هدایت شده از دکتر علی سعیدی
۱. حکمرانی در اقتصاد اسلامی #قاعده_محور است، نه لزوما پیامدگراست و نه لزوما وظیفهگرا. این نوع حکمرانی، بر خلاف دیدگاههای سکولار، فرمال و صوری نیست بلکه محتوا بر قالب غلبه دارد.
۲. برخی از قواعد بر نتیجه تاکید دارد مثل #قاعده_حفظ_نظام یا #رفع_فقر، یعنی اگر تمام وظایف شرعی و اصول اخلاقی اسلامی رعایت شود ولی نظام اسلامی تضعیف شود یا حفظ و تقویت نشود، یا فقر از جامعه ریشهکن نشود، مقصود شارع محقق نشده و تکلیف شرعی انجام نشده است. اما برخی از قواعد، کاری به نتیجه ندارد بلکه یک وظیفه مشخصی را تعیین کرده است که در هر حال و با هر نتیجهای باید به آن پایبند بود، مثل #حرمت_ربا یا #منع_تداول_ثروت در دست اغنیا، یعنی رباخواری و تداول ثروت در دست اغنیا حتی اگر باعث رشد تولید و مهار تورم هم بشود باز حرام است.
۳. هر قاعده نظر به موضوع خاصی است و قلمرو مشخصی دارد یعنی اینطور نیست که یک قاعده به تنهایی بتواند همیشه و در همه حال و در هر شرایطی به کار گرفته شود. حدود و ثغور هر قاعده در جریان کشف آن از کتاب و سنت و در تطبیق آن با عینیت مشخص میشود. این یک سطح از دانش حکمرانی اسلامی است.
۴. به دلیل پیچیدگیهای زندگی اجتماعی و تحولات و تطورات آن در طول زمان، بسیار رخ میدهد که این قواعد حکمرانی هنگام اجرا با هم #تعارض پیدا کنند. رفع این تعارضات و اولویتبندی آنها و تعیین تقدم و تأخر آن، سطح دیگری از دانش سیاستگذاری و حکمرانی اسلامی در نظام ولایت فقیه است.
۵. در موضوع شعار سال، بین دو قاعده حرمت خلق پول و وجوب حفظ نظام تعارض رخ داده است. در حرمت خلق پول، دو استدلال متفاوت وجود دارد: یکی با تمسک به #نظریه_مقداری_پول، از آن جهت خلق پول را حرام میداند که باعث تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود، دوم از آن جهت که خلق پول فینفسه و ذاتا #ناعادلانه و دزدی است، حرام است. دلیل اول پیامدگرایانه است و با زیر سوال رفتن نظریه مقداری پول، قابل دفاع نخواهد بود اما دلیل دوم، وظیفهگرایانه است و کاری به نتیجه ندارد. این دلیل و اثبات ظالمانه بودن آن جای تامل دارد و به راحتی نمیتوان آن را نادیده گرفت. البته در این زمینه، این ملاحظه وجود دارد که خلق پول توسط چه کسی و برای چه کسی و به چه منظوری حرام است. آیا بین خلق پول دولتی و خصوصی تفاوتی نیست؟ آیا بین اینکه پول خلق شده به دست فقرا و مستضعفان برسد یا به دست اغنیا و سرمایهداران، تفاوتی وجود ندارد؟ آیا بین اینکه پول خلق شده در جهت تقویت نظام قرار بگیرد یا تضعیف آن، تفاوتی نیست؟! و قس علی هذا.
۶. شرایطی را در نظر بگیرید که حفظ و تقویت نظام مستلزم خلق پول از هیچ باشد و با فرض اینکه بپذیریم خلق پول حرام است، در این صورت چه باید کرد؟!
«باید عرض کنم حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدی که ضِرار باشد، در صورتی که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت میتواند از #حج، که از #فرایض مهم الهی است، در مواقعی که #مخالف_صلاح_کشور_اسلامی دانست موقتاً جلوگیری کند.» (۲۱ دی ماه ۶۶ | روح اللَّه الموسوی الخمینی)
و من اضافه میکنم، حداقل به عنوان یک فرض، حکومت میتواند از خلق پول، حتی اگر حرمت شرعی آن اثبات شود، #در_موقع_لزوم برای حفظ و تقویت نظام یا به تعبیر مقام معظم رهبری، برای #استحکام_ساخت_درونی_نظام استفاده کند!
اگر عمری باشد، در آینده درباره دلایل حرمت خلق پول و محدوده آن و همچنین رابطه حفظ نظام با نوع خاصی از خلق پول در اوضاع فعلی، بیشتر خواهم نوشت.
🆔 @DrSaeedi