همواره با توام مگر از خود برانی ام
رفتن بهانه ایست که شاید بخوانی ام
با من چه کرده ساحره چشم تو که من
اینگونه کشته مرده این زندگانی ام
گوشی برای حرف دل خود نیافتم
نامه رسان گم شده در بی نشانی ام
ای آنکه هیچ وقت ندیدم تو را چرا
از تو پر است خاطره های جوانی ام
من کیستم بدون تو از من به من بگو
ای آنِ خفته در غزل ناگهانی ام
ساز تو شور داده به خونیاگری من
سوز تو ناله ریخته در روضه خوانی ام
گاهی لبان فرخی یزدی ام ولی
گاه بداهه فرخی سیستانی ام
وحشیِ بافق، اهلیِ شیرازی تو ام
از دست تو حزینم و بابا فغانی ام
دورم کن از هرآنچه به غیراز تو در من است
تنها تو رفته رفته به خود می رسانی ام
می خواندم سکوت بیابان به سوی تو
راز رسالت است نهان در شبانی ام
...
#سیدحمیدرضا_برقعی
@hamidreza_borghei
#امام_علی علیهالسلام
#مثنوی
🔹
سهلتر سادهتر از قافیهای باختیاش
ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختیاش
چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی
جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی
سهمش از خاک فقط کفش پر از پینه اوست
در عرقریز زمین جامهٔ پشمینه اوست
باغ میساخت و در سایهٔ آن باغ نبود
یک نفس قافلهاش در پی اُتراق نبود
درد باید که بفهمیم چه گفتهست علی
که شبی با شکم سیر نخفتهست علی
از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر
نان دندانشکنی را که نمیخورد فقیر
آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود
سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود
شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه
میشنیدند فقط از علی إنّا لله
باد برخاست و از دوش عبایش افتاد
مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد
مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن
فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن
شب آخر، شب آخر، شب بیخوابیها
سینهزن در پی او دستهٔ مرغابیها
از قدمهای علی ارض و سما جا میماند
قدم از شوق چنان زد که عصا جا میماند
با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش
او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش
بیشک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست
دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست
زودتر میرسد از واقعه حتی مولا
تا که بیدار کند قاتل خود را مولا
تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی
صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی
عرش محراب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
کعبه بیتاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
آه از مردم بیدرد، امان از دنیا
نعمتِ داشتنت را بستان از دنیا
میرود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
@hamidreza_borghei
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
#غزل
🔹پنجرهای به بهشت🔹
در آسمان ملائکۀ خوش ذوق، شهر بهشت را که بنا کردند
اول به سوی صحن و سرای تو، چندین هزار پنجره وا کردند
مبهوت کردهاند تماشا را، حتی خود اهالی بالا را
در این حرم به جای کبوترها، یک آسمان فرشته رها کردند
مشتی ستاره از فلک آوردند، در سفرههای ما نمک آوردند
بسکه بهار از فدک آوردند، در شهر قم مدینه به پا کردند
با چشمهای غرق عطش دیدیم، گنبد درون آینۀ حوض است
آن کاسههای پر شده از خورشید، سیرابمان از آب طلا کردند
ملا حسین مولویِ مداح، با سازگار و عاصی و خورشیدی
از بس که بودهاند نمکگیرت در هر مقام شور به پا کردند
ما قاصریم وصف تو را وقتی، امثال مرعشی و بروجردی
یک عُمر روزههای معطر را، با بوسه بر ضریح تو وا کردند
تکرار فاطمهست عبور تو، توصیف زینب است مرور تو
معصومه نام داشت حضور تو، اما تو را کریمه صدا کردند
ای تا همیشه کار تو کارستان، اثبات کرده شوکت تو هر آن
هرگز نکردهاند همه مردان، کاری چنان که فاطمهها کردند
#سیدحمیدرضا_برقعی
@hamidreza_borghei
سوگواره شعر فاطمی محبوبه خدا
با حضور استاد #سید_علی_موسوی_گرمارودی ، #سعید_بیابانکی ، #سیدحمیدرضا_برقعی ، #سید_جواد_شرافت ، #محمود_حبیبی_کسبی ، #عباس_شاهزیدی ، #جواد_محمد_زمانی و #محمد_جواد_الهی_پور
با اجرای #نجم_الدین_شریعتی و مرثیه سرایی #عبدالرضا_هلالی و #محمد_حسین_پویانفر
دوشنبه هفتم بهمن، ساعت ۱۸
تهران، تالار وحدت
حضور برای عموم رایگان و بلامانع است.
@hamidreza_borghei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوگواره شعر فاطمی محبوبه خدا
با حضور استاد #سید_علی_موسوی_گرمارودی ، #سعید_بیابانکی ، #سیدحمیدرضا_برقعی ، #سید_جواد_شرافت ، #محمود_حبیبی_کسبی ، #عباس_شاهزیدی ، #جواد_محمد_زمانی و #محمد_جواد_الهی_پور
با اجرای #نجم_الدین_شریعتی و مرثیه سرایی #عبدالرضا_هلالی و #محمد_حسین_پویانفر
دوشنبه هفتم بهمن، ساعت ۱۸
تهران، تالار وحدت
حضور برای عموم رایگان و بلامانع است.
@hamidreza_borghei