eitaa logo
همه چی دون
13.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
با همه چی دون هرچی دوست داری بدون 😉🤔 به متنوع ترین کانال علمی در ایتا خوش آمدید 👌🏻🙏🏻 جهت تبلیغات : 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2121793950C9ec2e542b1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاک کردن با جوهر لیمو خیلی راحت کتری را رسوبزدایی کن و چایی خوشرنگ دم کن😜😋 @hamechydon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خلاقیت فوق العاده ببینید با ظرف شامپو چی درست می‌کنه ، واقعا عالیه @hamechydon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ نکنه توی خانه‌ای قرآن خوانده نشه! 🔹 استاد رفیعی 🌱 🌱 ‌‌‌ @hamechydon
🔻قضا و قدر مردى به نام «عابد»، از نيكان قوم حضرت موسى عليه السلام، سى سال از حضرت‏ حق درخواست فرزند داشت ولى دعايش به اجابت نرسيد. به صومعه يكى از انبياى بنى اسرائيل رفت و گفت: اى پيامبر خدا، براى من دعا كن تا خدا فرزندى به من عطا كند، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم، ولى دعايم به اجابت نمی رسد. 🤲آن پيامبر دعا كرده، گفت: اى عابد، دعايم براى تو به اجابت رسيد، به زودى فرزندى به تو عطا می شود، ولى قضاى الهى بر اين قرار گرفته كه شب عروسى آن فرزند، شب مرگ اوست!! عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت. همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعاى پيامبر از خدا فرزند خواستيم تا در كنار او در دنيا راحت باشيم، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت بايد به قضاى حق راضى بود. شوهر گفت: ما هر دو پير و ناتوان شده ‏ايم چه بسا كه وقت بلوغ او عمر ما به پايان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشيم. پس از نُه ماه پسرى نيكو منظر و زيبا طلعت به آنان عطا شد. براى رشد و تربيت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و كمال رسيد. از پدر و مادر درخواست همسرى لايق و شايسته كرد؛ پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا می ‏داشتند، تا از ديدار او بهره بيشترى برند. به ناچار كار به جايى رسيد كه لازم آمد براى او مراسمی برپا كنند. شب عروسى به انتظار بودند كه چه وقت سپاه قضا درآيد و فرزندشان را از كنار آنان بربايد. عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا يك هفته بر آنان گذشت. ☘پدر و مادر شادى كنان به نزد پيامبر زمان آمدند و گفتند: با دعايت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى كه زمان مراسم او با شب مرگ او يكى است، اكنون يك هفته گذشته و فرزند ما در كمال سلامت است! پيامبر گفت: شگفتا، آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلكه به الهام حق بود، بايد ديد فرزند شما چه كارى انجام داد كه خداى بزرگ، قضايش را از او دفع كرد. در آن لحظه جبرئيل امين آمد و گفت: خدايت سلام می رساند و می ‏گويد؛ به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود كه بر زبان تو راندم، ولى از آن جوان خيرى صادر شد كه من حكم مرگ را از پرونده‏ اش محو كردم و حكم ديگر به ثبت رساندم، و آن خير اين بود كه آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد، پيرى محتاج و نيازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد، آن پير محتاج غذا را كه در ذائقه ‏اش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت وگفت: 🤲پروردگارا، بر عمرش بيفزا. من كه آفريننده جهانم به بركت دعاى آن نيازمند، هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانيان بدانند كه هيچ‏كس در معامله با من از درگاه من زيانكار برنگردد و اجر كسى به دربار من ضايع و تباه نشود. @hamechydon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوتا ترفند خیاطی که خیلی کاربردیه✌️ کیا بلد بودن ؟! @hamechydon
به یقین رسیده ام پشتکار و استقامت محض، تقریبا نیمی از علت متمایز بودن افراد موفق و ناموفق است 🕴 استیو جابز @hamechydon
تا هنگامی که برداشت جامعه از آزادی این باشد که «تو نیز آزادی سخن بگویی اما فقط باید چیزی را بگویی که من می‌پسندم» ، هیچ سخن حقی بر زبان‌ها نخواهد رفت ! 🕴 احمد شاملو @hamechydon
دوست داشتن، احتمالا بهترین شکل مالکیّت است، امّا مالکیّت، بدترین شکل دوست داشتن ... 🕴 ژوزه ساراماگو @hamechydon
هیچکـس در هیـچ جـای زمیـن بقچـه ای همراهـش نیست که برایمـان حـالِ خـوب بیـاورد... هـنر این است بلـد باشیـم شـاد باشیـم و شـادی بیافرینیـم. @hamechydon
💢ده خویشاوند دیگر درویشی به خانه‌ای رسید، پاره نانی خواست. دخترکی در خانه بود. گفت : نیست. گفت : چوبی، هیمه‌ای؟ گفت : نیست. گفت : کوزه‌ای آب. گفت : نیست. گفت : پاره ای نمک؟ گفت : نیست. گفت : مادرت کجاست؟ گفت : به تعزیت خویشاوندان رفته است. گفت : چنین که من حال خانه‌ی شما می‌بینم، ده خویشاوند دیگر می‌باید که به تعزیت خانه‌ی شما آیند. @hamechydon
💢خر کندرو کسی مردی را دید که بر خری کندرو نشسته، گفتش: کجا می‌روی؟ گفت: به نماز جمعه. گفت: ای نادان! اینک سه‌شنبه باشد. گفت: اگر این خر شنبه‌ام به مسجد رساند نیکبخت باشم!! @hamechydon
💢پند لقمان ای جان فرزند؛ هزار حکمت آموختم که از آن، چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد، هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛ دو چیز را هرگز فراموش مکن؛ "خدا" و "مرگ" را دو چیز را همیشه فراموش کن؛ "هنگامی که به کسی خوبی کردی" "زمانی که از کسی بدی دیدی" و هر گاه به مجلسی وارد شدی "زبان نگه دار" اگر به سفره ای وارد شدی "شکم نگه دار" وقتی وارد خانه ایی شدی "چشم نگه دار" و زمانی که برای نماز ایستادی "دل نگه دار" پند لقمان حکیم به فرزند @hamechydon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارینا العلمین یک ساحل شنی سفید در حومه غربی اسکندریه، مصر است. آب دریا کاملاً لاجوردی است - بیشتر شبیه مالدیو است. با این حال، پوشش گیاهی ساحلی مانند سایر نقاط مصر بسیار ضعیف است. نه چندان دور از خط ساحلی، کانال های مصنوعی زیادی نیز وجود دارد که می توانید در آنها پیاده روی کنید یا حتی شنا کنید.. @hamechydon
🌏پوست این بچه کبرا در حدی شفاف است که رگ‌ها و قلبش قابل دیدن هستند. @hamechydon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا برگ خورن یک حلزون 🐌 رو از نزدیک دیده بودی @hamechydon
شمشیر ۳هزارساله‌ی برنزی که در شهر نوردلینگنِ باواریای جنوبی در آلمان کشف شده است. @hamechydon