🚫 ۱۰ نکته مختصر در باب #بازاریابی_شبکهای
#قسمت_سوم
7️⃣ این تلقی که با این بازاریابی میتوانیم اجناس باکیفیت را با قیمت پایینتر به اطرافیانمان برسانیم نیز از دیگر اغواگریهای این سازوکار بازاریابی است. چرا که اولا هیچ دلیل فنی و اقتصادی بر ارزانتر و باکیفیتتر بودن کالاهای این شبکه وجود ندارد و تولیدکنندگان خرد و محلی فراوانی هستند که کالاها را ارزانتر و باکیفیتتر در اختیار مشتری قرار میدهند. ثانیا این بازاریابی چون بر سوء استفاده از اعتماد خانوادگی و محلی بنا شده است مصرف افراد را بیشتر از حالت عادی میکند و آنها را بر آن میدارد که برای رونق کسب و کار دوست و هم محلی و برادر و خواهر خود که مشغول بازاریابی است خرید بیشتری انجام دهند و نتیجتا پول بیشتری را حوالۀ مرکز کنند. لذا هزینۀ بیشتری را بر خانوارها اعمال میکند.
8️⃣ بازاریابی شبکه ای نهایتا زمینه را برای فروش #کالاهای_خارجی فراهم میکند. چرا که با بیشتر شدن مصرف کنندگان و عبور آنان از یک تعداد مشخص، تولیدکنندگان ایرانی، هرچه هم که بزرگ باشند، قدرت تأمین کالا را نخواهند داشت و ناچار توسط حلقۀ اصلی بازاریابی حذف میشوند. پیش از این نیز بنگاههای خرد و محلی و خانوادگی حذف شده بودند. و این نشان میدهد که این بازاریابی نه یک کسب و کار #استارتاپی ساده که یک نظام توزیع عظیم در جهت ایجاد سرمایهداری توزیعی بینالمللی است.
9️⃣ نتیجۀ این بازاریابیها، چیزی چز افزایش شکاف طبقاتی و از بینبردن قدرت خرید در طبقات پایین اجتماع و حذف نظامات تولید خرد و خانگی و محلی نیست. اتفاقی که بازاریابی شبکه ای آن را جهت تکمیل #دهکده_جهانی_اقتصاد با محوریت شرکتهای بزرگ چندملیتی ایجاد کرده و به محرومیت و استثمار و کارگری میلیونها نفر خواهد انجامید.
🔟 اما اینکه آیا این هدف محقق میشود یا خیر به میزان اقبال ملتها به این نظام توزیع باز میگردد.
⏪ توصیه نهایی: خود و خانواده و ملت خود را دچار یک فقر درازمدت نکنید. فقری که در ابتدا نمیتوانید آن را به وضوح ببینید. کما اینکه یک معتاد نمیتواند عاقبت خود را به این راحتی ببیند و باور کند.
قسمت اول یادداشت👇
https://eitaa.com/mashgh626/707
قسمت دوم یادداشت👇
https://eitaa.com/mashgh626/709
👈 نوشته دکتر حمیدرضا مقصودی با اندکی تغییر و تصرف در متن
🆔 @mashgh626
#قسمت_سوم:
🔸۳- (۳ و ۳): این در حالتی رخ میدهد که همین امروز شاهد حد نهایی ممکن برای جنگ باشیم. یعنی نتیجه تلاش واقعی هر دو سوی ماجرا، همین حد از آتشی باشد که در میدان وجود دارد. اما هر دو طرف وانمود کنند که گستره جنگ میتواند به بیش از این مقدار برسد. در این حالت، اساس جنگ در رسانه و در حوزه سانسور خبرها رخ میدهد. عدم انتشار آسیبهای حاصل از جنگ در صورت دیدن آسیب جدی، یا انتشار واقعیتها در صورت عدم آسیب جدی، مشخصه این استراتژی است. درعینحال، کریخوانیهای رسانهای دو طرف ادامه پیدا میکند. نتیجه واقعی این انتخاب، همان برتری نسبی یا برابری است. با این تفاوت که دو طرف میتوانند برای توقف جنگ، از ذینفعان جهانی، امتیازهایی را دریافت کنند. امتیازهایی چون امکان بازسازی، تضمین بازگشت آوارگان، حضور نیروهای بینالمللی در مرزهای توافق از این جمله هستند. چرا که در این حالت میتوانند جهان را نسبت به اینکه دامنه جنگ را بیش از این گسترش ندادهاند نسبت به خود مدیون کنند.
🔸۴- (۴ و ۴ ): این در حالتی رخ میدهد که جنگ از هر دو سو حالتی نمایشی داشته باشد. به این معنا که بیش از جنگ میدانی، شاهد کریخوانیهای رسانهای باشیم. هر دو طرف به این باور رسیده باشند که نباید دامنه جنگ را بیش از این گسترش دهند اما برای فریب طرف مقابل، این اشتباه محاسباتی را ایجاد میکنند که حد نهایی توان آنها همین است. در این شرایط، هر کدام از طرفین که استراتژی طرف مقابل را باور کند، به احتمال زیاد محکوم به شکست است. چرا که به محض این باور، یا کار را تمام شده میداند و تصور میکند با اندکی فشار پیروز ماجراست، حال آنکه توان طرف مقابل بسیار بیش از این تخمین است. چنانچه هر دو طرف فریب بخورند، دامنه جنگ رفتهرفته توسعه پیدا میکند. چرا که هرکدام تصور میکنند میتوانند پیروز قطعی شوند و رفتهرفته، فشار را افزایش میدهند. نتیجه نهایی این استراتژی، طبعاً گسترش دامنه جنگ و ایجاد بحران جهانی خواهد بود.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi