😍 شاید بهترین عبارتی که بتواند شهید حاج عماد مغنیه؛ یا همان حاج فلسطین را تعریف کند، صفتی است که «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان در روز تشییع او به کار برد؛
🔥 «سازنده دو پیروزی» 🔥
و مقصود #سید_حسن_نصرالله از این عبارت آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ از اشغالگری رژیم صهیونیستی و پیروزی مقابل این رژیم در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی است.
سفارش اینترنتی کتاب #حاج_فلسطین:
http://B2n.ir/b21513
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
عکسی از #راهپیمایی_۲۲بهمن در قم که بچه های دهه هشتادی؛ مخاطبان ویژه کتاب «اثرانگشت»، برای ما ارسال کردند.
باتشکر از کانال کتابنوشان
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
*بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به مناسبت شانزدهمین سالگرد شهادت حاج عماد مغنیه برگزار میکند:*
📔 * #مسابقه کتابخوانی «حاج فلسطین»*
🔻 *مرور خاطره محور تحلیلی زندگی شخصی؛ اعتقادی و نظامی شهید عماد مغنیه از کودکی تا شهادت*
✅ ثبتنام: https://formafzar.com/form/hajpalest
اطلاعات بیشتر: شماره 09392836003 یا شناسه @Arsalan110
سفارش کتاب با تخفیف:
http://B2n.ir/b21513
⏰ *تاریخ برگزاری آزمون: * ۴ اسفندماه *
🕰 *اعلام نتایج:* *۱۵ اسفندماه*
🆔 @BasijISU_ir
🖥️ www.BasijISU.ir
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
باز هم سلام سعید جان. روزت مبارک.
این روزها هر چیزی بهانه میشود تا از تو یاد کنیم؛ مثل امروز که روز پاسدار است و مثل این عکس که برمیگردد به ۴ سال پیش همین موقعها.
مسابقه کتابخوانی کتاب "تنها زیر باران" بود و تو هم آمده بودی تا به قدر چند تا کتاب بستهبندی کردن هم شده، اسمت را در لیست خادمان شهدا ثبت کنی.
حالا ما ماندهایم و این عکس، و تویی که برای خودت یک جای دنج در گلزار شهدا و نزدیک شهید زینالدین دست و پا کردهای، تویی که یک ماه است به جای سعید کریمی باید صدایت بزنیم "شهید سعید کریمی."
#رفیق_شهید
#موسسه_فرهنگی_حماسه۱۷
#تنها_زیر_باران
#شهید_مهدی_زین_الدین
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 برخیز که نور ازلی می آید
بر عالم ایجاد، ولی می آید
مجموعه حُسن و عشق و ایثار و کرم
یعنی که حسین بن علی می آید
🌹 ولادت #امام_حسین (ع) مبارک
#انتشارات_حماسه_یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🎞️ فیلم سینمایی « #مجنون» ساخته « #مهدی_شامحمدی» و تهیه کنندگی « #عباس_نادران» در بخش سودای سیمرغ با ۴ جایزه، بیشترین سیمرغهای جشنواره امسال را تصاحب کرد.
#انتشارات_حماسه_یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی ماندگار در تاریخ سینمایی دفاع مقدس ...
🎞️ داستان فیلم #مجنون درباره بخش کوتاهی از رشادتهای برادران #شهید_زین_الدین است. این فیلم برشی از حماسه آفرینی #شهیدان مهدی و مجید زینالدین و رزمآوران لشگر ۱۷ علیبنابیطالب(ع) قم در جزیره مجنون و عملیات بزرگ #خیبر را به تصویر میکشد.
🔔 این کلیپ قسمتی کوچکی از بازخوردهای اولیه تهیه کنندگان، کارگردانان و اصحاب سینما، نسبت به فیلم #مجنون است.
#انتشارات_حماسه_یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
#معرفی_کتاب #مجنون #شهید_مهدی_زین_الدین
📖 کتاب « #تنها_زیر_باران »
روایت زندگی #شهید_مهدی_زینالدین #فرمانده جوان و محبوب لشکر ۱۷ علیبنابیطالب (ع) است که کوشیده خواننده را با خاطراتی متفاوت از آنچه تاکنون خوانده، میهمان لحظات تلخ و شیرین زندگانی این شهید کند.
💠 روایت نوجوانی مهدی و فعالیتهای انقلابی او در خرم آباد، روایت روزهای آغازین جوانیاش که با حضور در جهاد سازندگی و خدمت شبانه روزی در واحد اطلاعات #سپاه قم همراه است یا روایت رزم سالهای ابتدایی جنگ در جبهههای سوسنگرد و دزفول در کنار #شهید_حسن_باقری از جمله برهههای حیات اوست که تاکنون بدانها پرداخت نشده است.
✒️ در این کتاب، نویسنده با پایبندی به سیر تاریخی زندگی مهدی زینالدین از تولد تا شهادت تصویر نسبتاً کاملی از عمر ۲۵ ساله او به تصویر کشیده است. روایت در هیچ جای کتاب از زمان جلو نرفته و هر خاطره در مکان خود آورده شده است.
🌐 سفارش اینترنتی کتاب:
B2n.ir/q80449
☎️ سفارش تلفنی:
۰۹۱۰۱۵۵۹۰۱۰
۰۲۵۳۷۷۴۸۰۵۱
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🔴ارزش و قیمت جنگ ما به همین روایتهای نگفته است
✅ گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور نویسنده کتاب مرتضی اسدی و منتقد مرتضی قاضی در سالن کنفرانس مرکز تبادل کتاب، بخش اول
◀️مرتضی اسدی: تقریباً ۷ سال پیش با همسرم داخل مزار شهدا، تصویر شهید را دیدم، جذبش شدم، پایین را نگاه کردم داخل ویترین دیدم یک نامهای از شهید به خانوادهاش آنجا هست، پشتش آدرس منزل را نوشته بود. دیدم نزدیک منزل ما هستند، من اطلاع نداشتم که چندین سال ما با اینها همسایه بودیم، یک محل آنورتر هستند، رفتم خانواده شهید را به سختی پیدا کردم، جلسه اول مصاحبه فهمیدم خیلی خاص هست. مادر شهید جمله اولی که گفت خیلیها آمدند اینجا، حتی خواستند فیلم بسازند، فیلم هم تا نصفه رفتند جلو ولی وسط کار منصرف شدند، کتاب هم همینطور. من گفتم نه حاجخانم. اصلاً تصور نمیکردم منظورش از این حرف چیه. گفتم نه حاجخانم خیالت راحت، من تا تهش هستم و اینها. جلسه اول به خوشوبش گذشت، جلسه دوم شروع کردم ضبط کردن. گفتش که شب اول ازدواجمون اینطوری شد، گذاشتم دو ساعت حرف بزند، اول تا آخر زندگیاش را در دو ساعت برای من تعریف کرد. خداحافظی کردم آمدم. گفتم دیگر نمیروم سمتش، من چطوری بیایم توی جامعه بگویم یک پدر شهیدی داشتیم که صبح تا شب زنش را کتک میزده، بعد بابت بچههایش هم کتک میزده، داخل کتاب نیاوردم، قفسه سینه حاجخانم را شکاند، از خانه چندین مرتبه بیرونش کرده، آقا رجب، بعد گفت از حرص تو و این آخوندهایی که بچه من را کشتند من میروم بالا سرت هوو میآورم. حاجخانم را یک مدت توی بیابانهای کرج ول کرد با بچه کوچک، بدون خرجی. کل زندگیاش این بنده خدا رفته سر کار، از هشت سالگی، حتی زمانی که ازدواج کرده بود خرجی بهش نمیداد، اصطلاحاً دوست ندارم این را بگویم، کلفتی میکرد، میرفت خانههای مردم را تمیز میکرد، پلهها را دستمال میکشید که یک خرجی دستش بیاید و بتواند بچههایش را بزرگ کند. من ماندم چیکار کنم. دو سال کتاب را کنار گذاشتم. بعد از دو سال رفتم سراغ اساتید ادبیات پایداری. من در یک نقطهای قرار گرفتم خیلیها میگفتند ننویس، یک تعدادی هم میگفتند بنویس. آن چیزی که من را نجات داد مشورت با آقای سرهنگی بود، ایشان فرمودند ارزش و قیمت و قدر جنگ ما به همین روایتهای نگفته است، باید اینها بیان شود تا مردم متوجه بشوند، اگر این دختر امروزی میآید روسری از سرش برمیدارد شعار زن، زندگی، آزادی میدهد این ارزشها را نمیداند، اگر زودتر از اینها گفته شده بود، همان دهه ۷٠ این مسائل گفته شده بود شاید ما به خیلی از این چیزها الان نمیرسیدیم. گفتم الان من ماندم چیکار کنم، بگویم که پدر شهید آنقدر بدی کرده، آنقدر ظلم کرده؟ به من گفتند بگو ولی یک: قضاوت نکن، هیچی از خودت نگو، حرفهایی که مادر شهید میگوید بگو، و دو: از قانون میانگین استفاده کن، گفتم چیه؟ گفت که بدیهای طرف را میگویی علتش را هم بگو، برو بگرد ببین چرا پدر شهید بد بوده، حالا توی آن صحبتها من از زیر زبان حاجخانم کشیدم بیرون گفتند که این بچگی خیلی بدی داشته، خیلی زجر کشیده توی بچگیاش.
◀️مرتضی قاضی: این کتاب میتوانم بگویم منحصربهفرد است یعنی شبیهش وجود ندارد، حالا منحصربهفرد را وقتی میگوییم دوستان فکرهای دیگری میکنند. نه، منحصربهفرد یعنی منحصربهفرد است، یعنی شبیهش وجود ندارد، البته یک چیزی شبیهش وجود نداشته باشد ممکن است یک وقتی کتابی از منظر قلمی منحصربهفرد باشد، مثلاً بگوییم شبیه این قلمش وجود ندارد، یک کتابی از نظر موضوعی، آقا مثلاً کتاب من، کتاب «حرفهای» که در مورد آقای جواد شریفیراد هست، در مورد خنثیسازی موشک و بمب هست به لحاظ موضوعی منحصربهفرد است چون کتاب دیگری وجود ندارد، دوتا کتاب، سهتا کتاب دیگر بیاید این از انحصار درمیآید. بنابراین این کتاب از این منظر، این شکلی، من الان میگویم منحصربهفرد است، من ندیدم یا نشنیدم در موردش، ممکن است در کتابها وجود داشته باشد، باید رفت در کتابخانه جنگ نگاه کرد، ولی فکر نمیکنم، این شکلی که موضوع اینجوری باشد وجود داشته باشد. حالا یکی از موضوعاتی که من صحبت میکنم همین است، لابهلای کتابهای جنگ از این جنس موضوعات هست، اساساً یکی از مسائل رزمندگان ما اجازه گرفتن برای رفتن به جنگ بوده و عموماً هم با پدرهایشان مشکل داشتند یعنی پدرها اجازه نمیدادند بروند و اینها مجبور بودند یا امضاهایشان را جعل بکنند، یا انگشت پای خودشان را جای انگشت شصت بابایشان مثلاً بزنند، یک کاری بکنند که آن رضایت را جعل بکنند، عموماً هم اینها مادران را واسطه میکردند یا مادران را درحقیقت به قول معروف میگذاشتند جلو و میگفتند مادر تو برو مسیر را باز کن که من بتوانم بروم جبهه و اینها، اجازه من را از پدرم بگیر.
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🔴کتاب «قصه ننهعلی»، روایت یک زندگی معمولی نیست!
✅گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور نویسنده کتاب مرتضی اسدی و منتقد مرتضی قاضی در سالن کنفرانس مرکز تبادل کتاب، بخش دوم
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🔴کتاب «قصه ننهعلی»، روایت یک زندگی معمولی نیست!
✅گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور نویسنده کتاب مرتضی اسدی و منتقد مرتضی قاضی در سالن کنفرانس مرکز تبادل کتاب، بخش دوم
◀️مرتصی قاضی: ما با یک شروع میخکوبکننده، یک شروع بسیار جذاب طرف هستیم و از همان ابتدا میدانیم که کتاب یک کتاب تختی که حالا از زندگی معمولی و در حقیقت روتین یک نفر هستش متفاوت است. و خب از این منظر یک انتخاب خیلی خوبی کرده نویسنده، برای اینکه این تکه را گذاشته و البته ریسک بالایی هم کرده، وقتی این را میگذارد ابتدای کارش. حالا مدل اینجوری هست که ایشان در عرض دو صفحه به نظر من میآید و این تیکه را توضیح میدهد و بعدش یک فلاش بک میزند میرود در گذشته، دیگر زندگی را به شکل خطی از ابتدای زندگی میگوید اهل کجا بودند و چه جوری مهاجرت کردند به تهران و میآید جلو، تا دوباره میرسد به همین صحنه و این صحنه را دوباره توضیح میدهد و میرود جلو. معمولاً در کارهای روایی میگویند شما شروعتان، فصل اولتان، یک مشت نمونه خروار باید باشد، یعنی شما باید بتوانید در آن فصل اول یک نگاهی به مخاطب بدهید که با کی طرف هستش، آنقدر روتین و رسمی و اینها از صفر شروع نکنید. آقای اسدی انتخاب خوبی انجام داده و به اندازه کافی این روایت آن جذابیت و کشش را دارد.
◀️ یک نکته که در مورد این مادر شهید میشود گفت این هست که، حالا آن تعبیری که به کار بردند، عذرخواهی هم کردند، من هم عذرخواهی میکنم، این تعبیری که گفتند کلفتی کردن این مادر از بچگی، یعنی مادر به خاطر مشکلات معیشتی و اینها مجبور میشوند ایشان را بسپرند به یک خانوادهای که آنجا کار بکند و از بچگی این اتفاق افتاده و من حقیقتاً یاد جملهای افتادم که حضرت امام میفرمایند که، حالا این کلیدواژه امام خیلی زیاد هست آن هم اینکه امام به سیدحمید روحانی در مورد تاریخ انقلاب میفرمایند که تاریخ انقلاب هم مثل خود انقلاب باید بر دوش پابرهنگان و مستضعفان و مغضوبان قدرتهای شرق و غرب باشد، یعنی آقای سیدحمید روحانی وقتی میخواهی بروی تاریخ جنگ را بنویسی فقط نرو سراغ این سلبریتیها و زندان رفتهها و شلاق خوردهها و اینها، اگر انقلاب هم میخواهی بنویسی روایتش را، برو سراغ این پابرهنهها، اینها بودند که ما را از زندانها کشیدند بیرون، به ما عزت دادند، به ما حکومت دادند و ما الان این کشور را، در حقیقت کشور اسلامی را توانستیم پایهگذاری بکنیم. تاریخ جنگ هم برو سراغ همینها و این مادر با این چیزی که ما داریم میخوانیم توی زندگی، این ویژگی را به شکل کامل دارد، یعنی این خانوادههای این شکلی، از این سختیهایی که کشیدند، از این مراحلی که از سر گذراندند میآیند و درحقیقت فرزندانی را به دنیا میآورند و اینها بعداً میشوند بچههایی که از همین انقلاب دفاع میکنند، شما اگر در زندگی مادران شهدای ما بروید میبینید که عموماً از مردم کف جامعه هستند، آدمهایی که حتی از سطح متوسط پایینتر هستند، این خیلی نکته مهمی است از نظر من.
◀️مطلب دیگری که وجود دارد صبر و تحمل این مادر فارغ از بحث فضای خود قصه درحقیقت فرزندان شهیدش است، اینکه از شب اول عروسی، از شب اول عقدش این ماجرای کتک خوردنها شروع میشود و همینجور ادامه دارد تا انتها. فرض کنید اینها که تفکرات فمنیستی دارند و تفکرات طرفداری از زن دارند به شکل افراطی و اینها، اصلاً برنتابند این کتاب را و این موضوع را و این شکل از کتاب را، که ما آمدیم یک موضوعی را، موضوع یک زنی را که مدام دارد از سمت شوهرش بهش اینجوری میشود، کتک خوردن یکی از آن چیزها هست، یعنی یکی از آن پک اتفاقات و بلاهایی که سرش آمده، که اساساً حتی با این کتاب مخالف باشند آدمهایی از این جنس که آقا چرا داری همچین چیزی را بالاخره در سطح جامعه ترویجش میدهی یا داری میگویی. ولی میدانم که در مورد حقوق زن، حتی کتابهای رقیقتر از این در موردش مسئله وجود دارد، من دیدم، در مورد کتابهای رقیقتر از این، توی کتابهایی که از جاهای دیگر درآمده اعتراضاتی وجود داشته که این کار را شما نمیتوانید به عنوان الگوی زن ایرانی، الگوی زن اسلامی تبلیغ بکنید، حالا به آنها کار ندارم، ولی میخواهم بگویم صبر این مادر، بزرگی این مادر، و ایستادنش پای این زندگی که حالا ما وسط کتاب میفهمیم که این مادر به خاطر بچهها ایستاده، من انتظار داشتم که این به خاطر بچهها ایستادن، یعنی من بودم میگفتم آقا بالاخره ماه اول، نشد سال اول، نشد بالاخره ۱٠ سال اول، بالاخره میگذاشتی میرفتی، مگر مجبوری این همه زجر را تحمل بکنی؟ ولی مادر میایستد، اما این ایستادن به نظر من نیاز داشت بیشتر برای من مخاطب جا بیفتد.
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🔴 کتاب قصه ننه علی، مدیون مرحوم رجب شاهآبادی است
✅گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور نویسنده کتاب مرتضی اسدی و منتقد مرتضی قاضی در سالن کنفرانس مرکز تبادل کتاب، بخش سوم
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
🔴 کتاب قصه ننه علی، مدیون مرحوم رجب شاهآبادی است
✅گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور نویسنده کتاب مرتضی اسدی و منتقد مرتضی قاضی در سالن کنفرانس مرکز تبادل کتاب، بخش سوم
◀️مرتضی قاضی: اینکه زهرا همایونی از چشم آبی مرحوم رجب تنفر دارد و بیاعتنایی که بهش میکند و اینها، راست و حسینیاش بگویم این تأثیر داشته توی آن اولین کتکی که خورده. اصلاً متنفر بوده از چشم آبی و نتوانسته با این کنار بیاید و شروع کرده به لجبازی کردن و اولین کتک را خورده و از آن به بعد دیگر شروع شده این اتفاق. آن زمان عموم ازدواجها سنتی بوده، زهرا همایونی دیگر چه انتظاری داشته؟ انتظار داشته که مثلاً حتماً بنشیند با شوهره حرف بزند؟ مخاطب با خودش فکر میکند تقصیر خودته که دیگه نتونستی با این قضیه کنار بیای. ازدواجها بخواهی نخواهی سنتی اتفاق میافتاده، حالا رجب نبود، یک نفر دیگر را بالاخره برای همسریاش انتخاب میکردند، ولی ایشان کنار نیامده. بالاخره بعد از شش ماه سعی میکند کنار بیاید با زندگی، همین است دیگر، رجب هست، ما هم هر روز باید کتک بخوریم، رجب هم که چشمهایش آبی هست و کاریش نمیتواند بکند. میخواهم بگویم وقتی طرف در این فضا قرار گرفته که مجبور هست به زندگی، یعنی گزینه دیگری ندارد، کنار آمدن بیشتر با این مرحوم رجب به نظر من میتوانست زندگی را تلطیفتر کند.
◀️یک مسئله دیگری که وجود دارد یک جاهایی مثلاً ابهاماتی وجود دارد، این هست که میگوید من خواستگارهای زیادی داشتم، یک چیز اینجوری میگوید صفحه ۳۳، مامان جون من از عروسی بدم میاد، چرا اصرار میکنی؟ این بار جدی شد و با اخم گفت دیگر این حرف را نزن، تا الان کلی خواستگار داشتی، اما آدمهای سالمی نبودند وگرنه زودتر شوهرت میدادم، داییت آقا رجب را تأیید کرده، پسر سالمی هست. ما قبلش اگر میدانستیم خواستگارهایی داشته، یک کم از آن خواستگارها میدانیم، بالاخره آدم سالمی نبودند، الان رجب آدم سالمی هست که کتک میزند؟ از جهت اینکه مثلاً اهل کار هست، حالا آن هم رویش بالاخره حرف هست، البته خب یک ویژگیهایی دارد، حالا من در مورد رجب صحبت میکنم، به قولی bad man این ماجرا، ضدقهرمانی که وجود دارد، که واقعاً اگر رجب نبود، یعنی این کتاب مدیون رجب هست و یکی از سوالاتم این هست که اگر مرحوم رجب شاهآبادی زنده بود، آیا این کتاب چاپ میشد یا نمیشد؟ آیا رجب شاهآبادی اگر زنده بود سراغش باید میرفتیم یا نباید میرفتیم؟ و اگر سراغش میرفتیم کتاب این میشد یا این نمیشد؟ اصلاً مادر حاضر بود بگوید در زمانی که رجب زنده بود یا نه؟ مرحوم رجب شاهآبادی، انشاءالله بعد از آن صحنه آخری که اتفاق افتاده و دیگر ایشان میآید، باید بخوانید دیگر، انشاءالله الان با شهدا محشور هستند و با فرزندان شهیدشان. میخواهم بگویم یک ابهاماتی از این جنس وجود دارد که مثلاً ما بتوانیم یک مقایسهای میکردیم بین این خواستگار یعنی این زندگی که الان برایش رقم خورد و آدمهای دیگری که ممکن بود در حقیقت ما میشناختیمشان که کیها بودند و اینها.
◀️این مادر خیلی اهل خواب و رویا هست، از همان روزهای اول خوابهای خیلی مهمی دارد میبیند. همه مادران شهدا، همسران شهدا، از این جنس خوابها دارند، ولی نکته این هست که مادر شهیدان شاهآبادی خوابهای زیادی میبیند و من احساسم این هستش که خوابها بیشتر از اینهاست، یعنی حرفهای جدیتری در مورد خواب و رویاهای این مادر شهید وجود داشته و حسم این است، که یک بخشی از این صبر و تحمل که این مادر دارد توی زندگیاش با این همسر، بخشیش به خاطر این توسلات و این خوابها و اینجور مسائل هست. اساساً این بود که او را نگه داشته بود. مثلاً یکی از نمونههایش این است، بدون رضایت همسرش خانم زهرا همایونی میرود خانه مادرش، و بعدش خوابی را میبیند و بابت این خواب میآید از رجب که هر روز او را کتک میزده و فلان و اینها حلالیت میطلبد، ما دیگر انتظار این را نداریم، ولی احساس میکنم خواب و رویاها نقش خیلی پررنگی در زندگی ایشان دارند. یک دردسر دیگری که این مادر دارد اینکه برادرش که باید پشتیبانش باشد، با شوهرش خیلی لج است یعنی اصلاً زندگی را زهرمار میکند، آن طرف شوهرش، اینور هم دیگر توی خانه نمیتواند برگردد، و آن تفکر سنتی که با لباس سفید رفتی با کفن سفید باید برگردی، کاملاً توی این کتاب هست، یک زنی که میگوید اصلا به طلاق نمیتوانم فکر کنم و حقیقتش نمیدانم جوان امروز، دختر امروز ما این را بخواند اصلاً چه فکری میکند؟ این خیلی مهم است، حتماً این را بدهید به دست دختران جوان امروزی، اصلاً فارغ از بحث شهید و شهادت و جبهه و اینها، بخوانند ببینید نظرشان چی هست، اصلاً یک مطلب اینجوری را باهاش چطوری مواجه میشوند؟
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 خبر رونمایی از کتاب خانواده ابدی و معرفی کوتاهی از آن در شبکه خبر صدا و سیما
📘 این کتاب درباره #ترور یه مادره که در برابر چشمان فرزندانش نوشته شده
🌷روایت زندگی #شهید_عشرت_اسکندری
کتابی که موضوعش تروره، اما سراسر امید و روشنایی هست
🌐 سفارش کتاب از طریق لینک زیر:
B2n.ir/b71385
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
من، فرخنده قلعه نو خشتی هستم، متولد ۱۲ بهمن ۵۷. درست همان روزی که آیت الله خمینی از پلههای هواپیمای ایرفرانس پایین آمد. چندماه اول حال نوزادی را داشتم که از یک دنیای کوچک و تاریک به دنیایی وسیع و روشن پرت شده، تشنه بودم، تشنه آگاهی. خیلی زود رشد کردم و بزرگ شدم. چون فرزند زمانه ای استثنایی بودم، عصر میلاد انسانهای بزرگ، من در کنار بدنهای پاره و روح کمال یافته بهترین نمونههای انسانیت به بلوغ رسیدم. در جنگ امام را شناختم، نام روح الله را هر شب در ذکر قنوت وَترِ مجروحین شنیدم و عاشقتر شدم.
من #معجزه عیسی مسیح و زنده کردن آدمها را در امام خمینی دیدم. خودم با دم او زنده شدم و این چیزیست که همه میدانند.
همه میدانند که "تمام حجت مسلمانی من، #خمینی است"
🔗 برشی از کتاب خواندنی "جنگ فرخنده"
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 کتابِ خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است
☘️ مقام معظم رهبری
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
#برشی_از_کتاب #انتخابات
😍 خاطره « حضور مردم در صحنه انتخابات »
📚 منبع: کتاب #اثر_انگشت
📖 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات به انضمام فرمایشات رهبر معظم انقلاب
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
B2n.ir/b20383
#انتخاب_اصلح #حضور_حداکثری
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
49.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مستند #کتاب
🎥 ششمین قسمت از مجموعه مستند «غیر رسمی»، روایتی از انس #رهبر_انقلاب با کتاب و اهالی فرهنگ
❗️پیشنهاد میکنیم حتما ببینید
#انتشارات_حماسه_یاران
ناشر تحصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
#برشی_از_کتاب #انتخابات
😍 خاطره « خط ولایت فقیه »
📚 منبع: کتاب #اثر_انگشت
📖 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات به انضمام فرمایشات امام راحل و رهبر معظم انقلاب
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
B2n.ir/b20383
#انتخاب_اصلح #حضور_حداکثری
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
#تازه_های_نشر
😍 درس های مجید منتشر شد...
روایتی مادرانه از زندگی سرباز شهید مجید سیفی دستجردی است.
💠 خانواده سیفی، خانوادهای است که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی خاص هستند. ماجراهایی که در این کتاب هم پیش پای این خانواده در روستا اتفاق میافتد، جذاب و پر از هیجان و تعلیق است.
📙 مجید در خانواده ای رشد میکند که بیش از هر چیزی، مسئولیت پذیری و محبت است که سکان زندگی را حرکت میدهد. مسئولیت پذیری و محبت به اعضای خانواده و فرزندان، مسئولیت پذیری فامیل، مسئولیت پذیری و محبت نسبت به روستا و همینطور به کشور و دین و اسلام.
🇮🇷 این خانواده برای ما انقلاب اسلامی را رمزگشایی میکنند و پیروزی در مقابل استکبار را به نمایش میگذارند.
📙 این اثر به قلم « #سید_میثم_موسویان » از نویسندگان مطرح و پرآوازه کشورمان هست که در کارنامه خود آثاری همچون (بی نام پدر، لی لی، من جانباز نیستم، به نام مادر و مدرسه شبانه) را دارد.
این کتاب در بهمن ماه ۱۴۰۱ توسط انتشارات حماسه یاران در قطع رقعی و ۱۲۶ صفحه با قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر و راهی بازار کتاب و نشر شده است.
📌لینک سفارش کتاب:
http://B2n.ir/b27743
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran