احدی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹بخشی از دست‌نوشته شهید احمدرضا احدی📜 «يا هو! ديگر نمي خواهم زنده بمانم . من محتاجِ نيست شدنم. من محتاج توام . خدايا بگو ببارد باران كه كوير شوره زار قلبم، سال هاست كه سترون مانده است . من ديگر طاقت دوري از باران را ندارم. خدايا ديگر طاقت ماندن ندارم. بگذار اين خشك زار وجودم، اين مرده قلب من ديگر نباشد. بگذار اين ديدگان ديگر نبيند، بس است هر چه ديده اند. بگذار اين گوش هاي صُمّ ديگر نشوند، بس است هر چه شنيده اند. بگذار اين دست و پاها ديگر حركت نكنند، بس است هر چه جنبيده اند. خدايا دوست دارم تنهاي تنها بيايم، دور از هر كثرتي دوست دارم گمنامِ گمنام بيايم، دور از هر هويتي . خدايا اگر بگويي لياقت نداري، خواهم گفت: لياقتِ كدام يك از الطاف تو را داشته ام؟! خدايا دوست دارم سوختن را، فنا شدن را، از همه جا جاري شدن را، به سوي كمال انقطاع روان شدن را.. 🌷شهید احمدرضا احدی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🏡روایت خانه دانشجویی شهید احمد رضا احدی به نقل از مادر بزرگوار: بعد از شهادت احمدرضا رفتیم تهران (اوین درکه) وسایل احمدرضا را برگردانیم. خیلی برایم سنگین و دردناک بود. خانم میان سالی صاحب خانه این چند جوان بود. همه اهل آن خانه به جز یکی شهید شده بودند. آنها را دانشجویان شهید ملایری لقب داده بود. من خودم را معرفی کردم، «من مادر احمدرضا احدی هستم.» اشک، حلقه ی قاب چشمش شد و زلال و گرم روی گونه اش جا گرفت.همین طور که گریه می کرد ادامه داد: این خانه هنوز خالی است، برایم سخت است که اجاره بدهم کس دیگری در این خانه اقامت کند. این خانه متعلق به آدم های خوب است، سخت است کسان دیگری را به جای احمدرضا و دوستان شهیدش در این خانه اسکان بدهم. به هیچ کس اجازه ندادم ساکن این خانه شود. حال و هوای خوبی که این شهدا به این خانه دادند را نمیخواهم کسی از بین ببرد... 🌷شهید احمدرضا احدی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید محسن حسنی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید محسن حسنی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید محسن حسنی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید محسن حسنی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
عباس خادم : شب بود. بچه ها از فرط خستگی در خواب عمیقی فرو رفته بودند. آن شب طبق برنامه، سید محسن داخل اردوگاه، انفجاری صورت داد. برپا ... برپا ... همه به خط غرش رگبار تیرهای مشقی سکوت شب را می شکست. همگی از خواب پریدند. سریع خود را به محوطه رساندند و اسلحه دستشان گرفتند. بیشترشان پابرهنه. بعضی ها نصف لباسشان از شلوار درآمده بود. یکی ملافه به دست و پایش می پیچید و با صورت نقش زمین می شد. یکی از بچه های کم سن و سال در اثر صدای انفجار و شلیک تیرها به شدت ترسید با سر و وضعی آشفته در محوطه به خط ایستاد. دستهایش را طرف محسن آورد و مدام تکرار می کرد: چـ ... چـ ... چشم... برادر چـ ... چشم سید محسن که متوجه شد، نزدیکش رفت و اسلحه را زمین گذاشت. جلوی پایش زانو زد. تقریباً سرش به شانه بسیجی می رسید. بازوهایش را با دستانش گرفت و با لحنی آرام گفت: چیه داداش جان. نترس چیزی نشده آرام باش! نوجوان بسیجی لبخندی زد و با خیالی راحت او را در آغوش گرفت. 🌷شهید سید محسن حسنی🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید احمد پلارک🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 پلارک ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯