💬 #تحلیل_و_تبیین | اسرائیل یک پروژه است، نه یک کشور
🔻 آقای دکتر سعدالله زارعی در گفتگو با رسانه Khamenei.ir
🔹️ رژیم صهیونیستی موجودیتش مرهون روابطی بود که از ابتدا با برخی دولتهای عربی از قبیل سعودیها داشت.
🔹️زمانی که انگلیسیها به آخرین پادشاه عثمانی فشار آوردند که درباره استقرار یهودیها در فلسطین همکاری کند، سلطان گفت که اگر دو دست من قطع شود، بهتر از این است که فلسطین را بخواهیم بدهم اما ملک عبدالعزیز حاکم نجد عربستان در یک دستخط صراحتاً اعلام کرد که با تشکیل دولت یهودی در فلسطین موافق است و کمک میکند.
🔹️هرگاه شعله خشم مسلمانها علیه جنایتهای صهیونیستها بالا میگرفت، در بین خود شخصیتهای عربی کسانی بودند که فلسطینیها را باوعدههایی آرام میکردند. یکی از مهمترین این افراد ملک فیصل سعودی بود.
🔹️اسرائیل یک کشور نیست بلکه یک پروژه است. هم غربیها و هم خود اسرائیلیها مثلاً بن گورین اعتراف میکنند که پدیدار شدن یک دولت مخالف مسلمانها در سرزمین مقدس فلسطین برای کنترل جهان اسلام و جلوگیری از قدرتیابی جهان اسلام و تضمین سلطه اروپا بر جهان اسلام ایجاد شده است.
🔹️طبق نظرسنجی غربیها که خردادماه ۱۴۰۰ انجام شد، مخالفت با عادیسازی بین ملتهای عرب ۷۰ تا ۹۰ درصد بوده.
🔍 ادامه👇
https://khl.ink/f/51806
هدایت شده از KHAMENEI.IR
💬 #تحلیل_و_تبیین | حکمرانی امید
👈🏻 تأملی بر نقش ترویج سواد حکمرانی برای افزایش سرمایه امید و اعتماد عمومی
📝 یادداشتی به قلم دکتر علیاصغر پورعزّت، رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران
🔹 دانش حکمرانی، دانشی اصیل و ارزشمند برای خدمت به عامه مردم جامعه است؛ دانشی که ظرفیتهای زیادی را برای توسعه اجتماعی و اقتصادی فراهم میآورد و بهویژه بر امکان اثرگذاری جامعه بر سرنوشت خویش میافزاید.
🔹 هرچه بر چالشهای پیش روی جوامع آینده افزوده میشود، اهمیت و ارزش تلاش برای بهبود ارتباطات اجتماعی مؤثر میان حکمرانان و عامه مردم، بیشتر در کانون توجه قرار میگیرد. با این ملاحظه مهم که مقدمه هرگونه ارتباط مؤثر برای ایجاد اعتماد عمومی، برخورداری از زبان مشترک است.
🔹 سرمایه امید، مهمترین سرمایه سیستم حکمرانی در هر جامعه است. با این تأکید که جامعه ناامید، پیشاپیش فروپاشیده است؛ بنابراین هر آنکه حرکتی در جهت توسعه امید عامه مردم انجام دهد، حرکتی در جهت حفظ امنیت و اقتدار ملی انجام داده است و هر آنکه در هر لباسی، به هر دلیلی و به هر شکلی، امید عامه را مضمحل سازد و جلوی حرکتهای اصلاحی برای توسعه امید عامه مردم را بگیرد، دانسته یا نادانسته، اقدامی در جهت منافع دشمن و فروپاشی اجتماعی انجام میدهد.
🔹 در این امتداد، بهصراحت تأکید میشود که دانش حکمرانی، دانش نجاتبخش عامه مردم و جامعه است و تسری آن به میان همگان، برای اقتدار ملی و توسعه اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی تردیدناپذیر دارد.
🔍 ادامه یادداشت را بخوانید👇
khl.ink/f/53487
هدایت شده از تحلیل و تبیین
🎤 #تحلیل_و_تبیین | چندروایت بدونبزک از «هویدا»
⌛️ بنا بر تأکید مستمر حضرت آیتالله خامنهای بر لزوم آگاهی نسل جوان از وقایع تاریخ معاصر کشور، بخش «تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR، ذیل پروندهی «پهلوی بدون بزک!»، در گزارشی اجمالی، واقعیتهای پنهان پشت تصویر رسمی دوران نخستوزیری هویدا را بررسی میکند.👇
🔹 یکی از بارزترین جلوههای توهم ثبات اقتصادی، سیاست تثبیت قیمتها در دوران نخستوزیری هویدا بود. این سیاستها نهتنها بازار را به رکود کشاند، بلکه زمینهساز شکلگیری اقتصاد غیررسمی و رواج احتکار کالا هم شد؛ چنانکه علم در یادداشتهایش، این وضعیت را نتیجه حساسیت افراطی شاه و هویدا نسبت به کنترل مصنوعی قیمتها میداند: «هم او و هم هویدا حساسیت عجیبی نسبت به افزایش قیمتها داشتند... ولی به آموزش ابتدایی و حرفهای و زیرساختهای حیاتی توجه بایسته نشد».
🔹 هویدا نه فقط در عرصه اقتصاد، بلکه در سیاست نیز دروغی ساختاری را نمایندگی میکرد. یکی از روشنترین نمونهها، ماجرای تأسیس حزب رستاخیز بود. مصطفی الموتی در تاریخ شفاهی هاروارد روایت میکند که حتی نخستوزیر وقت هم از تصمیم شاه برای تأسیس حزب واحد بیاطلاع بود. نقش او در اجرای این پروژه نه صرفاً از سر اطاعت، بلکه بهروشنی نشانهای از همراهی فعال با اراده سلطنت بود؛ همراهیای که به حذف استقلال نهادهای سیاسی و اداری و تقویت نمایش قدرت مطلقه انجامید. درواقع، اگرچه بسیاری از تصمیمها از بالا دیکته میشد، اما هویدا با تداوم طولانیمدت در مقام نخستوزیری، نقش ثباتبخش، تطهیرگر و تسهیلگر استبداد پهلوی را ایفا کرد.
🔹 اگرچه در سالهای ابتدایی نخستوزیری هویدا، سیاستهای نفتی رشد ظاهری اقتصاد را رقم زد، اما با جهش ناگهانی درآمدهای نفتی پس از ۱۳۵۲، ولخرجیهای بیمحابای دولت هویدا به تورمی شدید و لجامگسیخته انجامید. بااینهمه، هویدا همچنان با اعتمادبهنفس سخن میگفت؛ مدعی بود «سیر صعودی تورم در ایران نهتنها وقفه پیدا کرده، بلکه سیر نزولی در پیش دارد» و حتی ادعا کرد بودجه ایران از یکدهم بودجه آمریکا نیز بیشتر است.
🔹 شکاف میان ادعا و واقعیت، در نهایت به فرسایش تدریجی اعتماد عمومی انجامید. طبقات حقوقبگیر، کارمندان و کارگران از وضع موجود ناراضی بودند و شاه نهایتاً برای مهار بحران، مجبور شد جمشید آموزگار را با نسخه ریاضت اقتصادی بهجای هویدا بنشاند؛ سیاستی که نهتنها بحران را حل نکرد، بلکه رکود و نارضایتی را تشدید کرد. در نهایت، شاه برای نجات خود، نخستوزیر کهنهکارش را قربانی کرد.
🖼پرونده «پهلوی بدون بزک!»
🔍 متن کامل گزارش را از اینجا بخوانید👇
farsi.khamenei.ir/others-report?id=60852