eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
2.5هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
11.3هزار ویدیو
37 فایل
☫﴿﴿ خُِـَِבَِاَِیَِاَِ شُِکَِرَِتَِ ﴾﴾☫ 💫 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ 💫 ❣️جانم ؋ــבاے رهبر ،...🩸 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ :)🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
‌‌꧁༼﷽༽꧂ ܢ̣ܢܚܩܢ ܝ‌ܢ̣ߺ ߊ‌ܠܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ ࡐ‌ߊ‌ܠࡎܥ‌‌ࡅ࡙ܧࡅ࡙ࡍ߭ ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــ
📖 عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد . ترڪش خورده بود بہ سرش ، با اصرار بردیمش اورژانس . می‌گفت : « ڪسی نفهمہ زخمی‌ شدم . همینجا مداوام ڪنید ». دڪتر اومد گفت : «زخمش عمیقہ ، باید بخیہ بشہ ». بستریش ڪردند . از بس خونریزی داشت بی هوش شد . یہ مدت گذشت . یڪدفعہ از جا پرید . گفت : « پاشو بریم خط ». قسمش دادم . گفتم : « آخہ تو ڪه بی هوش بودی ، چی شد یهو از جا پریدی »؟ گفت : « بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی . « وقتی توی اتاق خوابیده بودم ، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل .» « فرمودند : «چیہ ؟ چرا خوابیدی ؟» عرض ڪردم : « سرم مجروح شده ، نمی‌تونم ادامہ بدم ». حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند : « بلند شو ، بلند شو ، چیزی نیست . بلند شو برو بہ ڪارهات برس . » بہ خاطر همین است ڪه هر جا ڪه می‌روید حاج احمد ڪاظمی‌حسینیہ فاطمه ‌الزهرا (س) ساختہ است … « سردار عشق و شهید عرفہ » !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
خداوندا! در روز عرفه خود را برای شناخت و درک قربانگاه گناهانم آماده می کنم.... قربانگاه عادتهای زشت و ناپسند، قربانگاه نافرمانیها و طغیان در پیشگاه ذات اقدست. قربانگاه فرمانبرداری از شیطان. روز عرفه معرفی توانائیهای انسان است برای قرار گرفتن در مسیر درست بسمت تعالی.... بسوی قرب الهی. و چه زیبا اباعبدالله، راهی شد..... نه به قربانگاه گناه، او با همهء هستیش بسمت قربانگاه عشق راهی شد. دعای عرفه 💚 السلام علیک یا اباعبدالله. !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
💠 امام خامنه ای حفظه الله: را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است..؛ لحظه‌لحظه‌ی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است.. !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴شهیدی که یه تنه ۶ ساعت جلوی ایستاد ‼ 🔹فرمانده تیپ بود. ۳ ابان ۱۳۹۴📆ساعت ۱۲ و نیم به آنها حمله میشود و او با دو نیروی دیگر و ۴۰۰ نیروی بودند ک پس از حمله تمام نیروهای سوری فرار میکنند و او زخمی💔 و بیهوش میشود 🔸و وقتی ساعت ۶ ⏰به هوش می اید، متوجه میشود او در تمام این مدت به تنهایی👤 جنگیده. او را کول میکند تا از معرکه نجات دهد در همین حین او را هم می زنند😔 ‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
✯خـاطـــرات شـهـدا... بار اولے کہ میخواست برود سوریه آینہ قران گرفتم برایش.. قرآن را بوسید و باز کرد ترجمه آیہ را برام خواندش ولے بار آخرے کہ میخواست برود، وقتے قرآن را باز کرد آیه را ترجمه نکرد گفتم: سعید چرا ترجمہ نمیکنے؟! رو به من کرد وگفت: اگہ ترجمہ آیہ رو بهتون بگم ناراحت نمی شین؟! گفتم: نه گفت: آیہ‌ شهادت اومده و من بہ آرزوم مےرسم♥️ ✍🏻به روایت مادر شهید سعید بیاضی زاده !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
🌹شب عملیات فتح المبین، پشت قرارگاه نشسته بودیم و با هم صحبت می‌کردیم. در حین صحبت، دیدم. یک فشنگ کالیبر دستش گرفته و با آن بازی می کند. بعد به فشنگ اشاره کرد و گفت: «این تیر خوبه بخوره وسط پیشونی، جایی که پیشونی را روی مهر می‌گذاری.» با حسرت گفت: «چه کیفی داره!» عملیات فتح المبین آغاز شد. سعید به همراه حمید رمضانی برای سرکشی به یکی از محورها رفت. در بین راه مورد هدف تیربار دشمن قرار گرفت و سعید شهید شد.  وقتی با جنازه سعید رو برو شدم، به اولین جایی که نگاه کردم پیشانی اش بود که تیر به سجده‌گاهش اصابت کرده و او را به آرزویش رسانده بود. 🔸راوی:حاج صادق  آهنگران   🌷 ‌‎‌‌‎ 🥀🕊 !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313