#آیه 179🌹ازسوره آل عمران 🌹
ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ
خداوند بر آن نيست كه (شما) مؤمنان را بر آن حالى كه اكنون هستيد رها كند، مگر اينكه (با پيش آوردن آزمايشهاى پى در پى،) ناپاك را از پاك جدا كند. و خداوند بر آن نيست كه شما را بر غيب آگاه سازد، ولى از پيامبرانش، هر كه را بخواهد (براى آگاهى از غيب) بر مىگزيند، پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد و (بدانيد) اگر ايمان آورده و تقوا پيشه كنيد، پس براى شما پاداش بزرگى خواهد بود
آیه179🌹ازسوره آل عمران 🌹
ما كانَ =برآن نیست
اللَّهُ =الله
لِيَذَرَ=که واگذارد
الْمُؤْمِنِينَ=مؤمنان را
عَلى=بر
ما=آنچه
أَنْتُمْ=شما هستید
عَلَيْهِ=برآن
حَتَّى=تا آنکه
يَمِيزَ=جداکند
الْخَبِيثَ=ناپاک را
مِنَ=از
الطَّيِّبِ =پاک
وَ ما كانَ=برآننیست
اللَّهُ=الله
لِيُطْلِعَكُمْ= که آگاه سازد شما را
عَلَى=بر
الْغَيْبِ=غیب
وَ لكِنَّ=بلکه
اللَّهَ=الله
يَجْتَبِي=برمی گزیند
مِنْ=از
رُسُلِهِ=فرستادگانش
مَنْ=هرکه را
يَشاءُ= خواهد
فَآمِنُوا=پس ايمان بیاورید
بِاللَّهِ= به الله
وَ رُسُلِهِ =و فرستادگانش
وَ إِنْ=واگر
تُؤْمِنُوا =ايمان آورید
وَ تَتَّقُوا =و پرهیزگاری کنید
فَلَكُمْ=آنگاه برای شما
أَجْرٌ=پاداش
عَظِيمٌ=بزرگی است
@hamdelanqoran
به نام خدا
سلام
پاسخ سوال روز گذشته : مصداق
سوال روز جمعه ۲۹ دیماه
با گوش فرا دادن به فایل صوتی فوق(تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه آل عمران، استاد قرائتی) بفرمایید که:
علم غیب به چه چیزی دراختیارِ پلیس تشبیه شده است؟
ثواب امروز هدیه به:
حضرت بقیةالله الاعظم عجلاللهتعالیفرجه الشریف
پاسخ دهندگانی که اولین بار هست پاسخ می دهند مهلت ارسال پاسخها تا ساعت ۲۴ شب به آیدی زیر :
@sebghatalah110
پاسخ دهندگان قبلی حتما و فقط به همان آیدی که قبلا در شخصی اعلام شده ارسال نمایند.
لطفا قوانین سوال و پاسخ روزانه ی قرآنی که در کانال سنجاق گردیده را مطالعه بفرمایید.
@hamdelanqoran
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
💚 سفارش میرزا علی اقای قاضی:
در ماه رجب سوره توحید ( قل هو الله احد ) را زیاد بخوانیدو ثوابش را هدیه کنید بهامامزمان علیه السلام
این عمل باعث زیاد شدن توحید انسان میشود.
@hamdelanqoran
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱
🔰احکـ🔎ــام نهـــــ🤫ـــی از منـــ🤬ــــکر
⁉️ آیا صرف خجالت کشیدن😰، موجب سقوط امر به معروف و نهی از منکر میشود؟ 🤨
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ همه مراجع عظام تقلید: وظيفهی هر مکلفی علاوه بر انکار قلبی ـ با وجود شرايط امر به معروف و نهى از منكر و احتمال تأثير ـ امر و نهی زبانی است و غير از آن وظيفهای ندارد و مجرد خجالت، موجب سقوط نیست.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📚 منابع: رسالهی نماز و روزه رهبر معظم انقلاب، ص۳۶، م ۱۸۹، سایت کلیشه (سایت اختصاصی آیتالله سیستانی)، ویژه نمایندگان معظمله، با استفاده از بخش “ایمیلهای نجف”، سایت رسمی آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی، بخش استفتائات، استفتاء از دفتر رهبر معظم انقلاب، پایگاه اطلاع رسانی احکام جامع
#احکام_اخلاقی
#احکام_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
احکام 📚
╭┅────────┅╮
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
╰┅────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقطع_تلاوت
❇️ قطعهتلاوتی زیبا و دلنشین از قاری بینالمللی کشورمان استاد امین پویا
📖سوره مبارکه کهف ، آیه ۳۶
🎶مقام: « ترکیب #حـجـاز و #رســت»
⏰مدت زمان: ۱ دقیقه
#تلاوت
#قرآن آرامش آهنگ
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
#🌹دعای_شانزدهم
صحیفه سجادیه 🌹
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄
🌺وَ أَنَا ، يَا إِلَهِي ، عَبْدُكَ الَّذِي أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ ، هَا أَنَا ذَا ، يَا رَبِّ ، مَطْرُوحٌ بَيْنَ يَدَيْكَ .
🤲 و من، اى معبود من، بندهى تو هستم كه به دعا فرمانش دادهاى؛ پس مىگويد: لبيك و سعديك. اينك اين منم، اى پروردگار من، افتاده بر درگاه تو.
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
💠براحتی با این جدول اعمال ماه رجب رو مدیریت کنید🌱
🌀تصویر رو باز کنید وذخیره اش کنید.
التماس دعا🤲
#ماه_رجب_ماه_بندگی 🌙
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت نوجوانی
جواد فروغی
#تلاوت
#قرآن_آهنگ_آرامش
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
#وقت_سلام
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@hamdelanqoran
🌹 دعای جوشن کبیر🌹
فراز۴۲🌹🌹
يَا مَنْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ سَبِيلُهُ
يَا مَنْ فِي اﻵْفَاقِ آيَاتُهُ
يَا مَنْ فِي اﻵْيَاتِ بُرْهَانُهُ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
اي آن كه در خشكي و دريا راه اوست،
اي آن كه در كرانه هاي هستي نشانه هاي اوست، اي آن كه در نشانه هايش برهان روشن اوست،
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
يَا مَنْ فِي الْمَمَاتِ قُدْرَتُهُ
يَا مَنْ فِي الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ
يَا مَنْ فِي الْقِيَامَهِ مُلْكُهُ
🍂🍂🍂🍂
اي آن كه در مرگ آفريدگان قدرت نمايي اوست، اي آن كه در قبرها پندآموزي اوست،
اي آن كه در رستاخيز فرمانروايي بي حدّ اوست،
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
يَا مَنْ فِي الْحِسَابِ هَيْبَتُهُ
يَا مَنْ فِي الْمِيزَانِ قَضَاؤُهُ
يَا مَنْ فِي الْجَنَّهِ ثَوَابُهُ
يَا مَنْ فِي النَّارِ عِقَابُهُ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
اي آن كه در حسابرسي اعمال شكوه اوست
اي آن كه در سنجش كردارها داوري اوست،
اي آن كه در بهشت پاداش اوست،
اي آن كه در دوزخ كيفر اوست
🍂🍂🍂🍂
#دعای_جوشن_کبیر
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منشاوی(سوره مبارکه أنفال)
هرشب قبل از خواب چندثانیه باقرآن مجید
#تلاوت
#قرآن_آهنگ_آرامش
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فصل دهم: آقای معلم
قسمت اول
جرئت نمیکردیم در خانه حرف از جنگ و جبهه بزنیم؛ فوری دعوا راه میانداخت. اخلاق تند رجب دست همه آمده بود. کم پیش میآمد بچههای مسجد و جهاد جلوی در خانه بیایند. مراعات حالم را میکردند که رجب به ما سخت نگیرد. همسایهی دلسوزی داشتیم. میدانست بعد از امیر زندگی بر من سخت میگذرد. آمد جلوی در خانه و گفت: «حاجخانوم! علی آقا که انقدر دوست داره خدمت کنه، یه پیشنهاد خوب براش دارم. شاید کمی از حال و هوای جبهه بیاد بیرون، حاجی هم آروم بشه. اگه موافق باشید، میتونم هماهنگ کنم بره نهضت معلم بشه؛ کم از جهاد نیست، ثواب هم داره.» فکرش را نمیکردم علی فوری این پیشنهاد را قبول کند. دوره آموزشی نهضت را بهسرعت گذراند و معلم یکی از مدارس محله شد. خیلی کارش را دوست داشت. اولِ صبح قبل از اینکه از خانه بیرون برود، به من سرمشق میداد. تا شب فرصت داشتم تکالیفم را انجام بدهم. سختگیر نبود و با حوصله غلطهایم را اصلاح میکرد. کمکم بدون کمک کسی توانستم نوشتهها را خودم بخوانم. روز معلم یکی از شاگردانش پانصد تومان هدیه به علی داد. عصر آمد خانه، پول را داد به من و گفت: «مامان خانوم! این پول رو ببر به این آدرسی که بهت میگم. یه خونواده نیازمند هستن که دختر مجرد تو خونه دارن. درست نیست من برم جلوی در خونهشون...» پول را گرفتم و سرش را بوسیدم. گفتم: «تو کِی انقدر بزرگ شدی علی جان؟!» صورتش از خجالت سرخ شد. عرق پیشانیاش را پاک کرد و برای نماز رفت مسجد. مدتی بعد از شهادت امیر، بچههای مسجد یکی بعد از دیگری به شهادت میرسیدند. علی گوشهگیر شده بود و کمتر حرف میزد، خنده به صورت این پسر نمیآمد.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
@shahedan_aref
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff
فصل دهم: آقای معلم
قسمت دوم
چند روزی از صحبت ما گذشت. نشسته بودیم سر سفره شام که علی خبر شهادت پسر یکی از فامیلها را داد و نامهای را که برای پدرش نوشته بود، خواند: «پدر عزیزم! مرا ببخش که بدون اجازه شما رفتم جبهه؛ ولی این را بدان به سن تکلیف رسیده بودم و امام خمینی تکلیف جهاد را بر عهده ما گذاشته بود...» کلی حرفهای زیبا و عاشقانه خطاب به پدر و مادرش نوشته بود. علی با شور و هیجان نامه را میخواند. خیال میکرد پدرش اینها را بشنود، دلش نرم میشود. رجب غذایش را تمام کرد، از پای سفره بلند شد و رفت به تماشای اخبار نشست. علی کنار سفره وا رفت. چشمک زدم، که عیب ندارد، امیدت به خدا باشد. خم شد طرف من و گفت: «مامان خانوم! گفتی کمکم میکنی، حالا وقتشه.» گفتم: «تا آخر شب صبر کن.» خواب رجب سنگین شد. به علی گفتم: «علی جان! مگه شما معلم نهضت نیستی؟! به بابات میگیم قراره اردو بری و چند روزی تهران نیستی. باقیش هم خدا درست میکنه. منم از فردا تو گوش بابات میخونم داری میری اردو و حواسش باشه.» گل از گلش شکفت. دست و صورتم را بوسید. میخندیدم، اما دلم داشت زار میزد برای آن روزی که رجب متوجه شود. هر روز از اردوی علی برای رجب میگفتم. واکنش خاصی نشان نمیداد. دو سه روز بعد علی را صدا زد و درباره اردوی مدرسه پرسید. هرچه میگفت، علی سرش را تکان میداد و با بله و نه جواب میداد. رجب کلافه شد و گفت: «زبون نداری؟! خیلی خب! پاشو برو. یه هفته بیشتر نشه.»
فامیلهای رجب از شهرستان آمده بودند. مشغول ریختن چای بودم که علی با عجله وارد خانه شد. چشمش که به میهمانها افتاد، جلوی در ایستاد. با دست به من اشاره کرد که: «وقت اعزامه، من رفتم.» از ترس رجب دنبالش نرفتم. آنقدر هول بود و عجله داشت که با دمپایی رفت! ماندم خانه و دلم را به بدرقهاش فرستادم.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
@shahedan_aref
برای دسترسی سریعتر به سوالات قرآنی روزانه، به کانال ویژه سوالات کانال همدلان قرآن بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3151167949C7f4094beff