‍ ‍ ‍ 🌹روایت شهید غواصی که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود ♦️در خاطرات «محمدباقر برزگر» یکی از نیرو‌های غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا  آمده است: یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم.🥀 ♦️او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود.🥀 شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم.🥀 شب سوم دی ماه غواصان زیادی از گروهان یک شهید شدند و پیکرشان در آب ماند که یکی از این شهدا «وحید کاوه» بود.🕊 #شهید_حسن_پام #شهید_وحید_کاوه 🕊 #شادی_روحشان_صلوات ‎‎‌‌‎‎‌‌‎ #شهید_نشوی_میمیری!!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313

روایت غواصانی که تیر می‌خوردند اما صدایشان درنمی‌آمد #شهيد_حسن_پام گلوله های تير بار، يک طرف صورتش را دريده و بخشي از دهان و فکش را برده بود.يک دستش نيز به تار مويي بند بود. خون با فشار از محلّ بريدگي بيرون مي زد و ديگر توان همراهی با ما را نداشت. براي اين که سر و صدايش دشمن را متوجه نکند، از بچه ها خواست سرش را زير آب کنند! اما کسي اين کار را نکرد، خودش زير آب رفت ولي بچه ها او را بيرون کشيدند. گفتم: حسن جان! مي خواهي لباست را به سيم خاردار وصل کنم تا آب تو را نبرد!؟ ناله خفيفي سر داد و سرش را به آرامي جنباند. پيکر خون آلودش را به کنار آب کشانده و لباسش را به سيم ها گره زدم تا موقع برگشت، بتوانيم او را به عقب انتقال دهيم. اما بعد از رفتن ما آب بر اثر مد بالا آمده بود و او را با خود برده بود... #شهيد_حسن_پام ، از غوّاصان گردان ولي عصر(عج الله تعالي فرجه الشّريف) زنجان بود که در کربلاي 4 جاودانه شد... پیکر رفیق شهیدم را آب برده بود در مسیر بازگشت خودم را به سیم‌خاردار‌های خورشیدی رساندم تا پیکر شهید «حسن پام» را به عقب برگردانم، اما با توجه به شرایط جزر و مدی که بر اروند رود حاکم بود، آب بالا آمده بود و نتوانستم پیکر حسن را پیدا کنم. با کلی از خاطرات تلخ آن شب به عقب و موقعیت شهید قجریه برگشتیم تا خودمان را برای اجرای عملیات کربلای ۵ آماده کنیم. عملیات کربلای ۵ حدود ۶۷ روز طول کشید و این عملیات موفقیت‌آمیز را پشت سر گذاشتیم؛ و امروز دلتنگ آن روز‌های پر از اخلاص و رفیقان شهیدم هستم. * ماجرای پیدا شدن پیکر شهید پام و کاوه بعد از این عملیات‌ها خانواده شهید پام و شهید کاوه خیلی انتظار بازگشت فرزندشان را کشیدند. چون من شهادت شهید پام را دیده بودم به لشکر عاشورا اطلاع دادم و آن‌ها خبر شهادت و مفقودی حسن و وحید را به خانواده اطلاع دادند. احتمال می‌دهم که آب پیکر شهید پام و شهید کاوه از اروندرود به سمت خلیج فارس برده بود. با توجه به اینکه بین اروندرود و خلیج فارس یک حفاظ توری قرار داده بودند، چند سال بعد پیکر حسن پام و وحید کاوه را در انتهای اروندرود پیدا کرده بودند. شهید پام از شهرستان ماکو استان آذربایجان غربی به لشکر عاشورا پیوسته بود که یکبار هم برای ادای احترام، به دیدار مادر این شهید رفتم و نحوه شهادت فرزندش را برایش روایت کردم. #شهید_حسن_پام #شهید_وحید_کاوه 🕊 #شادی_روحشان_صلوات #شهید_نشوی_میمیری!!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313

اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدَاءِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهْجُهْم دُوْنَ الحُسَينِ عَلَيه السَّلام روایت غواصانی که تیر می‌خوردند اما صدایشان درنمی‌آمد تو همچون غنچه های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگـــر راز حــــیــات جـــــاودان را تو از فهمـیده ها فهمیده بودی نسال الله منازل الشهداء - روح مان با یادشان شاد #شهید_وحید_کاوه #شادی_روح_پاکش_صلوات #شهید_نشوی_میمیری!!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313