eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
153 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
95 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊 💐آﻗﺎﻋﺎﺭﻑ ﻋﻤﻮﯼ ﺷﻬﯿﺪﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ.ﮐﺘﺎبﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ.ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺩﻡﻫﺎﺳﺖ.ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﻪﺧﯿﺮﯼ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ‏«ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺟﺎﻥ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﻻﯾﻖ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﺷﻮﯼ ». 🌷 ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺑﺸﻮﯼ.ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﺷﻮﻕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ.ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﻗﺎﻋﺎﺭﻑ ﻣﯽﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺷﻮﻕ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻃﻮﺭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ۱۵۰ ﺳﺎﻝ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ✍به نقل از:مادر شهید 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷🕊 🌾شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش،میخواست بره تهران و چند روز بعدش پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾 دلم❤️بدجور گرفته بود😔دیدم دوش گرفته،و یک حوله انداخته روی دوشش! خیلی زیبا شده بود.مثل ماه شب چهارده می‌درخشید،جلوی آینه ایستاده بود و به سینه‌اش می‌زد و می‌گفت: منم باید بــرم     آره برم سرم بــره 🌷گفتم:مهدی خواهشاً بس کن!دمِ رفتنی چه شعریه که می‌خونی؟مقابلم ایستاد و به سینه‌اش زد و گفت:خواهرم این سینه باید جلوی حرم حضرت زینب سلام‌ الله‌ علیها سِپـَر بشه،فردای قیامت باید بتونم جواب امام حسین رو بدهم. وقتی‌ این‌ حرف‌رو گفت:تمام بدنم لرزیدو فهمیدم مهـدی دیگه زمینی نیست. ✍راوے:خواهر شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 💐پدر بزرگوار شهید همه ساله،شب نیمه ماه رجب،مصادف باشهادت حضرت زینب (س)برای عزاداران عمه سادات،سفره طعام پهن می کند. ایشان می گوید:در شب بیست و پنجم ماه رجب،مصادف با شهادت موسی بن جعفر(ع) و پس از گذشت ده روز از شهادت حضرت زینب(س)، بی بی زینب را در خواب دیدم که به من فرمود: # امانتی روز یازدهم محرم را باید تحویل بدهی!!!از خواب که برخاستم به فکر فرو رفتم.یادم آمد علی اصغر روز یازدهم بدنیا آمد.چند روزی گذشت.سرکار بودم که خبر دادند حال خانواده خوب نیست و سریع به منزل حرکت کن. 🌷با خود گفتم:این بهانه ای بیش نیست وخبری دیگر مطرح است.وقتی به منزل رسیدم،فهمیدم که امانتم را تحویل دادم. در همان شبی که این خواب را دیدم،روح سیدعلی اصغر هم پرواز کرده بود.آنهم در جوار حرم حضرت زینب(س). ✍راوی:پدر شهید 🌷 اصغر_شنایی🕊 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
❇️ ♻️احترام به پدر و مادر 💐یکی از خصوصیّات آقا مهدی این‌ بود که‌ در هر حالی‌که‌ توی‌ خونه‌ بود، پدر و مادر که وارد منزل می‌شدند، مهدی به پا شون بلند می‌شد.چه در حال استراحت چه وقتی که مشغول کار مهمی بود،حتی یادمه آقامهدی یکبار توی چتربازی پاش آسیب شدید دیده بود،برای هر کاری با عصا جابه‌جا می‌شد.حتی توی اون حال هم به پای پدر و مادر بلند می‌شد♥️ ✍راوے:برادر شهید 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 🌺 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐سیدرضا حسینی که دایی محمد حسین بود،سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید. ایشان را در امامزاده علی اکبر چیذر دفن کردیم.سال های بعد که پسرخاله ی محمد حسین فوت کرد،تابوت او را به امامزاده برده و اتفاقا کنار قبر دایی اش گذاشته بودند تا مزارش برای دفن آماده شود. محمد حسین آن روز دست روی تابوت پسرخاله اش گذاشته و گفته بود:آقا محسن،از جای من پاشو اینجا جای من است! 🌷آن موقع همه این کلام را شنیدند اما کسی متوجه نشده بود که منظور پسرم از این حرف چیست.چند سال بعد که محمد حسین در سوریه به شهادت رسید، او را درست در کنار مزار دایی اش، یعنی همان جا که آن روز اشاره کرده بود،دفن کردند.برای همه عجیب بود که پسرم از همان زمان می دانست که شهید می شود و حتی دفنش را مشخص کرده بود! ✍به نقل از:مادر شهید 💐جـانا دلِ مــا ؛ هـوای خنده هـایت را دارد ڪمی برای بهـانہ‌ هـای دلمان لبخنـــــــد بزن . . .❤️ 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐عليرضا هيچ حسرتي در دلش نداشت. نه سمت و نه مسئوليتي و نه تعلقي دنيایي،حسرت هيچ چيز اين دنيا را نداشت اما حسرت يک چيز را خيلی می خورد و آن هم این بود که با شهادت همجوار مزار عمویش شود. می‌گفت آیا می شود من شهيد شوم و مزارم كنار مزار عموی شهيدم باشد. هر مرتبه كه به زيارت شهدا و خاصه عموی بزرگوارشان مشرف می شديم،با ايشان نجوا می كرد و كنار مزار عمو را نشان ميداد و ميگفت: ببين اينجا جای من است.بعد از شهادتش هم پیکرش را در كنار عموی شان دفن كرديم.😭 🌷بزرگ‌ترين خصلت عليرضا خلوص و تواضعش بود.ايشان هيچ وقت در مورد مسئوليتش در جبهه حرفی به ما نزد.هر بار از او می پرسيدم كه تو در جبهه چه می كنی؟می گفت:كفش واكس می زنم، سنگر درست می كنم. وقتی شهيد شد متوجه شديم كه فرمانده تيپ رسول اكرم(ص)‌از لشکر  زينبيون بود.ايشان خيلي بی ريا و خاكی بود.با همه همينطور بود و فرقی نمی‌کرد طرف مقابلش کیست. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌 ☔️همسر شهید نقل می‌کنند:هیچ‌ وقت آقاموسی از کارش در خانه حرفی نمی زد!یک مرتبه اصرار کردم که درجه‌ات چی هست نمی‌گفت؛خیلی التماس کردم تا گفت:این درجه‌ها به درد من نمی‌خورد، به درد شما که دیگه اصلاً نمی‌خورد. ☔️بعد از شهادتش دیدم نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بود، یکی از جملاتش این بود:"من تا جایی که توانسته‌ام دراحوال شهیدان دقت کرده‌ام و زندگی آنها را مطالعه نموده‌ام و سعی کردم آنها را الگویم قرار دهم؛آنها برای ترفیع درجه،امضای حضرت زهرا سلام‌ الله‌علیها را می خواستند ولی الان خیلیها دنبال درجه و مقام می‌دوند ولی من قسم میخورم که قدمی برای ترفیع درجه و رتبه برنداشتم." 🌹شھیـدها هم 🎀متولد می شوند مثـل مـــا ؛ اما مثل ما نمی‌میرند برای همیشه زنده می‌مانند مثل تو ای شھیـد . . .🕊 🌷 🕊 💝🎊🎉🎂 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐پدر شهید نقل می کنند:اسماعیل می‌گفت در مرحله اول باید بجنگیم نه اینکه شهید شویم.باید دفاع کنیم. هر چند شهادت از همه چیز بهتر است؛اگر قرار است بمیریم،خدا مرگ‌مان را در شهادت قرار بدهد.می‌گفت دعا کنید به آن چیزی که در دنیا میخواهم برسم،می‌دانستیم شهادت می‌خواهد. 🌷یک روز با اسماعیل بیرون رفته بودیم.در راه،خانم بدحجابی رو دیدیم. بهش گفتم اسماعیل!به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟اسماعیل گفت بله!ما به خاطر این‌ها می رویم می‌جنگیم. آن‌هایی که حجاب‌شان کامل است مشکلی ندارند.خودشان می‌دانند راه درست چیست!ما می‌رویم که این‌ها دست اَجنبی نیفتند؛خاک کشورمان دست اَجنبی نیفتد. 🌷🕊پرواز را . . . تو تجربہ ڪردی ، مبارڪت حالا پرِ پریدن خود را بہ من ببخـش 🌹 یاراحمدی 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
❇️ 🌸نماز اول وقت،رسیدگی‌به‌نیازمندان 💐فرزند شهید روایت می‌کند:پدرم نمازش📿را همیشه اول وقت می‌خواند و معتقد بود که نماز اول وقت موجب می‌شود که خدا همیشه در سختی‌ها و مشکلات دستمان را بگیرد. ✨او همیشه به اطرافیان کمک می‌کرد. دوران کودکی را در جنوب تهران سپری کرده بود،هر چند وقت یکبار سری به محله کودکی‌اش می‌زد و به افراد مستضعف کمک می‌کرد. 🎊🎈عطر زینبیہ عطر تولد شهـ🌷ـید مے‌آید🍃 🎀لحظہ تولدت شروع پرواز است براے پرستوهـا و خاطرہ ماندنے براے تمام آسمانها ...🕊 🌷 🕊 🌼🎂❣⭐️ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐خواهر شهید نقل میکند:شهید یدالله قاسم زاده در کارش خیلی جدی بود. واجبات و عباداتش را انجام می داد. غیرتی بود.اهل امر به معروف و نهی از منکر بود.به خمس و زکات توجه داشت و نماز📿و عبادتش برایش مهم بود.فدای حضرت زینب(س)شد. 🌾یدالله از دردهایش هم به کسی چیزی نمیگفت.از مجروحیتهایش به ما که خواهر و برادرهایش بودیم،چیزی نمیگفت.خواهرم رفته بود خانه‌اش و آنجا خوابیده است و پرسیده بود:"چه شده؟"گفته بود:"چیزی نشده کمی زخمی شدم."،تازه آن موقع فهمیده بود مجروح شده است،این‌گونه رفتار می‌کرد،چیزی بروز نمی‌داد.هیچ موقع ناراحتی‌اش را بروز نمی‌داد. 🌷شهید عطری جلوی چشمش به شهادت رسید.شهید یدالله قاسم زاده می‌گفت:هر کاری در راه خدا که سخت‌تر باشد اجر و پاداشش بالاتر است. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐شهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود؛اگرچه کم حرف می‌زد اما همیشه لبخند به لب داشت.انسانی متواضع و کم‌توقع و در مسائل کاری بسیار با جدّیت و نمونه یک پاسدار وظیفه‌شناس بود؛چندین‌بار در رزمایش‌ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مورد تشویق قرار گرفت. 🌷همین رفتار و کردارش سبب شد تا یکی از برادران سُنّی‌ مذهب در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی،تحت تأثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شود. ✍راوے:همرزم شهید 📖  🌾تا جـان در بدن دارید ... تابـع ولایـت فقـیہ باشیـد و هرگز از مسیر ایشان خارج نشوید. 🍃ولادت : ۱۳۶۱/۹/۲۳ اهواز 🌷شهادت: ۱۳۹۳/۹/۱ سوریه 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
❇️ 🌸خوش‌اخلاقی،احترام به والدین 💜مادر شهید نقل می‌کنند:ذکریا همیشه در سلام‌کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه‌ی خانواده شیفته‌ی این اخلاق او بودند.خوش‌خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد.هرزمانی که از خواب بیدارش می‌کردم، تا چشمانش را باز می‌کرد،لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛هیچ‌وقت عصبانی نمی‌شد. 💜از کودکی تا زمانی که ازدواج کرد، سعی می‌کرد از لحاظ مالی،خانواده‌اش را درک کند؛مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم، اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ ذکریا در همه‌شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 🌺 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯