eitaa logo
حامدزمانے
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
251 فایل
﷽ ✌️¹⁴⁰⁰.².²⁷✌ @mhsa_ech ©️ @Hamedzamani_ir لینک گروه ناشناس: https://eitaa.com/hamedzamany_nashenas گیف واستیکرهامون👇 @HamedzamaniGIF 🎁عیدی بگیر: https://ble.ir/hamed_zamani_ir 🔶نکته:این کانال رسمی نیست❗ 🔷️کپی؟!فوروارد کن لذت ببریم😉
مشاهده در ایتا
دانلود
این عکس تولید استودیو ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️ @mmyz86 ◾️ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 @mmyz86 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
تمام پست های ایستاده کار ادمین ❤️الجهاد❤️هست 🔥🔥 اضافه شد...
𝐉𝐨𝐢𝐧↓ 「@hamed_zamani_ir
🔴کمپین درخواست بازگشت حامد زمانی خواننده انقلابی به عرصه موسیقی شرکت در کمپین 👇 https://farsnews.ir/my/c/92690
هم اکنون نماهنگ مرگ بر آمریکا با صدای حامد زمانی @hamed_zamani_ir
☝️🏻 ایم تا آخرین نفس!❤️
پروفایل ایستاده😍✨ •┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈• 〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR
⭕️این داستان قدیمی ماجرای برخی از مشکلات قدیمی حامد زمانی است... بسم الله تابستون سال ۸۵ بود… چند ماه قبلش پدرم همه ی داراییش رو که یه سواری معمولی بود به قیمت ۷میلیون تومن فروخت وبا همون پول قرارداد یه آلبوم موسیقی رو با یه شرکت تولید آلبوم موسیقی (از اون شرکتای کلاهبردار موسیقی که ۹۰ درصدشون از این قاعده مستثنی نیستند و از عشق جوونای مردم به موسیقی سوء استفاده میکنند) امضا کردم… امضای قرار داد با دو نفر به اسامی سهراب.ق و امیر حسین.م چند ماه گذشت … تابستون شد و من همچنان امیدوار و مغرور… نه پولی داشتم و نه جای خوابی… شاید دو ماه یه بار با فروختن شعری یا ملودی ای صد تومن ته جیبم رو میگرفت… اوضاع سختی بود تا اینکه با یه پیشنهاد از طرف مدیر همون شرکت مواجه شدم: ساختن دو تا شعر و ملودی در روز به ازای جای خواب یا خوابیدن در دد روم (اتاق ضبط) استودیو از ساعت ۱۱ تا ۷ صبح! پیشنهاد بدی نبود! یعنی من میتونستم ساعت ۱۱ شب برم اونجا و اما میبایست قبل از ورود کارکنا بزنم بیرون! چاره ای نداشتم… پس پذیرفتم… اما داستان به اینجا ختم نمیشد… شاید بپرسید چرا باید قبل از ورود کارکنا میزدم بیرون؟ نمیخوام بگم تیپ و ظاهرم خیلی مذهبی بود…نه!… اما از اونجایی که فشار روحی خیلی روم زیاد بود… از یه طرف غرورم اجازه نمیداد برای امرار معاش از خونواده ای که هر چی داشتن برای من گذاشته بودن طلب پول کنم… از طرف دیگه احساس تنهایی شدیدی میکردم… برای همین همیشه دستم یا یه تسبیح بود یا مفاتیح تا فقط با ذکر خودمو بتونم آروم کنم … شماها خوب میفهمید چی میگم… چون حتما این روزا رو داشتید… اما این تسبیح و مفاتیح دلیل یا بهانه ای بود که من باید قبل از ورود کارکنا میزدم بیرون… چون آقای مدیر عقیده داشتن اینا باعث میشه مشتریای ما بپرن و دیگه نیان اونجا!!! یه دلیل دیگه اش تیپمو لباسام بود… چون تمام ماه هایی که من اونجا بودم… من بودم و همون یه دست لباس… اما تو تموم اون روزا نذاشتم خونوادم از اوضاعم مطلع باشن… همیشه پشت تلفن از به کام بودن ایام و روبراه بودن اوضاع کار و آلبوم براشون میگفتم… خونواده ای که هیچی برام کم نذاشته بودن… اما بخاطر اینکه میدونستم پدرم همه ی داراییشو برای راه من گذاشته بود هربار که صحبت از ریختن پولی به حسابم میکرد خجالت میکشیدم و غرورم اجازه نمیداد که قبول کنم… گفتم که: داستان به اینجا ختم نمیشد… از یه طرف هزینه ی خورد و خوراک هر روزه برام ممکن نبود و از طرف دیگه فقط نزدیکی به خودش بود که منو امیدوار نگه میداشت… برای همین تصمیم گرفتم روزای مونده به ماه رمضون رو روزه بگیرم… اینو همه ی آقایون و خانمای اون دفتر و دوست دخترا و پسراشون میدونستن… تخریبها و تحقیرها به کنار… اینکه با وقاحت حتی تو ماه رمضون به خودشون اجازه میدادن جلوی من غذا بخورن و حتی بعد از افطار به فکر حرمت روزه داری نباشن که شاید چندین روزه سحری و افطاریش چیزی جز یه لیوان شیر و کیک نبوده، حال منو از قبل بدتر میکرد… حرفی که میخوام بزنم از اینجا شروع میشه: دو شب در هفته به هر دلیل توی اون دفتر، مهمونی (پارتی) بر پا بود! پس من مجبور بودم شبهایی رو بیرون از استودیو صبح کنم… استدیو توی عباس آباد (خ شهید بهشتی) بود… و یه همچین شبایی رو من مجبور بودم تا صبح قدم بزنم و فکر کنم… و وقتی دیگه پاهام جون نداشت، تنها مامن من پارک اندیشه (میدون پالیزی) بود… دو تا نیمکت توی اون پارک هست که شاهد داستان اون روزهای منه که هنوزم همونجایی هستن که بودن… سالها گذشت و گذشت… اتفاقهای خوب و بد زیادی رخ داد… اتفاقهایی که شاید دونه دونه شو که حاوی درسهایی باشه همینجا براتون بگم… همیشه برای خواننده کنسرت یعنی موفقیت! یعنی کارت به جایی رسیده که مردم حاضرن بیان برای آهنگات وقت بذارن و هزینه کنن… روزها گذشت و گذشت تا روز اولین کنسرت من در فرهنگسرای اندیشه… من و بچه ها مشغول sound check بودیم… برای اینکه یه نفسی تازه کنم زدم از سالن بیرون.. توی راهرو… از پنجره ی فرهنگسرا بیرون رو نگاه کردم: دو تا نیمکت… توی کادر پنجره… هنوز همونجا بودن! یه نفس عمیق کشیدم… دو تا اشک نا خود آگاه چکید روی گونه هام… زیر لب دوباره گفتم… این بار با اطمینان بیشتری: “الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله… اشکامو پاک کردم و رفتم داخل سالن پیش بچه ها… پ.ن: پیشنهاد میکنم حتما بخونید! •┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈• 〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR
ـاینـ ـمنمـ باز ـــمتهمـــ ـمیشمـ💔 ............................................... ـعاشقا ـــایستادهـــ ـمیمیرنـ💔 •┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈• 〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR
هدایت شده از mahdiorg.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
〝﷽‌〞‌ چه خوب است که به آیه: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ🌹 ایمان کامل بیاوریم و: قــؙــمِ الْلَیْــــۛـــــل྇ إلّٰا قَلِیٖــــــــــــــۙلٰاً༝ را در عمل‌مان جاری سازیم✅ INSTAGRAM:🅼🅰🅷🅳🅸 🆔@mahdiorg_ir
هدایت شده از mahdiorg.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ↩و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او 🧕🏻🧔آرامش🙆‍♂️🙆‍♀️ یافته و با هم انس♥️گیرید و میان شما رأفت🙏🏻و مهربانی😍 برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادله‌ای (از علم و حکمت حق) آشکار است.🔥 💌سالروز ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س گرامی باد 🎆✨🎇   @mahdiorg_ir
- ايستادنه! اما تو جايگاهِ نياز! - ايستادنه! اما تو وادي محبت! - ايستادنه! اما تو مقام قُرب! - يه توی محرم هيچ كاري رو جز برای رضای خدا و اهلبيت (ع) انجام نميده! - هيچ كاری رو برای خودنمايی و بَه بَه و چَه چَه ديگران انجام نميده! - كمتر به دنيا و مسائلش فكر ميكنه و اهميت ميده! - يه توی روضه ی ابی عبدالله خاكه! و خودش رو از هيچكس بالاتر نميدونه! - و توی عزاداريها به عناوين و ظواهر توجهی نميكنه! - توجه اصليش اول به اصل و هدفِ عاشوراست؛ بعد به مصائب و بلاهای ابی عبدالله (ع) و خونوادش! - سعي ميكنه توی اين ماه از كارای لذتبخش بيشتر دوری كنه (حديث امام صادق ع ) - و توی برپايی و رونق مراسم عزاداری هر كاری ميكنه (أحيا أمرنا / حديث امام رضا ع) - يه توی محرم كمتر ميخنده! - و سعي ميكنه هميشه با وضو باشه! - ادعای دروغ نميكنه و لاف نميزنه مخصوصاً توی اثبات عشقش! - و از "ظلم" دوری و باهاش دشمنی ميكنه! - و حواسش به مظلوم و حق هست! وگرنه هيچی بهش اضافه نميشه! (قانون اهليت: ولا يزيد الظالمين الا خساراً) 🔻 ماهِ خلوته؛ - ماهِ فكر و ماهِ توجه! - ماهِ رشده! و "محرم" بهترين ميونبره برای رشد! 🔻🔻 يادمون باشه! كرمِ ارباب همه رو فراميگيره! حتي يه پاپتی و يه لاقبا و روسياهی مث منو! اين دستگاه ؛ دستگاه عشقه! خوشبحال اونيكه اين عشقو وسيله ای كنه برای معرفتش! 🔺 📌 📝 ۱۳۹۵/۷/۱۵ @hamedzamanimusic 』 •┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈• 〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR
عرض ادب خدمت تک تک داداشا و خواهران گرامی و 🤚