eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
2.4هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
37 فایل
☫﴿﴿ خُِـَِבَِاَِیَِاَِ شُِکَِرَِتَِ ﴾﴾☫ 💫 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ 💫 ❣️جانم ؋ــבاے رهبر ،...🩸 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ :)🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 نماز خواندن شهید محمد حسین یوسف الهی به زلالی و طراوات باران در زیر باران💦.🌧 🔹 آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد. ◇ من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست. ◇ از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد. ◇ حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود. 🩸💧 ☘️ 📿 ☘️ 📿 📿 🌖 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 ┄┅═✧☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹کجایید ای شهیدان خدایی... 🔹بعد از عملیّات والفجر چهار وقتی از ارتفاعات کنگرک بر می گشتیم من و محمدحسین یوسف الهی (رزمنده و عارف لسگرثارالله-ع) تنها داخل یک ماشین بودیم همه بچّه ها بار و بنه را جمع کرده و رفته بودند و ما آخرین نفرها بودیم. 🔸توی ماشین صحبت می کردیم و می آمدیم محمد حسین گفت رادیو را روشن کن به محض این که رادیو را روشن کردم سرود کجایید ای شهیدان خدایی شروع شد. 🔹با شنیدن این سرود یک مرتبه محمّدحسین ساکت شد مستقیم به جاده نگاه می کرد یک دستش روی فرمان و دست دیگرش هم روی شیشه ماشین بود چنان محو سرود شده بود که دیگر توجهی به اطرافش نداشت. 🔸احساس می کردم که فقط جسمش اینجاست گویا یاد رفقای شهیدش افتاده بود. 🔹حال و هوایی که در آن لحظه داشت ناخوداگاه مرا هم دنبال خود می کشید وقتی سرود تمام شد باز هم در حال و هوای خودش بود و تا رسیدن به مقصد دیگر هیچ حرفی نزد. کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کجایید ای سبک بالان عاشق پرنده تر ز مرغان هوایی کجایید ای شهان آسمانی بدانسته فلک را در گشایی کجایید ای ز جان و جا رهیده کسی مر عقل را گوید کجایی ؟ کجایید ای در زندان شکسته بداده وامداران را رهایی 📚کتاب حسین پسر غلامحسین صفحات ۱۲۹_۱۲۸ راوی: محمد علی کار آموزیان 🌷🌷 ☘️ ☘️ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
سالروز شهادت شهید محمدحسین یوسف‌ الهی 🔹سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بخشی از وصیت نامه خود خطاب به همسرش خواسته بود که در کنار مزار شهید یوسف‌ الهی به خاک سپرده شود. 🔹شهید محمد حسین یوسف الهی، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود که در سال ۱۳۶۴ و در ۲۴ سالگی به شهادت رسید. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
یک شب شهید اکبر شجره نگهبان بود امّا بنده خدا به خاطر خستگی زیاد همان جا کنار میله خوابش برده بود. محمد حسین وقتی که از راه می رسد و اکبر را در خواب می بیند دیگر بیدارش نمی کند خودش می نشیند و تا صبح نگهبانی می دهد. نزدیک صبح وقتی اکبر بیدار می شود و محمد حسین را در جای خود می بیند خیلی خجالت می کشد محمد حسین هم برای تنبیه اکبر شب او را سر پست نمی گذارد. خیلی عجیب است که برای تنبیه یک نفر به جای اضافه کردن مدت نگهبانی اش او را از انجام کار محروم کنند برای بچّه های اطّلاعات شاید یکی از سخت ترین مجازات ها همین بود. مثلاً اگر کسی را توی معبر نمی فرستادند انگار بزرگترین توهین را به او کرده بودند و این ها همه به خاطر جوی بود که محمد حسین در واحد به وجود آورده بود. 🌷 🌷 ☫➼‌┅═³¹³═┅┅───┄ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
✍ شهید محمد حسین یوسف الهی ،... 🔸اجر جهاد شهادت است و من خیال ندارم از راهی که انتخاب کرده و می روم برای خود مظاهر مادی دنیای فانی را تدارک ببینم . 🩸 ➳🅹🅾🅸🅽🅸🅽⚘ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🩸─‌┅═‎✧بِسمِ ربّ شُّهدا✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌🩸 ✍ شهید عارف محمدحسین یوسف الهی ،...🩸 🔹گاز شیمیایی و عشق هر دو می سوزانند ! 🔸 یکی پوست را ؛ و چشم را ؛ و جسم را و دیگری دل را و جان را ،... 🔹هر دو سوختن ناله ها دارد و نشانها ! 🔸خوب که نه ؛ بد هم نگاه کنی نشانِ هر دو سوختن را در او می بینی ،… ✅ ولی این سوختن کجا و آن سوختن کجا ،...!؟ 🎤 راوی ؛ آقای علی زین العابدین پور ،... 🌷 🕊 ➳🅹🅾🅸🅽🅸🅽⚘ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
✍ روزی که شهید محمد حسین یوسف الهی با دو عصا زیر بغل به گلزار شهدا رفت و حقی که فقط با شهادت ادا می شد ،... 🔹پیش از این که محمّد حسین دوباره به منطقه برود یک روز با هم به گلزار شهدا رفتیم او با دو عصا زیر بغلش آمده بود با هم میان قبور شهدا قدم زدیم و بعد بالای سر قبر دامادمان شهید ناصر دادبین نشستیم . 🔸به محمّد حسین گفتم آقا محمد حسین این جنگ بالاخره کی تمام می شود گفت این جنگ نباید تمام شود . 🔹پرسیدم برای چی گفت به خاطر این که به یک تعدادی ظلم می شود با تعجب گفتم ظلم به چه کسانی ظلم می شود . 🔸گفت به همه کسانی که یک عمر توی جبهه ها جنگیدند و خودشان را وقف جبهه و جنگ کردند اما هنوز به حقشان نرسیده اند حق آنها فقط با شهادت ادا می شود و چنین شد مردان بی ادعا به حقشان رسیدند . 🔹مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ ،... 🔸من از او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی رباید رنگ رنگ ،... 💢 منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۲۱۸ راوی محمد على يوسف الهی برادر شهید ،... 🌹 🕊 🌹 روحــشــون شــاد و یــادشــون گــرامــیــ با ذکر صلوات 🌾 ➳🅹🅾🅸🅽🅸🅽⚘ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313