🌷🍃🌷🍃🌷
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد .
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید .
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست .☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی ؟
- بلـــــــــه ،...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید ، . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود .😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت :
بنــویس ڪاکو ،... برای مزاح بود ،... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ،... پلاک ،... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ،... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود .😭
🌷 #شهید_فرهاد_شــاهچراغی
🖤 #فاطمیه ✎
🚀 #وعده_صادق ۳ ✎
🇮🇷 #انقلابیون ✎
🇸🇾 #سوریه ✎
🤲🏻 اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَـجّـِلْ لِـوَلـیّٖـِکَ ٱلْـفَـرَجْ وَ فَـرَجَـنـٰا بِـهـٖ وَٱجْـعَـلْـنـٰا مِـنْ خَـیْـرِ اَنْـصـٰارِهـٖ وَ اَعْـوٰانِـهـٖ وَ ٱلْـمُـسْـتَـشْـهَـدیٖـنَ بَـیْـنَ یَـدَیْـهِ بِـحَـقِّ زِیْـنَـبِ ٱلْـکُـبْـریٰ عَـلـیْـهـَٱٱݪـسَّـلٰام 🍀
🌿 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَ عَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌿
➡️🇯🇴🇮🇳⤵️
https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313