eitaa logo
همدلان قرآن🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
153 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( ص ): ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خدا هستند. پیشنهادات و انتقادات👈 @zej_278 جهت پاسخگویی به سوالات تفسیر👇
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه184🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جاؤُ بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنِيرِ (بنابراين) پس اگر تو را تكذيب كردند (چيز تازه‌اى نيست، زيرا) انبياى قبل از تو نيز كه همراه با معجزات و نوشته‌ها و كتاب روشنگر آمده بودند، تكذيب شدند 184🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَإِنْ =پس اگر كَذَّبُوكَ=تکذیب کردند تورا فَقَدْ =پس به راستی كُذِّبَ=تکذیب شدند رُسُلٌ=پیامبرانی مِنْ قَبْلِكَ=پيش ازتونیز جاؤُ =که آوردند بِالْبَيِّناتِ =نشانه های روشن وَ الزُّبُرِ=ونوشته ها وَ الْكِتابِ=وکتاب الْمُنِيرِ=روشنگر را آیه185🌹ازسوره آل عمران 🌹 كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ هركسى چشنده‌ى مرگ است. و بى گمان روز قيامت پاداش‌هاى شما به طور كامل پرداخت خواهد شد. پس هركس از آتش بر كنار شد و به بهشت وارد گشت، قطعاً رستگار است و زندگانى دنيا، جز مايه‌ى فريب نيست آیه185🌹ازسوره آل عمران 🌹 كُلُّ= هر نَفْسٍ =کس ذائِقَةُ =چشنده ی الْمَوْتِ =مرگ است وَ إِنَّما = وجز این نیست که تُوَفَّوْنَ=به تمامی داده می شود أُجُورَكُمْ=پاداش هایتان يَوْمَ=در روز الْقِيامَةِ=رستاخیز فَمَنْ=وهرکه زُحْزِحَ=دورداشته شود عَنِ =از النَّارِ=آتش وَ أُدْخِلَ=ودرآورده شود الْجَنَّةَ=به بهشت فَقَدْ=به راستی فازَ= رستگارشده است وَ مَا=ونیست الْحَياةُ=این زندگی الدُّنْيا =دنیوی إِلَّا =جز مَتاعُ=کالای الْغُرُورِ=فریب @hamdelanqoran
به نام خدا سلام پاسخ سوال روز گذشته : ۲۰ سالگی سوال روز سه شنبه ۳ بهمن ماه با گوش فرا دادن به  فایل صوتی فوق(تفسیر آیه ۱۸۴و۱۸۵   سوره مبارکه آل عمران، استاد قرائتی) بفرمایید که: عبارت این نیز بگذرد متناسب با کدام عبارت عربی این آیه بیان گردید؟ ثواب امروز هدیه به روح پاک علیرضا خلیلی پاسخ دهندگانی که اولین بار هست پاسخ می دهند مهلت ارسال پاسخها تا ساعت ۲۴ شب به آیدی زیر : @sebghatalah110 پاسخ دهندگان قبلی حتما و فقط به همان آیدی که قبلا در شخصی اعلام شده ارسال نمایند. لطفا قوانین سوال و پاسخ روزانه ی قرآنی که در کانال سنجاق گردیده را مطالعه بفرمایید. @hamdelanqoran برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱ 🔰احڪــ🔎ــام رو🌙زه ⁉️ آیا کسی که روزه‌ی کفاره دارد، می‌تواند روزه‌ی مستحبی، و روزه‌ی نیابتی (اعم از استیجاری یا تبرعی) بگیرد؟🤔 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ✅ رهبر معظم انقلاب: کسی که روزه کفّاره دارد، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند روزه مستحبی بگیرد؛ حتی اگر مدّ طعام را به عنوان کفاره انتخاب کرده باشد، تا زمانی که کفّاره ادا نشده، روزه مستحبی اشکال دارد. ✅ آیت‌الله سیستانی: كسی كه روزه كفّاره دارد، می‌تواند روزه مستحبی بگیرد. ✅ آیت‌الله مکارم: کسی که روزه کفّاره دارد، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند روزه مستحبی بگیرد؛ البته اگر مدّ طعام را به عنوان کفاره انتخاب کرده باشد، گرفتن انواع روزه اشکالی ندارد. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📚 منابع: رساله نماز و روزه، ص۱۲۳، م ۷۹۵ و ۷۹۶، اجوبه الاستفتائات رهبر معظم انقلاب، ص ۱۵۴، س۷۴۳، استفتا از دفتر رهبر معظم انقلاب، توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، ج۱، ص۵۸۶، م۲۱۲٠، پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله مکارم ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ احکام 📚 ╭┅────────┅╮ برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff ╰┅────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎇آیة الکرسی، ترتیل 💚وآیاتی از سوره بقره ❤️ بسیار زیبا ودلنشین ✅الگوی مناسب ترتیل درمقام کُرد ☸شیخ اسلام_صبحی برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: 💢 مَنْ أَصْبَحَ عَلَي الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ وَ مَنْ أَتَي غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ 🔷كسي كه از دنيا اندوهناك مي باشد، از قضاء الهي خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت واردشده شكوه كند از خدا شكايت كرده، و كسي كه نزد توانگري رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او كرنش كند، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود پس او از كساني است كه آيات الهي را بازيچه قرار داده است، و آن كس كه قلب او با دنياپرستي پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهي رهانشدني، حرصي جدانشدني، و آرزويي نايافتني. 📚نهج البلاغه حکمت ۲۲۸   برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺یک نکته از دعای ماه رجب : 🍂 یا مَن یُعطی الکَثیرَ بِالقَلیل🍂 ای خدایی که در برابر عمل كوچك، پاداش فراوان می دهی. 🍁خدا خیلی کریمانه اعمال مارو می‌خره. 🍃حسنات رو ده برابر پاداش میده. 🍃انفاق رو تا هفتصد برابر یا بیشتر پاداش میده. 🍃از بین همه اعمال انسان، خوبهاشو سوا میکنه و همه رو به قیمت خوبها و احسنش میخره. 🍃پاداش اعمال رو هدیه میده(یعطی) ✅ اصلا خدا اهل بخشش های زیاده. حالا این بخشش ها و عطاها به نسبت افراد و اعمالشون متفاوته. به پيامبرش که بهترین اعمال رو داره، کوثر عطا می کنه. و به سایر انسانها هم با وجود اعمال کمشون، کثیر عطا میکنه. ⭐️حالا که اینطوره، چرا اعمال بیشتر و بهتری انجام ندیم؟! @hamdelanqoran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#🌹دعای_شانزدهم صحیفه سجادیه 🌹 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄ 🌺إِلَهِي لَا تُخَيِّبْ مَنْ لَا يَجِدُ مُعْطِياً غَيْرَكَ ، وَ لَا تَخْذُلْ مَنْ لَا يَسْتَغْنِي عَنْكَ بِأَحَدٍ دُونَكَ . 🤲 اى خداى من، آن را كه جز تو بخشنده‌اى نمى‌يابد، نوميد مگردان، و آن را كه جز از تو، از هيچ كس ديگر بى‌نيازى نخواهد، وامگذار. برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙قطعه‌تلاوتی بسیار زیبا و ملکوتی از استاد شحات بزرگ 📖سوره مبارکه مـائـدة ، آیات ۵۳ و ۵۴ 🕰مدت‌زمان: ۲:۰۸ 🌺ببینید و بشنوید و لـذّت ببرید... برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ضریح حرم امیرالمومنین (ع) شست‌وشو شد🥺🙏 🔺️خادمان حرم علوی برای شست‌وشوی ضریح و آماده کردن فضا به مناسبت ایام میلاد امیرالمؤمنین علیه‌السلام درهای ورودی به ضریح را بسته و اقدام به شستن ضریح و کف و دیوارهای اطراف آن کردند.🎉 برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕗 کجا روم غیر خانه‌ی تو؟ دری جز این در نمی‌شناسم که جز در خانه‌ی تو مولا، پناه دیگر نمی‌شناسم 💐پیشاپیش ولادت امام علی علیه‌السلام مبارک باد💐 ✋ ❣ اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @hamdelanqoran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹دعای جوشن کبیر🌹 فراز۴۶🌹🌹 يَا غَالِباً غَيْرَ مَغْلُوبٍ يَا صَانِعاً غَيْرَمَصْنُوعٍ يَا خَالِقاً غَيْرَ مَخْلُوقٍ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اي چيره شكست ناپذير، اي سازنده ناساخته، اي آفريننده ناآفريده، 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 يَا مَالِكاً غَيْرَ مَمْلُوكٍ يَا قَاهِراً غَيْرَ مَقْهُورٍ يَا رَافِعاً غَيْرَ مَرْفُوعٍ 🍃🍃🍃🍃🍃 اي مالك نامملوك، اي چيره چيره گي ناپذير، اي بلندي بخش بلندي ناپذير، 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 يَا حَافِظاً غَيْرَ مَحْفُوظٍ يَا نَاصِراً غَيْرَ مَنْصُورٍ يَا شَاهِداً غَيْرَ غَائِبٍ يَا قَرِيباً غَيْرَ بَعِيدٍ 🍃🍃🍃🍃🍃 اي نگهدار بي نگهدار، اي ياري كننده ياري نشده، اي گواه هميشه حاضر، اي نزديك دوري ناپذير 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرشب قبل از خواب چند ثانیه با قرآن مجید برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل دوازدهم: به انتظار علی قسمت دوم گوشه‌ی لباسم را گرفت، پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط کشاند. دست‌وپا می‌زدم، نفسم بالا نمی‌آمد، کم مانده بود خفه شوم! از زمین بلندم کرد. با پای برهنه هُلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست. بلند شدم، آرام چند ضربه به در زدم و گفتم: «رجب! باز کن. شبه بی‌انصاف! یه چادر بده من سرم کنم.» زنجیر پشت در را انداخت و چراغ‌های خانه را خاموش کرد. پشت در نشستم، از خجالت سرم را پایین می‌انداختم تا رهگذری صورتم را نبیند. پیش خودم گفتم: «این هم عاقبت تو زهرا! مردم با این سر و وضع ببیننت چه فکری می‌کنن؟!» یکی دو ساعتی کنار پیاده‌رو نشستم. آخر شب کسی جز من در خیابان دیده نمی‌شد. سرما به جانم افتاده بود. گاهی چند قدم راه می‌رفتم تا دست و پایم خشک نشود. ماشین پلیس از کنارم رد شد و کمی جلوتر توقف کرد؛ دنده‌عقب گرفت و برگشت. مأمور پلیس نگاهی به من انداخت و گفت: «خانوم! چرا اینجا نشستی؟! پاشو برو خونه‌ت. دیروقته.» سرم را بالا گرفتم و گفتم: «من خونه ندارم، کجا برم؟!» از ماشین پیاده شد و به طرفم آمد. کنارم ایستاد. از زمین بلند شدم. تمام تنم می‌لرزید. سرما تا مغز استخوانم رفته بود. ابرو در هم کشید و گفت: «یعنی چی خونه ندارم؟! بهت میگم این جا نشین.» دستانم را بردم زیر بغلم تا کمی گرم شوم. گفتم: «تا صبح هم بگی، جواب من همونه که شنیدی! من خونه ندارم، بچه‌هامم شهید شدن. دو سه ساعت پیش شوهرم از خونه بیرونم کرد. خونه‌ی من بهشت زهراست.» جا خورد. انتظار شنیدن همچین جوابی را نداشت. رفت سمت ماشین، کمی ایستاد. دوباره به طرف من برگشت. - کمکی از دست من بر میاد مادر؟! می‌خوای با شوهرت حرف بزنم؟! - فایده نداره پسرم! خون جلوی چشمش رو بگیره، استغفرالله خدا رو هم بنده نیست. به حرف هیچ‌کس گوش نمیده. سرش را پایین انداخت و گفت: «حاج‌خانوم! نمیشه که تا صبح تو سرما بمونی! دوستی، فامیلی، کسی رو داری ببرمت اونجا؟!» با گوشه‌ی روسری، بینی‌ام را پاک کردم. معلوم بود سرما خورده‌ام. در جوابش گفتم: «یه داداش دارم که چند ساله با هم رفت‌و‌آمد نداریم؛ خیلی وقته ندیدمش.» با احترام در ماشین را برایم باز کرد و نشستم داخل تا گرم شوم. بارانْ نم‌نم می‌بارید. پیش خودم گفتم: «ببین زهرا! آسمون هم داره به حال تو گریه می‌کنه.» آدرس خانه‌ی برادرم را به مأمور پشت فرمان دادم و حرکت کردیم. از گذشته‌ام پرسیدند، از شهادت بچه‌ها، و رجب. صدای باران شدیدی که به سقف ماشین می‌خورد‌، مرا به خاطرات خانه‌ی دایی و کودکی‌ام برد. چشمانم را بستم و دیگر صدایی نشنیدم. چند روزی خانه‌ی محمدحسین ماندم. یک لقمه نان می‌خوردم، هزار جور متلک می‌شنیدم. محمدحسین که دل خوشی از رجب نداشت، برای خون کردن دل من فرصت را مناسب دید. با وساطت دوست و آشنا رجب کوتاه آمد و به خانه برگشتم؛ اما با دلی شکسته. حسین و امیر را به سینه‌ام چسباندم، دلم آرام گرفت. چشمم به رجب افتاد، گفتم: «نفرینت نمی‌کنم؛ اما از آهی که دامنت رو می‌گیره بترس!» روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 @shahedan_aref برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فصل سیزدهم: تازه عروس قسمت اول محمدعلی، بچه‌ی پنجمم، اوایل بهمن 66 در بیمارستان به دنیا آمد. خواهرم چند روزی پیشم ماند و رفت. وجیه‌الله چندین مرتبه دیگر برای قانع کردن من به دیدنم آمد. کلافه شدم و رضایت دادم هر کاری دلشان می‌خواهد، بکنند. رجب خانه و مغازه را یکجا اجاره داد. مقداری پول از شوهرخواهرم قرض گرفت و در حسین‌آباد کرج خانه‌ای یک طبقه خرید. اسباب و وسایل را جمع کردم. دل کندن از آن خانه و محله برایم سخت بود. رفتم اتاقک طبقه سوم. صدای نوحه‌های علی و امیر در گوشم پیچید. کنار پنجره ایستادم و به یاد بچه‌هایم سینه زدم. آن‌قدر در آن اتاق نماز شب و قرآن خوانده بودند که صدای گریه‌هایشان هنوز آنجا شنیده می‌شد. با صدای فریاد رجب، عکس امیر را برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم. در خانه‌ی کوچک کرج ساکن شدیم. حسین هنرستان شهید رجایی یافت‌آباد درس می‌خواند. مسیرش طولانی بود. صبح زود ناهارش را برمی‌داشت و حرکت می‌کرد به سمت تهران. غروب، قبل از تاریک شدن هوا می‌رسید خانه. رجب بیشتر روزها خانه نمی‌آمد، معلوم نبود سرش کجا گرم است. حوصله نداشتم پاپیچش شوم. داد و فریاد راه می‌انداخت و می‌گفت: «تو دین و ایمون نداری؟! تو احساس نداری؟! من به مادرم سر می‌زنم. پیرزن مریضه، تنهاست.» دهانم را می‌بستم و می‌گفتم: «چی‌کارش داری زهرا؟! بذار بره پیش مادرش. اینجا نباشه بهتره، کمتر حرف می‌شنوی.» با این حرف‌ها سر خودم را شیره می‌مالیدم. زندگی در کرج برایم سخت بود. فشار مالی بیشتر شده بود و خرجی نداشتم. اگر تهران بودم، چهارتا دوست و آشنا داشتم تا سر کار بروم، اما در این محله غریب بودم. به واسطه‌ی جاری‌ام به جلسات زنانه‌ی محله رفتم. منطقه محرومی بود، اما مردمان با ایمان و اعتقادی داشت. وقتی متوجه می‌شدند من مادر دو شهید هستم، خیلی عزت و احترام می‌گذاشتند. کم‌کم بعضی از خانم‌ها از وضعیت زندگی‌ام خبردار شدند؛ برای خواندن زیارت عاشورا دعوتم می‌کردند. دفترچه نوحه علی را برمی‌داشتم و از روی آن روضه و نوحه می‌خواندم. شب بانی مجلس مقداری پول می‌گذاشت داخل پاکت و می‌آورد دم در خانه تحویلم می‌داد. حسین می‌گفت: «مامان! روضه بخون، اما پول دادن، نگیر.» چاره‌ای نداشتم، باید قبول می‌کردم. پول زیادی نبود، اما حداقل می‌شد نان و پنیری خرید و شکم بچه‌ها را سیر کرد؛ ولی هر شب که نمی‌شد نان و پنیر و سیب‌زمینی خورد. بچه شیر می‌دادم و باید خوب غذا می‌خوردم. امیر هفت ساله بود و نمی‌شد مدام توی گوشش خواند که نداریم. هنرستان حسین هم کلی خرج داشت؛ رشته برق می‌خواند و با وجود این‌همه فشار، شکر خدا درسش خوب بود. خانه قبلی که بودیم، بنیاد شهید می‌خواست حقوق مختصری به ما پرداخت کند، قبول نکردم. می‌گفتم: «ما خونه و مغازه داریم، حقوق به ما نمی‌رسه.» رجب حرص می‌خورد و می‌گفت: «دستت برای همه به خیر میره، به خودمون که می‌رسه خشک میشه! چرا نمی‌ذاری حقمون رو بگیریم؟!» کدام حق؟! مگر چه کاری برای این انقلاب کرده بودیم که طلب‌کار و محتاج شندرغاز حقوق ماهیانه بنیاد باشیم. طاقتم سر آمد، تحمل شکم گرسنه بچه‌هایم را نداشتم. به بهانه نظافت انبار، رفتم تا کمی در تاریکی گریه کنم. دلم پر بود. به علی گلایه کردم، از پدرش شکایت کردم. چشمم افتاد به کتاب تفسیر قرآنم، خاطرات محله شمشیری برایم زنده شد. کتاب را برداشتم و ورق زدم. یک دسته اسکناس نو از داخل تفسیر افتاد زمین. پول را برداشتم. هرچه فکر کردم، دیدم من و رجب اهل گذاشتن پول لای کتاب نیستیم. هق‌هق گریه‌ام بلند شد و گفتم: «ممنون علی جان! همیشه هوای مامان رو داری.» روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 @shahedan_aref برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
انسان شناسی 135.mp3
11.71M
۱۳۵ ✖️ یه نفر، از پدر و مادرش هوش معنوی بالایی به ارث برده، یکی هم خانواده‌اش ضریب هوشی پایینی داشتند! ✖️ یه نفر در یک محله‌ی معنوی و محیطِ انسانی عالی بدنیا اومده، یکی دیگه در یک محیط پر از گناه و حرام چشم بدنیا باز میکنه ! ✖️ یه نفر در جوار حرم معصومین زندگی میکنه، یکی توی کوچه‌های موادفروش‌ها ... 🔺آیا بین اینا از نظر رشد انسانی و کسب کمالات معنوی، عدالت برقراره؟ دسته دوم هر چی بدوئن، به دسته اول نمیرسن که❗️ @Ostad_Shojae برای دسترسی سریعتر  به سوالات قرآنی روزانه، به  کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا