eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
3.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
16.2هزار ویدیو
68 فایل
☫﴿﴿ ܟܿܥ‌‌ߊ‌ࡅ࡙ߊ ܢܚ݅ܭܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ ﴾﴾☫ 🤲 #الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ ✨️ ❣️ جߊ‌ࡅ߭ܩܢ ؋ــבاے ܝ‌ܣܢ̣ܝ‌ ،...🩸 🌹 #شهیـב_ܝ̇ߺܢܚ݅وی_ܩیܩیܝ‌ܨ 🖤 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ ،...(:🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
📓 ؛ 💔 جدال عشق و تکلیفِ صیداحمد ؛ هنگام دل‌بُریدن از دخترش ،... 🌼 ،... معاون گردانِ انبیاء از تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع) بود . دخترش خدیجه که متولد شد ؛ اومد برا دیدنش . صورتش رو به نوزادِ تازه بدنیا اومده‌اش نزدیک کرد و با تمام وجود فرزندش رو بویید ،... مادرش اومد جلو ؛ پیشونی‌اش رو بوسید و گفت : بخاطر بچه‌هات هم که شده ، بیشتر مواظب خودت باش ! صیداحمد لبخندی زد و گفت : جان من فدای این خاک ،... بعد هم شروع کرد از پاسداری گفت که تازه عقد کرده و اومده بود جبهه ،... یا از بسیجی ۱۴ ساله‌ای گفت ؛ که ترس به جانِ عراقی‌ها انداخته بود ،... مادرش هم سکوت کرد ،... 🌼 ،... رفته بود منطقه‌ی زبیدات عراق . توی مسیر داشت به بچه‌هاش فکر می‌کرد . هم به مجید ؛ هم به خدیجه ؛ و هم به بوسه‌های آخری که بر صورتشون زده بود . تازه به منطقه رسیده بودند که باران خمپاره امان از همه برید . صیداحمد حتی فرصت نکرد از ماشین پیاده بشه . مدام فریاد می‌زد : بخوابید روی زمین ، بخوابید !!! تا اینکه ترکشی اومد و خورد به شقیقه‌ی صیداحمد ؛ همون‌جایی که پر شده بود از بوی تنِ دخترِ تازه متولد شده‌اش . خورد جای بوسه‌های مادرش‌ ،... جالبه که ترکش درست همان‌جایی خورده بود که صیداحمد به همرزمانش می‌گفت : می‌دونم گلوله به اینجای سرم می‌خوره ،... ▫️۱۴ اردیبهشت ؛ سالروز شهادت صیداحمد سپهوند گرامی‌باد ،...✨️ 🌹 روحــشــون شــاد و یــادشــون گــرامــیــ با ذکر صلوات 🌾 •   ⃟🇮🇷 ⃟𖠇☫࿐ྀུ༅࿇༅════════ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313