#لذت_مادری
💭 #چی_چی_بازی
💈خیاطی با برکت 💈
🔰 جلوی چرخ خیاطی نشسته بودم و خیاطی میکردم، محمد صالح هم کنارم نشسته بود و با قرقره های رنگی #نخ_بازی می کرد، برای اینکه نخ ها را باز نکند، به او گفتم با قرقره ها خانه بساز، محمد صالح اول خانه ای ساخت و بعد با فکر خودش یک خانه بزرگ، دیوار، قطار و مار درست کرد.
🔰 کم کم هر دو با هم گرم بازی شدیم، طنابی از داخل قرقره ها رد کردیم و هر کدام یک سر طناب را گرفتیم و چرخاندیم. از این حرکت صدای هوهوی باد ایجاد می شد و قرقره زرد رنگ آن وسط خودنمایی می کرد..محمد صالح گفت مامان این مثل لامپه ... با گفتن این جمله به ذهنم رسید با همین قرقره ها به مناسبت #میلاد_امام_حسین(ع) داخل خانه ریسه جشن ببندیم. با کمک محمدصالح ریسه قرقره ها را به همراه چند تا بادکنک ورودی راهرو خانه آویزان کردیم.
🔰 همسرم توی اتاقش مشغول کار بود. با سروصدای ما بیرون آمد. آن روز کار خیاطی من بهانه ای شد تا ریسه ای برای ولادت امام حسین(ع) درست کنیم و در کنارش، محمدصالح با پدرش بازی های خلاقانه ای مثل پریدن از روی ریسه قرقره ای و والیبال بادکنکی انجام داد.
🔺تجربه خانم مشهدی 🔻
🔸 @hambazi