سیدحمیدرضا برقعی
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش میرقصید
تیغ عریان شده بالای سرش میرقصید
مرد آن است که تا لحظه آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
«و محمد خود او بود و نفهمید کسی!»
#سید_حمیدرضا_برقعی
@hamidreza_borghei
لینک خرید کتاب دستهای مهربان (کتاب شعر کودک با موضوع حضرت علی علیه السلام)
از #سید_حمیدرضا_برقعی
با ۴۰ درصد تخفیف
https://bookibazar.ir/product/%d8%af%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86/
@hamidreza_borghei
با عرض سلام امروز ۶ مرداد ۱۴۰۰ سالروز تولد شاعری توانا و موفق استاد سید حمیدرضا برقعی عزیز هست این روز خجسته رو به تمامی شما دوستداران سید بزرگوار
تبریک عرض میکنم
@hamidreza_borghei
40.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو هم مهمان مولایی
سید حمیدرضا برقعی
@hamidreza_borghei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله ...
شاعر: سید حمیدرضا برقعی
محفل شعر غدیر «نورٌ علی نور»
📆 دهه ولایت ۱۴۰۰
@hamidreza_borghei