eitaa logo
اندیشه
77 دنبال‌کننده
397 عکس
116 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
: از اوائلی که به مدرسه رفتم با قبا رفتم، منتها تابستان‌ها با سرِ برهنه می‌رفتم. زمستان که می‌شد، مادرم عمامه به سرم می‌پیچید. مادرم خودش دختر روحانی بود و برادران روحانی هم داشت، لذا عمامه پیچیدن را خوب بلد بود، سرِ ما عمامه می‌پیچید و به مدرسه می‌رفتیم. البته اسباب زحمت بود که جلوی بچه‌ها، یکی با قبای بلند و لباس نوع دیگر باشد. طبعاً مقداری حالت انگشت‌نمایی و اینها بود، اما ما با بازی و رفاقت و شیطنت و این‌طور چیزها جبران می‌کردیم و نمی‌گذاشتیم که در این زمینه‌ها خیلی سخت بگذرد. دوران‌های کلاس اول و دوم و سوم را که اصلا یادم نیست و الان هیچ نمی‌توانم قضاوتی بکنم که به چه درس‌هایی علاقه داشتم، لیکن در اواخر دوره‌ی دبستان _یعنی کلاس پنجم و ششم_ به ❤️ و جغرافیا علاقه داشتم، خیلی به تاریخ علاقه داشتم، به هم بخصوص علاقه داشتم. البته در درس‌های دینی هم خیلی خوب بودم. قرآن را با صدای بلند می‌خواندم. قرآن خوانِ مدرسه بودم. ༻‌❈❁❁❈༺‌‌‌ @hamandish
703.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_رهبر_انقلاب #رئیس‌_جمهور ی که در منزلش برای صبحانه چیزی جز نان ندارد و برای سفره صبحانه‌ی مهمانان، پنیر #قرض می‌گیرد. #خاطرات #سید_علی_خامنه_ای ༻‌❈❁❁❈༺‌‌‌ @hamandish
در سال‌های اول رهبری، آقا تحت عمل جراحی قرار گرفتند و دوران نقاهت را در منزل گذراندند. روزی ما را به حضور پذیرفتند. اتاق ملاقات، اتاق پذیرایی بود. من چون وارد اتاق شدم و فضای آنجا و وسایل و تجهیزات اتاق را دیدم، سخت تحت تاثیر قرار گرفتم. وسایل در حد اقشار فقیر جامعه بود و فرش اتاق پذیرایی، یک قالی تمام نخ نما که گل سالمی در آن دیده نمی‌شد. آن قالی نیز جهیزیه همسرشان بود. سایر وسایل اتاق نیز کاملا عادی و معمولی می‌نمود. از زندگی افراد متوسط جامعه نیز پایین تر بود . سردار سرتیپ پاسدار محمد باقر ذوالقدر. پرتوی از خورشید. ص ۶۵ ༻‌❈❁❁❈༺‌‌‌ @hamandish