💧 #اشک_های_زهرایی ،...
دکتر مسرور روایت می کند : سال 1363 بود . من و شهید بهداشت با تویوتای گردان ، به طرف خط مقدم حرکت کردیم . دخترم تازه به دنیا آمده بود ، در بین مسیر از من پرسید :
حاجی ! برای دخترت چه اسمی انتخاب کردی ؟
گفتم : کوثر
چشمان ناصر با شنیدن نام « کوثر » پر از اشک شد و مخفیانه گریه می کرد. گریه های مخفیانه اش پس از لحظاتی ، آشکار شد و در حالی که زمزمه « یا زهرا ، یا زهرا ،...» بر لب داشت ، مدام اشک می ریخت و گاهی هم با هق هق می گفت :
- حاجی ! چه اسم قشنگی !
و با مظلومیت خاصی برای خانم فاطمه زهرا (س) مرثیه می خواند و عاشقانه اشک می ریخت .
🩸#شهید_ناصر_بهداشت
♻️ #گردان_حمزه_سیدالشهدا
☟🅹🅾🅸🅽🅸🅽☟
³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•┄┅³¹³
https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313