eitaa logo
هم بازی
2.7هزار دنبال‌کننده
882 عکس
418 ویدیو
10 فایل
✨ «بازی»؛ بازوی تربیت: برای پدرها، مادرها، و فرزندان ✨ کاری از خانه هم بازی اینستاگرام instagram.com/hambazi.tv سروش sapp.ir/hambazi_tv 🎥آپارات aparat.com/Ham_Bazi 📩 «دریافت نظرات، انتقادات و پیشنهادات» : @Hambazitv_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 چه پاسخی برای سوالات کودکان درباره ، و (ع) مناسب است⁉️ ✅ چند نکته درباره پاسخ به بچه‌های زیر هفت سال: 🔘 برای خودتان مشخص کنید که چرا می‌خواهید فرزندتان با آشنا شود؟ پاسخ کلی ندهید جزیی بنویسید تا بتوانید روش جزیی هم برای رسیدن به هدف مشخص کنید. ننویسید ؛ بنویسید می‌خواهم یاور باشد. می‌خواهم دینش را به دنیا نفروشد و... 🔘 حواستان به سن بچه و روحیات او باشد. معمولا کودکان زیر شش سال نیاز دارند جهان برایشان امن تصور شود. سنی که بچه‌ها به این باور می‌رسند که در برابر خوبی و ، بدی و هم ممکن است وجود داشته باشد، معمولا چهار سال به بالاست. مفهوم بدی البته با آنچه در ذهن ماست تفاوت می کند. بدی‌هایی چون بستن آب به روی اطفال و شهید کردن برادر و پدر و عمو و اسارت، برای زیر هفت سال مصایب عظیم و دیرهضمی است. 🔘 در توضیحاتی که به بچه می‌دهید امام حسین را در روز عاشورا محبوس نکنید. و فقط امام حسینِ را معرفی نکنید. برایش توضیح دهید که امام حسین فرزند کیست. امام سوم است. یعنی کسی که مردم برای اینکه زندگی خوبی داشته باشند باید از دستوراتش کنند. امام حسین کشاورز بود. انسان خیلی خوبی بود. نماز میخواند، روزه می گرفت. خدا خیلی دوستش دارد، او هم خدا را خیلی دوست دارد. به مردم فقیر کمک می‌کرد. با بچه ها بازی می‌کرد و به آنها احترام می‌گذاشت. اگر کسی مردم را می‌کرد، او جلویشان می‌ایستاد و از مردم دفاع می‌کرد. بعضی از مردم نمی‌خواستند کارهای خوب بکنند. بقیه مردم را هم اذیت می‌کردند. وسایلشان را می‌گرفتند. مردم که از و آدمهایش خسته شده بودند به امام نامه نوشتند که بیا ما را نجات بده. امام هم رفت آنها را نجات بدهد ولی در راه، در جایی به اسم سربازهای یزید جلویش را گرفتند و او و خانواده‌اش را اذیت کردند. ✅ نمونه مطالبی از روز عاشورا که برای کودک زیر شش سال ملموس است: ▪️رابطه مهرآمیز امام حسین و حضرت زینب ▫️رابطه مهرآمیز و مودبانه حضرت ابوالفضل با امام حسین و حضرت زینب. وقتی بچه ها تشنه شدند، حضرت ابالفضل رفت با دشمن جنگید و برای بچه ها آب آورد و خودش با اینکه تشنه بود ننوشید. ▪️داستان «زهیر» که همسرش به او گفت آدمهای بد امام را اذیت کردند به کمک نیاز دارد برو به کمکش. ▫️داستان «حر» که اول جلوی امام را گرفت و نگذاشت امام برود ولی بعد پشیمان شد و یار امام شد. ▪️داستان سیاه پوستی به نام «جون» را بگویید که خیلی به امام حسین کمک کرد. ▫️حضور قاسم نوجوان و عبدالله خردسال هم برای بچه پنج شش ساله ( اما نه با ذکر شهادت) 🔺سرکار خانم ، قصه گو و نویسنده کودک🔻 🏡 ؛ 🔸 instagram.com/hambazi.tv 🔸 sapp.ir/hambazi_tv 🔹 @hambazi
هدایت شده از عماریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ⚫️ 🎞 ویژه‌برنامه ⭕️ روایتی کودکانه از قصه‌های کربلا... 🎥 این ویژه‌برنامه کودک و نوجوان، روایتگری وقایع حرکت کاروان (ع) به سمت و حماسه است. 📺 دانلود و تماشا فقط در عماریار ✅ در ، با خانواده فیلم ببینید 🆔 @AmmarYar_IR
هدایت شده از عماریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛈ انیمیشن «باران پشمک»؛ داستانی زیبا از حسینی 🌟 باد پشمک رو که آرزوی کارهای بزرگ داشت، برد بالای یه جاده خاکی که اون پایین آدمای خیلی زیادی پیاده به یه جایی می‌رفتن. اونا مسافرای بودن و به زیارت مردی شجاع و مهربون می‌رفتن. پشمک اما با تعجب گفت: من که یه ذره بارون دارم چطوری به این همه آدم کمک کنم؟! 🌻 بچه‌ها می‌دونین پشمک چطور به اون همه آدم کمک کرد؟ پس قسمت دوم رو از دست ندین🔻 🌐 B2n.ir/bpshe ✅ کودکان خود را با خیال راحت به عماریار بسپارید👇 🆔 @AmmarYar_IR
هدایت شده از عماریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛈ انیمیشن «باران پشمک»؛ داستانی کودکانه و زیبا از 🌟 باد پشمک رو که آرزوی کارهای بزرگ داشت، برد بالای یه جاده خاکی که اون پایین آدمای خیلی زیادی پیاده به یه جایی می‌رفتن. اونا مسافرای بودن و به زیارت مردی شجاع و مهربون می‌رفتن. پشمک اما با تعجب گفت: من که یه ذره بارون دارم چطوری به این همه آدم کمک کنم؟! 🌻 تماشای ادامه داستان🔻 🌐 B2n.ir/bpshe ✅ کودکان خود را با خیال راحت به عماریار بسپارید👇 🆔 @AmmarYar_IR
هدایت شده از عماریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛈ انیمیشن «باران پشمک»؛ داستانی کودکانه و زیبا از پیاده‌روی حسینی 🌟 باد پشمک رو که آرزوی کارهای بزرگ داشت، برد بالای یه جاده خاکی که اون پایین آدمای خیلی زیادی پیاده به یه جایی می‌رفتن. اونا مسافرای بودن و به زیارت مردی شجاع و مهربون می‌رفتن. پشمک اما با تعجب گفت: من که یه ذره بارون دارم چطوری به این همه آدم کمک کنم؟! 🌻 بچه‌ها برای اینکه بدونین پشمک چطور به اون همه آدم کمک کرد، تماشای این قسمت از مجموعه انیمیشن رو از دست ندین🔻 🌐 B2n.ir/bpshe ✅ کودکان خود را با خیال راحت به عماریار بسپارید👇 🆔 @AmmarYar_IR