eitaa logo
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
146 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
🌴 قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان (ع)است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است
✳ زندگی ما داشت کمی قوام می گرفت. در خانه و زندگی خودمان جا گرفتیم و تنها نگرانی‌ام سلامتی بچه‌ها در جبهه بود. خانه را از بالا تا پایین تمیز کردم. در و دیوار خانه برق می‌زد. همه‌جا بوی تمیزی می‌داد. شب اول فروردین سال ۱۳۶۱زینب بلندشد، چادرش را سر کرد و برای نماز جماعت به مسجد المهدی در خیابان فردوسی رفت. او معمولاً نمازهایش را در مسجد می‌خواند. تلویزیون روشن بود و شهلا و شهرام برنامه سال تحویل را تماشا می‌کردند. دلم نیامد با زینب مخالفت کنم و از او بخواهم که مسجد نرود. زینب مثل همیشه به مسجد رفت. بیشتر از نیم‌ساعت از رفتن زینب به مسجد گذشت و او برنگشت. پیش خودم گفتم: «حتماً سخنرانی یا ختم قرآن به خاطر اول سال نو در مسجد برگزار شده و به همین خاطر زینب دیر کرده.» بیشتر از یک ساعت گذشت. چادر سرم کردم و به مسجد رفتم. نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم. در دلم غوغا بود. وارد مسجد شدم، هیچ‌کس در حیاط و شبستان نبود. نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند. با دیدن مسجدخالی دست وپایم را گم کردم. یعنی چی؟ زینب کجا رفته؟ صفحه ۱۰۴.
هنگامی که علی اکبر را داخل قبر گذاشتند...😔 او را به علی اکبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم....چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم....😭😔 آن گاه چشمانش را باز کرد...🍃 و این چنین شهید علی اکبر صادقی آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد...❤️ و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم «شهدا زنده اند»....✊🌺
📎 شهادت با چشم بسته. آذر سال ۱۳٦۰ منطقه عمومی بُستان عکاس: سعید صادقی رزمندگان با بررسی كارت هويت يک شهيد، در حال شناسايی او هستند. عراق در عمليات طريق‌القدس، تعدادی از رزمندگان را به اسارت گرفتند و با چشمان بسته آنان را تيرباران كرد.
⚜ امام صادق (عليه السلام): 🔅چه بسيار دنياطلبانى كه به آن نرسيدند و چه بسيار كسانى كه به دنيا رسيدند و از آن جدا شدند [و رفتند]! پس مبادا كه طلب دنيا، تو را از عمل كردن [براى آخرت] باز بدارد. و دنيا را از دهنده آن و مالكش (خداوند) بخواه. 🔅اى بسا آزمندِ به دنيا كه دنيا او را به خاك افكنْد و به جهت آنچه از دنيا به دست آورْد، از طلب آخرتش باز مانْد، تا آن كه عمرش سپرى شد و مرگش فرا رسيد! 📚 الكافی، ج ٢، ص ۴۵۵.
نيمه پنهان ماه-شهيد چمران.mp3
14.4M
🎧 📗 نیمه پنـهان ماه 💌 روایت ازدواج شهید‌چمران با دختـری بدحجـاب ، از زبـانِ همسرش... .
🌷🕊🍀🕊🍀🕊🍀🌷 بسم الله الرحمن الرحیم زندگیمان در مسیر تیر بود خاک جبهه، خاک دامنگیر بود آنکه خود را مرد میدان فرض کرد آمد از این نقطہ طی الارض کرد 🕊شهدا دعایمان کنید🕊 🌷🕊🍀🕊🍀🕊🍀🌷
🌷ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻫﻤﺖ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ‌ ﺍﮔﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﯼ بهشت، ﮔﻮﺷﺘﻮ می بُرَم .. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ آﻭﺭﺩﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺳﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ .. 🌷ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﭼﻤﺮﺍﻥ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﻏﺎﺩﻩ ﺟﺎﺑﺮ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺒﯿﻨﻦ ... 🌷 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﺪﯾﻦ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ... ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻫﻨﻮﺯﻡ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﻡ .. ﺁﯾﺎ ﺑﺎﻭﺭﺗﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ 🌷 جای " شهید نصرالله شفیعی " خالی که وقتی دخترش زهرا با گریه ، جلوی درِ حیاط رو میگرفت تا مانع رفتن باباش به عملیات بشه، میگفت دخترکم ، زهراهایی هستن که واسه همیشه چشماشون به در دوخته شده ولی باباهاشون هیچ وقت بر نمیگردن.من و امثال من باید بریم تا خون این باباها هدر نره 🌷 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﻨﯿﺪ . و در آخر دعا کنید شهید شویم که اگر شهید نشویم باید بمیریم. 🌷یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🌷یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🌷یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🌷یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!..
کاش ... خنثی کردنِ نفس را هم ، یادمان میدادید ... میگویند : آنجا که نفس مغلوب باشد عاشق میشوی ... 🌷عاشق_که_شدی_شهید_میشوی
فیلم از طرف سید موسوی