eitaa logo
سیدحمیدرضا برقعی
2.5هزار دنبال‌کننده
753 عکس
130 ویدیو
0 فایل
مجموعه اشعار منتشر شده: طوفان واژه ها قبله مايل به تو رقعه تٙحٙیُّر یحییٰ (انتشارات فصل پنجم) مجموعه های صوتی: تحریرهای رود زَفَرات (رسانه آفتاب) @Oveismirhajizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دور از من مشو ای محو تماشای تو من نگران می شوم از دور شدن های تو من @hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
37.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاحبیب الباکین نسیمی آشنا سیدحمیدرضابرقعی @hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
شعر خوانی شب چهارم محرم.mp3
30.37M
مراسم عزاداری شب چهارم محرم‌الحرام ۱۴۴۱ هجری‌قمری غم‌خانه بی‌بی شهربانو سلام‌الله علیها قم بامداد چهار‌شنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۸ @hamidreza_borghei
﷽ مراسم عزاداری شب چهارم محرم‌الحرام ۱۴۴۱ هجری‌قمری بامداد چهار‌شنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۸ شاعر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) @hamidreza_borghei
﷽ مراسم عزاداری شب چهارم محرم‌الحرام ۱۴۴۱ هجری‌قمری بامداد چهار‌شنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۸ شاعر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) @hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می شود از چنگ کمان خسته از ماندن و، آماده ی رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود مست می آمد و رخساره برافروخته بود روح او از همه دل کنده، به او دل بسته بر تنش دست یدالله حمایل بسته بی خود از خود، به خدا با دل و جان می آمد زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را آمده باز هم از جا بکند خیبر را آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را معنی جمله در پوست نگنجیدن را بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید زیرپایش همه کون و مکان می چرخید بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد رفت از میسره از میمنه بیرون آمد آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه گفت:لاحول ولاقوه الابالله مست از کام پدر، زاده لیلا، مجنون به تماشای جنونش همه دنیا مجنون آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد به تماشای نبرد تو خداوند آمد با همان حکم که قرآن خدا جان من است آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست آه آیینه در آیینه عجب تصویری داری از دست خودت جام بلا می گیری زخم ها با تو چه کردند؟جوان تر شده ای به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای پدرت آمده در سینه تلاطم دارد از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید با فغان پسرم وا پسرم می آید باز هم عطر گل یاس به گیسو داری ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟! کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟! مثل آیینه ی در خاک مکدر شده ای چشم من تار شده؟یا تو مکرر شده ای؟! من تو را در همه ی کرب و بلا می بینم هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم ارباْ اربا شده، چون برگ خزان می ریزی کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم باید انگار تو را بین عبا بگذارم باید انگار تو را بین عبایم ببرم تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم خاک بر معجر بانوی حرم می ریزی بر دلم بر جگرم آتش غم می ریزی خانه ویران شده ام خانه ات آباد ببین بر سر اهل زمین خاک عدم می ریزی بال و پرهای تو را جمع نمودم اما حتم دارم که به یک آه به هم می ریزی می کشم در بغل خود بدنت را ببرم صبر کن تا در خیمه پسرم می ریزی هر کجا می نگرم رد تو باقی است هنوز بس که از نیزه و شمشیر و سنان می ریزی عمه ات آمده و گریه کنان می گوید چه سرت آمده هر نیم قدم می ریزی؟ @hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشک برداشت که سیراب کند دریا را... #سید_حمیدرضا_برقعی @hamidreza_borghei
مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را آب روشن شد و عکس قمر افتاد در آب ماه می خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می خواست ببیند لب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شق القمری دیگر دید ماه افتاد که محراب کند دریا را تا خجالت بکشد سرخ شود چهرۀ آب زخم می خورد که خوناب کند دریا را ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس تا در آغوش خودش خواب کند دریا را آب مهریۀ گل بود و الاّ خورشید در توان داشت که مرداب کند دریا را کاش روی دل خشکیدۀ ما آن ساقی عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل چون خدا خواست که نایاب کند دریا را @hamidreza_borghei
ماه می خواست که مهتاب کند دریا را... @hamidreza_borghei
حدود ساعت سه جان من می‌رفت آهسته برای غرق در دریا شدن می‌رفت آهسته... @hamidreza_borghei
@hamidreza_borghei
44.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی مقابل قتلگاه ، عصر عاشورای 97 @hamidreza_borghei
دومین اجتماع بزرگ عاشقان اربعین حسینی با شعار حب الحسین یجمعنا شعرخوانی : سید حمیدرضا برقعی سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضاپناهیان مداحان: حاج سعید حدادیان کربلایی نریمان پناهی حاج امیرعباسی کربلایی محمدحسین پویانفر پنجشنبه ۲۸ شهریور از ساعت ۱۷ تهران ، میدان امام حسین (ع) @hamidreza_borghei
شب شعر عاشورایی "رندان تشنه‌لب" با شعرخوانی #سید_حمیدرضا_برقعی یکشنبه ۳۱ شهریور ساعت ۱۷ سالن سوره حوزه هنری @hamidreza_borghei