12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه خنده های قشنگی
به لب نشانده ای
ای #شهید
چه #خاطرات که مانده
ماندگار افق های ناکجا آباد ..
و ما انگار #بیداریم
و شعر #شهــــادت می خوانیم!!
ما را به خود برسان
دلمان برای تبسم هایت تنگ💔 است...
@shahidhamedjavani1369
#خاطرات
آرزوی حامد، دفاع از حرم حضرت زینب(س) مانند برادرش حضرت ابوالفضل(ع) بود
آقای جوانی ادامه میدهد: حامد همانطور که در وصیت نامهاش گفته است، آرزویش این بود که از حرم حضرت زینب(س) مانند برادرش حضرت ابوالفضل(ع) دفاع کند و برای همین شهید ابوالفضلی لقب پیدا کرد. حامد، شهید ابوالفضلی جبههی مقاومت است و وقتی در سوریه در بالین پسرم بودم، هرکسی که تماس میگرفت و جویای احوال حامد میشد، میگفتم مقتل حضرت ابوالفضل را بخوانید. گویی هر آنچه که در شهادت ایشان بود در زمان شهادت حامد هم متبلور شده بود.
@shahidhamedjavani1369
#خاطرات
حامد در همان حال لب به سخن باز کرد و گفت: مادر اجازه میدهی برای دفاع از حریم الله به سوریه بروم؟ با خوشحالی گفتم: پسرم ای کاش ۱۰ فرزند دیگر مانند تو داشتم که برای دفاع از وطن همراه تو به عملیات اعزام شوند. حامد بار دیگر گفت که مادر این جایی که من میروم نه خانه خاله است و نه خانهی عمه. بزرگترین تیکهای که از اینجا به خانوادهها میرسد، گوش است که اگر آن را هم بدهند ممکن است جانباز، اسیر، مفقود الاثر یا حتی شهید شوم.
خانم پادبان میگوید: حامد گفت که مادر وقتی رفتم، پشت سرم گریه نکن چرا که فامیل و آشنا ناراحت و دشمن دل شاد میشود. تا همین لحظه هم به لطف خدا اصلا برای حامدم گریه نکردم. خدا در همین مواقع برای ما صبری عطا کرد که دیگر حامد برای ما نیست و تقدیم سیدالشهدا(ع) کردهایم.
❲➛↭ @shahidhamedjavani1369🌸⃟🌤❳
#خاطرات
مدام از کمک آمریکا به داعش میگفت
پدر شهید جوانی با بیان اینکه فرزندش پس از بازگشت از اولین مأموریت خود، خاطراتی را تعریف کرده بود، اظهار داشت: پس از اولین اعزام پسرم به منطقه و بازگشتش در اسفندماه، وی مدام از حال هوای منطقه و شرایط سخت جنگ در سوریه تعریف میکرد و با اشاره به حوادث آن روزهای جنگ سوریه، میگفت: «من در آنجا به عینیت میبینم که چگونه هواپیماهای آمریکایی به بهانه بمباران داعشیهایی که در محاصره نیروهای جبهه مقاومت بودند برای آنها با چتر اسلحه و مهمات و مواد غذایی میرسانند و به جای داعشیها نیروهای سوری و مردمی را بمباران میکنند تا راه فراری برای داعشیها باز کنند».
#شهید_حامد_جوانی
❲➛↭ @shahidhamedjavani1369🌸⃟🌤❳
#خاطرات
میدانست شهید میشود
پدر شهید جوانی در ادامه گفت: با وجود تعیین زمان عقد در روز اول فروردین، حامد به من گفت که «بابا من اکنون شرایط ازدواج ندارم. من در این دختر و خانواده ایشان هیچگونه ایرادی نمیبینم، هر ایرادی هست از من است. من نمیخواهم نام کسی در شناسنامهام ثبت شود و بعدا از آنها شرمسار شوم، چرا که اگر اینبار خدا بخواهد و من عازم سوریه شوم مدت زیادی زنده نخواهم بود».
❲➛↭ @shahidhamedjavani1369🌸⃟🌤❳
#خاطرات
حامد برای من پسری نمونه، جوانی پاک و رئوف بود که در همهی حالتها حتی در خشمگین ترین زمان ممکن نیز احترام به پدر و مادر را فراموش نمیکرد و علاوه بر احترام به پدر و مادر احترام به همسایهها، خویشاوندان و دوست و آشنا را نگه میداشت. جوانی بود که حق الناس و حق الله را به خوبی رعایت کرده و سعی میکرد تا کسی از او رنجیده خاطر نشود. حتی غریبهای که اصلا تا به حال او را ندیده و نشناخته است.
❲➛↭ @shahidhamedjavani1369🌸⃟🌤❳