#لذت_مادری
📌صبحانه خوردن با بازی #جوجه_کلاغ
🌟 یک روز که دخترم برای صبحانه خوردن بدقلقی میکرد و بهانه پدرش را میگرفت، تصمیم گرفتم فضا را تغییر دهم و با #بازی_کردن ، کاری کنم تا صبحانه خوردن برایش لذت بخش شود.
دو تا بالشت کنار سفره گذاشتم، به دخترم گفتم بیا بنشین روی این بالشتها، مثلا تو یک #جوجه_کلاغی که روی درختی و نمیتونی پرواز کنی، مامانت هم نیست. تو هم گرسنه شدی، دوستانت میخوان برای تو غذا بیاورند.... بعد یک لقمه کوچک گرفتم و گفتم: سلام جوجه کلاغه من #خرگوشم برات غذا آوردم، دوست داری غذای منو بخوری؟ دخترم خندید و گفت بله... لقمه رو گذاشتم توی دهانش. باز لقمه بعدی رو #آقا_لاکپشته براش آورد... بعدی رو #خانم_مرغه... طوری شد که خودش هم در متن قصه درگیر شد و بعد هر لقمه ای که از دوستانش می گرفت، می گفت ممنون.
بعداز آخرین لقمه، #مامان_جوجه_کلاغه که خودم بودم، آمدم و با هم از دوستانش تشکر کردیم و قرار شد شام همه شان بیایند خانه ما...
🔺 تجربه خانم انصاری از بازی در متن زندگی🔻
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸 instagram.com/hambazi.tv
🔸 sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi