در بهار قرآن و در آستانه ی شب های نزول وحی
یادآوری و تکرار این پیام قرآنی ضروری ست که ما برای هدایت نیامده ایم
هدایت مخصوص به ذات اقدس حضرت حق است
کار ما به فرض آنکه یک روز آدم حسابی شویم دعوت است
امامت است
یعنی اینکه خودمان برویم و برسیم و سپس دیگران را دعوت به آمدن کنیم
آنهم نه فقط با حرف و قدرت کلمه
که با کیمیای حُسن خلق و محبت
هیچ چیز جای محبت را نمیگیرد
ریسمان و رشته ی محبت است که دلها را جذب می کند و می کشاند
که اگر حتی در دعوت خود غلیظ شدیم ، پافشاری کردیم و اصرار
و اگر این ریسمان محبت گسست ،حرکتی هم اتفاق نخواهد افتاد و لبیکی نخواهیم شنید .
ما و متولیان فرهنگی و مذهبی امروز ما غالبا درگیر هدایتیم نه دعوت !
یعنی گزیده شدن از سوراخی که نه یک بار و دوبار بلکه هزاران بار از آن گزیده شدیم
و باز هم تکرار و تکرار
من دینم را در بلبشوی لاقیدی ها ، هرهری مذهبی ها و تعصب ها
از چشم پوشی ها ، رافت ها ، مهربانی ها ، تکریم ها و نوازش های مادربزرگ هایم فخرالسادات و اشرف الساداتی گرفته ام که سالها بعد فهمیدم نماز شبشان ترک نمی شد شما چطور ؟ ...
#خاطرات
#نثر
#حامدانتظام
@hamedentezam
سبحان الله!
با دیدن این آیات خاطره ای زنده شد
یادمه نزد اهل دلی صحبت از مسئولی شد که برو بیایی داشت و خدم و حشمی
به برکت انقلاب اعتباری و به اعتبار انتخاب ساده دلان ، مسئولیت دندان گیری
اوناییکه تو گود بودن، میدونستن که بد جوری زده به خاکی
نگرانی از این بود که نکنه این یار غار ، با لباس پیغمبر به تن ، بزنه به دره و یه عده مردم از همه جا بی خبر رو به اسم دین و انقلاب و اصلاح و تجدد ، بکشه به
جایی که نباید ...
اما چند نفر از جمع، هنوز امید داشتن که با توبه برگرده و می گفتن نباید زود قضاوت کرد
نگاهها متوجه یک نقطه شد و منتظر شنیدن این پاسخ
که ای استاد آیا امیدی برای توبه ی فلانی هست ؟!
تبسمی کرد و فرمود : بله ، اما قدری دیر !
گفتیم یعنی کی :
گفت: وقتی سرش به لحد بخورد
حقیقتا در دلم حس خوبی نسبت به پاسخ شیخ نداشتم و اینکه چگونه اینقدر بی محابا آینده ی یک انسان را قضاوت میکند .
دو سه سالی گذشت و آن مرد همچنان با همان فرمان می راند و می تاخت تا روزیکه در اوج اختلاف پراکنی در جامعه و قدرت طلبی و مرید پروری خبر آمد که خواجه مُرد و من همان دم به یاد کلام شیخ افتادم یاللعجب!
عجیب تر اینکه هنوز عده ای از مریدان و هواخواهان ، لقمه های جویده شده ی آن مرد را مزمزه میکنند بی آنکه حتی بدانند در کجای این عالم خاکی دفنش کردند و یا به یاد بیاورند سالگرد وفاتش را !!!
و چه کوتاه است فرصت توبه ...
#خاطرات
#انتخاب
#حامدانتظام
@hamedentezam