سخن من: در این بخش به معرفی برخی از اتاق فکرهای غرب،که حوزه فعالیت وعنوان فعالیت های آن هاتغییر وتاثیر گذاری بررفتارمذهبی زنان ایرانی است خواهم پرداخت: این اتاق های فکر عبارتند از: 👈۱-بنیاد پژوهش های زنان ایران،حوزه فعالیت: برابری جنسیتی/عنوان فعالیت: کنفرانس های سالانه بنیاد کمپیین یک میلیون امضا ۲- دانشگاه آستین،حوزه فعالیت: حجاب/عنوان فعالیت: سیاست های پوشش در ایران ۳- موسسه ملی سلامت آمریکا،حوزه فعالیت: پوشش/عنوان فعالیت: تاثیر تکنولوژی شبکه اجتماعی بررفتارمذهبی زنان۴- شبکه زنانی که تحت قوانین اسلامی کار می کنند،حوزه فعالیت: ترویج آزادی های نامشروع/عنوان فعالیت: کمپیین آزادی های یواشکی زنان در ایران ۵- بنیاد دفاع از دمکراسی،حوزه فعالیت: برابری جنسیتی/عنوان فعالیت: انتخابات ریاست جمهوری ایران ونقش زنان۶- مرکز بین المللی وودروویلسون،حوزه فعالیت: ازدواج سفید وطلاق/عنوان فعالیت: جدیدترین دغدغه تندروهای ایران،ازدواج سفید ۷- بنیاد دفاع از دموکراسی،حوزه فعالیت: پوشش زنان/عنوان فعالیت: جنگ ایران برسرزنان۸- دیده بان حقوق بشر،حوزه فعالیت: برابری جنسیتی/عنوان فعالیت: حقوق زنان در ایران ۹- موسسه خاورمیانه،حوزه فعالیت: پوشش وحجاب/عنوان فعالیت: سیاست روسری در ایران ۱۰- دانشگاه استکهلم،حوزه فعالیت: پوشش وحجاب/عنوان فعالیت: تجربه زنان ایرانی از حجاب اجباری ۱۱- دانشگاه نبراسکا،حوزه فعالیت: برابری جنسیتی/عنوان فعالیت: زنان ایرانی،سینمای ایرانی،گفت وگو با سنت وایدئولوژی ... در چهارچوب گفتمانی غرب،با استفاده از مقولاتی همچون: دموکراسی،سبک زندگی،آزادی،برابری جنسیتی وحقوق بشر همواره تلاش می شود تا پوشش ورفتار مذهبی زنان در جوامع اسلامی وبه خصوص ایران مغایر با ارزش های دموکراسی وحقوق بشر غربی جلوه داده شود،واین تقابل گفتمانی در موضوع زنان ورفتار مذهبی آن ها، در تمامی پروژه های به اصطلاح تحقیقاتی وگزارش های راهبردی و تحلیل ها وخروجی های این اتاق فکرها با ویژگی دوگانه سازی در حوزه رفتار مذهبی زنان مشهود وجایگاه واهمیت فراوانی یافته است،وتلاش می شود تا اسلام را ناقض حقوق زنان وغرب را مدافع حقوق زنان جلوه دهند.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: اتاق فکرهای غرب با همکاری نهادهای اجرایی نظام سلطه از راهبردهای ایدئولوژیک وجهت دار مختلفی برای تسهیل پروژه نفوذ در کشورهای هدف خود وبویژه در ایران استفاده می کنندراهبرد"برجسته سازی"یکی از این راهبرد هاست که به معنای برجسته ساختن وجوه مثبت گفتمان خودی و وجوه منفی گفتمان دیگری است. راهبرد "حاشیه رانی"دومین، راهبرد اتاق فکرهای غرب در این حوزه است.حاشیه رانی به معنای حذف ونادیده گرفتن وجوه مثبت گفتمان غیر و وجوه منفی گفتمان خودی است.مثلا نادیده گرفتن پیامدهاب مخرب ازدواج سفید که گفتمان غرب مروج آن است یا برجسته کردن خشونت های جنسیتی به عنوان پیامد سیاست های جنسیتی گفتمان اسلامی(در صورتی که خشونت های جنسی با رفتار مذهبی زنان ارتباط منطقی ندارد)یا نادیده گرفتن وجوه مثبت گفتمان اسلامی در حوزه رفتار مذهبی زنان،مانند خانواده محوری وتاکید گفتمان اسلامی بر روابط جنسی مشروع. ازترکیب این دو راهبرد اصلی چهار راهبرد ایدئولوژیک زیر بدست می آید: برجسته سازی وجوه مثبت خود ، برجسته سازی وجوه منفی دیگری، به حاشیه راندن وجوه منفی خود، به حاشیه راندن وجوه مثبت دیگری ،بدنبال راهبردهای "برجسته سازی "و"حاشیه رانی "،سومین راهبرد"قطبی سازی" به معنای تفکیک وتمایز بین خودی وغیر خودی است.طیف خودی مثبت وطیف غیر خودی قطب منفی را تشکیل می دهند.علاوه بر این ها،اتاق فکرهای غرب در تقابل گفتمانی خود با نظام معنایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه رفتار مذهبی زنان،از دو راهبرد"بزرگ نمایی"به معنای مبالغه در واقعیت ها به شکلی هدفمند وبه نفع فرد یا گروهی خاص وراهبرد"گواه سازی"به معنای استناد به واقعیت ها وشواهد عینی به منظور اعتبار بخشی به کلام وگفتار نیز بهره می برند.که در بخش های بعدی به تحلیل این راهبردهای غربی ها در زمینه تغییر رفتار مذهبی زنان خواهم پرداخت.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من:روند کنونی نظام سرمایه داری غربی،ورویارویی اسلام وغرب ودامن زدن به جریان دوگانه حامی وناقض حقوق زنان در محافل دانشگاهی وحوزه های رسمی سیاسی _فرهنگی وغیررسمی غرب به عنوان یک راهبرد قدمتی دیرینه در تاریخ داشته است،اما درچند دهه اخیرنیز،سیری صعودی یافته است.هم اکنون اتاق فکرهای زیادی فعال شده اند،برای مثال گزارشات "سازمان دیده بان حقوق بشر آمریکا" در خصوص وضعیت حقوق زنان ایرانی از آن جمله است.این گزارشات ادعا می کنند،زنان ایرانی با تبعیض ونابرابری در حوزه هایی مانند ازدواج،طلاق ودیگر مسائل جنسیتی مواجه هستند.این سازمان در گزارش خود با عنوان حقوق زنان در ایران وتحلیل نهایی خود، امر جنسیتی را به دیگر حوزه ها تعمیم داده واستدلال می کند که حقوق بشر در ایران وضعیت مناسبی ندارد ومحدودیت های شدیدی برای آزادی بیان در ایران وجود دارد وایران بیشترین تعداد زندانیان فعال مدنی،روزنامه نگاران و..را در خود دارد.همین گزارش،فرآیند جهت دار غرب را به خوبی آشکار می کند.اتاق فکر های غرب با استفاده از راهبرد "گواه سازی" واستناد به منع ورود زنان به ورزشگاه ها،ادعا می کنند که زنان در ایران از تبعیض ها ونابرابری های جنسیتی گسترده ای رنج می برند وبدین گونه با راهبردی ایدئولوژیک ادعای خود را منطبق با واقعیت ها نشان می دهند.راهبرد دیگر آن ها در حوزه مسائل مربوط به زنان،"بزرگ نمایی "مسائل جزیی وحاشیه ای است.آن ها به مسائلی توجه نشان می دهند که چندان رایج وشایع نیست وافراد اندکی درگیر آن هستند واین مشکلات حاشیه ای وجزیی را در کنار مشکلات نه چندان مهم وهمه گیری مانند پوشش،ازدواج،طلاق،حق نگهداری کودک،اذن شوهر برای همسر و...قرار می دهند وبا این ترفند ادعای خود را بر آن سوار می کنند.در همین خصوص"موسسه خاورمیانه" واقع در واشنگتن نیز در گزارشی با عنوان"روسری در ایران"نحوه پوشش زنان ایرانی در فضای مجازی را بهانه ای برای ادعای مخالفت نظام اسلامی با آزادی زنان قرار می دهد.براساس ادعای این گزارش،تفسیر واجرای قوانین اسلامی به ویژه حجاب توسط زنان ایرانی،شبیه بازی موش وگربه است.از زمان تصویب نخستین قوانین در نظام جمهوری اسلامی ایران،حجاب برای زنان به یک قانون اجباری تبدیل شده ورعایت نکردن آن توسط زنان متضمن تنبیهات قضایی بوده است.در ادامه گزارش به شکل هدفمندی استدلال شده که علی رغم آن که بسیاری از زنان در ایران به اختیار خود حجاب می کنند،اما خیلی از زنان در گوشه وکنار ایران،با موقعیت های سیاسی_اجتماعی متفاوت،هنوز در مقابل محدودیت های حجاب مقاومت می کنند و"مبارزه بین آن ها ومقامات وشهروندان محافظه کار" همچنان ادامه دارد.این گزارش با استفاده از راهبرد "بزرگ نمایی"چنین وانمود می کند که حجاب وپوشش اختیاری خواست همگان است،در حالی که اکثریت زنان ایرانی حجاب را یک ارزش دینی وملی می دانند.در ادامه نیز با راهبرد "گواه سازی" در حالی که اسید پاشی روی صورت زنان جوان در شهر اصفهان را واکنشی به پوشش غیر اسلامی زنان بد حجاب از سوی قشر مذهبی جامعه می داند ،به تخطئه ارزش های دینی می پردازد که صد البته چنین اقدامات خشونت آمیز وغیر انسانی هیچ وقت مورد تایید گفتمان حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده است.گزارش "سیاست روسری در ایران" به "شبکه های اجتماعی" نیز اشاره کرده ومدعی شده است که شبکه های اجتماعی امکان رهایی زنان از محدودیت های پوشش اسلامی را فراهم کرده اند.چند سال پیش،شش جوان ایرانی شامل سه دختر بدون حجاب،ویدئویی از رقص گروهی خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتندبعد از آن،صفحه فیس بوکی با عنوان"آزادی های یواشکی من"ایجاد شد وعکس های سلفی از زنان بدون روسری را به اشتراک گذاشت،زنانی که حجاب خود را برداشته بودند.در این گزارش،اتاق های فکری غرب از راهبرد"گواه سازی"برای القای تقابل خواست زنان با استانداردها وهنجارهای اخلاقی حاکم بر جامعه استفاده کرده اند.آن ها با استناد به یک ویدئوی چند دقیقه ای که توسط چند جوان تهیه شده،چنین وانمود والقاءکردند که نظام ارزشی وقواعد رفتاری در نظام جمهوری اسلامی ایران با خواست جمعی دختران وزنان ایرانی ناسازگار است!!
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: یکی دیگر از مرکز فعال در حوزه تغییررفتار مذهبی زنان در ایران"بنیاد پژوهش های زنان ایران"نام دارد. این بنیاد یک مرکز کاملا فمینیستی است که تمرکز اصلی آن برروی بدن زن وجنسیت زدایی از آن است واعضای آن تلاش می کنند با نگاه وزبانی زنانه به تاریخ ایران بنگرند،تاریخی که نویسندگان آن را مردان می دانند.اعضای بنیاد سعی دارند به بهانه تلاش در جهت حفظ واشاعه آثار زنان ایران برنامه های به شدت جهت دار وایدئولوژیک بنیاد را تعقیب ودر آنها به طور علنی،بر تغییر رفتار مذهبی زنان ومقابله جدی با سیاست های جنسیتی جمهوری اسلامی ایران تاکید نمایند. این مرکز از زمان تاسیس خود تا کنون ۲۸ کنفرانس برگزار کرد که در آن ها به رفتار مذهبی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی پرداخته است. سخنرانان این کنفرانس ها رفتار مذهبی زنان در گفتمان جمهوری اسلامی ایران را با ایده برابری جنسیتی مغایر دانسته وآن را مصداقی از غلبه گفتمان سنتی مردسالار تلقی کرده وآن رامغایر حقوق بشر خوانده اند. بنیاد پژوهش های زنان ایران در یکی از کنفرانس های سالانه خود،موضوعی با عنوان مبارزات جنبش زنان ایران را برای"حق پوشش آزاد"مورد بحث وبررسی قرار داد.در این کنفرانس این گونه القاء می شد که زنان در دوران پیش از انقلاب اسلامی از آزادی های بیشتری برخوردار بودند وجمهوری اسلامی ایران همواره در برابر مطالبات زنان مقاومت کرده است. ادعای آزادی زنان در رژیم پهلوی ومحدودیت آن ها درجمهوری اسلامی توسط بنیاد در حالی مطرح می شود که جایگاه زنان در دوران پس از انقلاب در نهادهای جمهوری اسلامی مانند: دانشگاه،بازار،اقتصاد،بخش خصوصی ونهادهای سیاسی مانند مجلس شورای اسلامی وشوراهای شهر وروستا،در دوران قبل از انقلاب سابقه نداشته است. زنان در دوران رژیم پهلوی از جایگاه نازلی نسبت به مردان برخوردار بودند وحضور آن ها در عرصه عمومی بیشتر حالت"ابزاری وکالا گونه"داشت. اتاق فکرهای غرب مدعی هستند که در دوران پهلوی زنان ایران از حمایت های سیاسی وحقوقی بیشتری برخوردار بودند و انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی باعث آسیب پذیری بیشتر زنان در حوزه های مختلف اجتماعی وسیاسی شده است،در صورتی که در گفتمان جمهوری اسلامی همیشه به جایگاه زن توجه جدی شده و"طرح سیاست های کلی خانواده" خود گواهی بر این ادعاست. نظام جمهوری اسلامی اگرچه قانون مراقبت از خانواده مصوب در دوره پهلوی(متاثر از نگرش غربی نسبت به زنان)را تعلیق کرد،ولی سیاست های کلی خانواده ودیگر قوانین راجایگزین آن کرد که هم مطابق شریعت اند وهم جایگاه واقعی زن را به او اعطا می کنند. به عنوان نمونه در "بنددوازده قانون سیاست های کلی خانواده" به کرامت و منزلت زن همسنگ با کرامت ومنزلت مرد به شرح زیر پرداخته شده است:"حمایت از عزت وکرامت همسری،نقش مادری وخانه داری زنان ونقش پدری واقتصادی مردان ومسئولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان وتوانمند سازی اعضای خانواده در مسئولیت پذیری،تعاملات خانوادگی و ایفای نقش و رسالت خود". همچنین در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای حقوق زن و مرد حقوق برابر در نظر گرفته شده وآمده است:"همه افراد ملت اعم از زن ومرد یکسان در حمایت از قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند". بنابر این،این ادعا که حکومت دینی با منزلت و حقوق زنان مغایرت دارد،ادعایی بی اساس بوده و مشخص است که در نظام مبتنی بر احکام دینی منزلت و حقوق زنان به رسمیت شناخته می شود. استفاده ازراهبرد" قطبی سازی"در این موضوع نیز به کار گرفته شده وعاملان سیاست های نفوذ استکبار،سیاست های جنسیتی رژیم پهلوی را که هم راستا با منافع نظام سلطه بوده،به عنوان قطب مثبت وسیاست های جنسیتی جمهوری اسلامی ایران را که در جهت تقویت ارزش های دینی وملی در حوزه رفتار زنان است به عنوان قطب منفی طیف تعریف می کنند واز طریق دوگانه سازی مثبت و منفی جامعه ایران را آماده پذیرش بی چون وچرای القائات خود می کنند. در کنفرانس۲۰۱۷ بنیاد پژوهش های زنان ایران(قرن بیست ویکم،رنسانس زنانه یا واپس گرایی؟)،"آزاده دواچی"از اعضای فمنیست وضدانقلاب این بنیاد،در سخنرانی خود با عنوان"چرا جنبش زنان ایران به تقویت گفتمان سکولاریسم نیازمند است؟"ادعا کرد:"جنبش زنان امرور بیش از هر زمان دیگر نیاز به تقویت واشاعه گفتمان سکولاریسم دارد".
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: اتاق فکرهای غرب "ترویج گفتمان سکولاریسم" در بین زنان ایرانی را یکی از راه های مقابله با قوانین اسلامی در حوزه رفتارمذهبی زنان تعریف می کنند،در حالی که این نوع گفتمان هیچ وقت در بین زنان ایرانی جایگاهی نداشته است وبه دلیل زمینه های مذهبی ودینی دیرینه،تقویت وترویج گفتمان سکولاریسم در بین زنان ایرانی ادعایی واهی وبیشتر مبتنی بر القائات ایدئولوژیک وسیاسی است تا واقعیت های جامعه ایران. آن ها با استفاده از راهبرد"برجسته سازی"وجوه مثبت خودساخته ارزش های سکولار ونیزبا به تصویر کشیدن وجوه منفی برساخته ارزش های دینی،وانمود می کنند که سکولاریسم به تقویت آزادی زنان در ایران کمک می کند ونظام دینی از پاسخگویی به خواست آزادی زنان عاجز است. این مراکز از راهبرد"قطبی سازی" به گونه دیگری نیز استفاده می کنند،آن هابا مقایسه وضعیت امروز ایران با دوران قرون وسطی در اروپا سعی می کنند ضمن یکسان انگاری وضعیت امروز جامعه ایران با دوران قرون وسطی گفتمان غرب رابه عنوان گفتمانی متمدن برسازند وهر آنچه را که غیر غربی است به عنوان"دیگری"این گفتمان، در قالب مفاهیمی چون"تحجر"،گذشته گرایی"، "سنتی"، واپسگرا،فناتیک، "غیرمتمدن"،"بربریت"، و...مفصل بندی کنند. مقایسه ای غیرمنطقی وغیر علمی که مبتنی بر روش شناسی مشخصی نیست وهیچ وجه تشابهی بین شرائط امرور جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت کلیسا در قرون وسطی وجود ندارد. آموزه های نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر احکام وقوانین دین مبین اسلام ومتضمن دوشر ط زمان ومکان است،یعنی اجرای احکام و قوانین الهی با توجه به اقتضائات زمانی ومکانی. رمز ماندگاری جمهوری اسلامی ومشروعیت بالای آن در جهان اسلام نیز همین پویایی وتوجه به اقتضائات زمانی ومکانی بر اساس قوانین اسلامی است.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: اعضای اصلی "بنیاد پژوهش های زنان ایران"که غالبا در کنفرانس های سالانه آن حضوری فعال ومستمر دارند"کمپین"های بسیاری برعلیه جمهوری اسلامی راه اندازی کرده اند.
از زمره آنان"سوده نجفی"و"نفیسه آزاد"از اعضای کمپیین"یک میلیون امضا"هستند. کمپینی که شماری از باصطلاح فعالان حقوق زنان در ایران با شعار"تغییر برای برابری"از پنجم شهریور۱۳۸۵ آن را، راه اندازی کرده اند! هدف این طرح جمع آوری دست کم یک میلیون امضا در حمایت از باصطلاح رفع تبعیض های قانونی علیه زنان جامعه ایرانی بوده است! اتاق فکرهای غرب برای تغییر رفتار مذهبی زنان در ایران از طریق افراد ومهره های وابسته به خود برنامه های بسیاری در این راستا "طراحی"ودر" دست اجرا "دارند." فائقه شیرازی" استاد بخش خاورمیانه شناسی دانشگاه آستین در تکزاس آمریکا،یکی از این افراد است که پژوهش های "جهت دار"گسترده ای را پیرامون مسئله زنان در ایران! انجام داده است.او با پژوهش هایی در باره"حجاب" ونوشتن کتاب هایی در این موضوع،پژوهشگران دیگر را در "نحوه برخورد با حجاب"خط دهی،توجیه وراهنمایی می کند. فرد مذکور در کتاب خود با عنوان"سیاست های پوشش در خاورمیانه:مطالعه موردی حجاب در ایران" معتقد است که: "اگرچه منازعات زیادی در خاورمیانه وجود دارد،اما همه این منازعات همراه با موشک وتفنگ نیستند.در حالی که تکنولوژی های مدرن برای کسانی که آرزوی تقویت جامعه پدر سالارانه وگسترش پیام بنیادگرایی را داشتند،بسیار ارزشمند بود،اما زنان ایران از این تکنولوژی ها برای "ساخت شبکه های ارتباطی خود"استفاده می کنند،شبکه هایی که هدف اصلی آن ها کمک به رشد مبارزات حقوق زنان ومطالبه آن از حاکمیت دینی است.وی در همین کتاب به "استفاده زنان از مولفه های نرم قدرت" مانند تکنولوژی برای مقاومت در مقابل گفتمان پدر سالارانه،یا به زعم او"بنیاد گرایی اسلامی" می پردازد. نویسنده کتاب معتقد است که پذیرش یا رد سبک خاصی از پوشش در یک بافت اجتماعی خاص ممکن است دلائل متعددی داشته باشد.مثل فشار محیط کار،تاثیر ومحدودیت های خانواده ای،قوانین دست وپا گیر،ابزارهای اقتصادی یا عقاید مذهبی. وی به منظور پیشبرد ایده خود،دو مفهوم"بنیاد گرایی"و"پدرسالاری" را به شکل هدفمندی طرح می کند،مفاهیمی که در گفتمان غرب رویه مخالفت با حقوق زنان را در پیش گرفته اند.وی با استفاده از راهبرد"قطبی سازی و ذهنیت دو گانه"ضمن القای هم نشینی مفاهیم بنیاد گرایی وپدر سالاری با میراث اسلامی،گفتمان اسلام را مخالف حقوق وآزادی زنان تعریف کرده واستفاده زنان ایران از"ابزارهای فنآورانه"برای"شبکه سازی دربین خود"را یکی از"روش های مقاومت" آن ها در برابرحاکمیت و گفتمان پدر سالاری وبنیادگرایی تصویر می کند.این اقدام ایدئولوژیک اتاق فکرهای غرب،مخاطبان را با دو گانه ای مواجه می سازد که از یک طرف گفتمان اسلامی مرد سالار و بنیادگرا بوده،با حقوق وآزادی زنان ناسازگار است ودر طرف دیگر گفتمان لیبرال_دموکراسی غرب را نشان می دهد که ضمن رد مرد سالاری وبنیاد گرایی،حقوق وآزادی های زنان را به رسمیت می شناسد! یکی دیگر از این مراکز"موسسه ملی سلامت آمریکا"ست.این موسسه در سال۲۰۱۴ در پژوهشی میدانی با عنوان"تاثیر تکنولوژی های شبکه های اجتماعی بر رفتار مذهبی پوشش زنان در ایران"به بررسی تاثیر تکنو لوژی های شبکه های اجتماعی بر رفتار مذهبی زنان ایرانی ونوع نگاه آن ها به پوشش حجاب در این شبکه ها پرداخته است.این، پژوهش بر روی تعدادی از زنان ایرانی بهره مند از شبکه اجتماعی فیس بوک صورت گرفته است.نتایج این پژوهش بر علاقه زنان ایرانی برای نداشتن ویا برداشتن حجاب در فضای مجازی تاکید می کند،در حالی که تعداد کمی از زنان ایرانی در این شبکه اجتماعی حضور دارند و دوم اینکه بخش عمده ای از زنان حاضر در شبکه اجتماعی فیس بوک رفتاری مطابق با ارزش های مذهبی دارند وعکس های خود را باپوشش اسلامی در این شبکه ها به اشتراک می گذارند. اتاق فکرهای غرب وانمود می کنند که حضور مداوم ومستمر زنان در شبکه های اجتماعی تمایل زنان را در به نمایش گذاشتن عکس های بی حجاب از خود افزایش می دهد. این ادعا وعکس آن،یعنی رابطه بین استفاده کمتر از شبکه های اجتماعی وتمایل به پوشش حجاب،فرضیه ای آزمون نشده است،می توان زنانی را یافت که حضوری مستمر وفعال در شبکه های اجتماعی دارند ودر عین حال به حجاب ودیگر ارزش های دینی نیز پایبند هستند،واز طرف دیگر می توان زنانی را پیدا کرد که فعالیت کمتر دارند یا هیچ گونه فعالیتی در شبکه های اجتماعی ندارند،اما اعتقادی به رعایت پوشش اسلامی ندارند.علاوه بر این اگر چنین، ادعایی پذیرفته شود،خود نشان دهنده یکی از آسیب های شبکه های اجتماعی در هدایت شرکت های وابسته به نظام سرمایه داری است که حضور وفعالیت در آن ها موجب تخریب ارزش های انسانی واخلاقی ودینی می شود.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: یکی دیگر از اتاق فکرهایی که به طور تخصصی بررفتارمذهبی زنان در کشورهای اسلامی متمرکز شده،شبکه بین المللی"زنانی که تحت قوانین اسلامی زندگی می کنند" است. خبرنگار وایده پرداز"کمپین آزادی های یواشکی زنان در ایران"یکی از اعضای این شبکه است.او به خاطر را اندازی کمپین پیش گفته از طرف"شرل سندبرگ"مدیراجرایی فیس بوک دعوت رسمی شد تا از فیس بوک دیدن کند. سندبرگ اخیرا در مصاحبه ای با خبرنگار فورچون گفته بود:"صفحه آزادی هایی یواشکی زنان در ایران" در فیس بوک یکی از صفحه های مورد علاقه من است. این صفحه زنان ایرانی را نشان می دهد که ریسک یک مجازات را به جان می خرند،اما با شهامت حجاب اجباری را از سر برمی دارند". مرکز دیگری به نام "وودرو ویلسون" درگزارشی از مسیح علی نژاد تقدیر واعطای جایزه حقوق بشر را به او تحسین کرده است.علی نژاد این جایزه رابه خاطر راه اندازی کمپین حجاب در فیس بوک دریافت نموده است. او در این کمپین از زنان ایرانی درخواست کرده بود که عکس های خود را بدون پوشش و روسری در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. همان طور که پیش از این گفته شد،برای اتاق فکرهاب غرب،پوشش مذهبی زنان به مثابه دال مرکزی گفتمان جمهوری اسلامی است وتصور می کنند با بی اعتبار کردن ومعنازدایی از این دال مرکزی می توانند به هدف خود،یعنی"نفوذ اجتماعی"برسند.براین اساس است که مسئول وعضو برجسته مرکز سابان،از اندیشکده های معروف آمریکا ومعاون سابق اجرایی رئیس جمهور آمریکا"مارتین ایندایک" سیاست آمریکا را برای مقابله با ایران"حجاب زدایی از جامعه زنان ایران" دانسته است.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: یکی دیگر از اعضای این سازمان(شبکه بین المللی زنان)"هما هودفر"استاد مردم شناسی دانشگاه کنکوردیا در مونترال کانادا است.هودفر در خرداد سال۱۳۹۵ در سفری به ایران به علت اقدام علیه امنیت ملی،هنجارشکنی ومقابله با ارزش های دینی به مدت چهارماه به زندان محکوم شد.او در رسانه های صهیونیستی_آمریکایی_انگلیسی مانند"بی بی سی"و"صدای آمریکا"حضوری فعال داشته وراجع به حجاب ورفتارهای مذهبی زنان در ایران نیز چندین کتاب نوشته است،کتابهایی چون "جنبش زنان در ایران:زنان درچهارراه سکولاریزه شدن یا اسلامی شدن"، "سیاست های انتخاباتی:سهمیه سازی برای زنان"و"مرزهای سیال ازدواج وطلاق در جوامع اسلامی". اتاق فکرها وسازمان هایی از این قبیل ،توسط وزارت خانه هاو آژانس های اطلاعاتی امریکایی_صهیونیستی حمایت می شوند در تبلیغات والقائات رسانه ای خود برای شالوده شکنی از گفتمان اسلامی پیرامون رفتار مذهبی زنان همواره بر بعد"احساسی وتهییجی زنان " تکیه وبه آن توجه خاصی دارند، یعنی: برانگیختن عواطف واحساسات مخاطب درجامعه هدف به منظور اثرگذاری بر افکارعمومی در جهت جلب همراهی یا اخذ مخالفت آنان با هرموضوعی!! لذا واقعیت این روزها وپشت صحنه حوادث واغتشاشات در ایران برای آن ها اهمیت چندانی ندارد،آن چیزی که اهمیت دارد"برساختن واقعیت به گونه ای است که باور پذیر باشد".
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: اتاق فکرهای غرب معتقدند استفاده بیشتر ازفضای مجازی وابزارهای ارتباطی وتلاش برای باقی نگهداشتن اقشار مختلف بویژه زنان جوامع هدف در شبکه های اجتماعی ، خود موجب نهادینه شدن ارزش های فرد گرایانه وسکولاریسم می گردد.این ادعا با واقعیت تناسبی ندارد،زیرا با اینکه تکنولوژی های مدرن فرصت هایی را برای زنان فراهم می کند،هم زمان تهدیدهایی نیز برای کرامت وارزش های معنوی وانسانی زن به دنبال دارد. ایدئولوژی های مادی گرایانه غربی ملهم از ایده اومانیسم،انسان را به ماده وجسم تقلیل می دهند وهر آن چه را که غیر مادی است،در قالب"غیر واقعی"چهارچوب بندی می کنند.متاثر از نظام های ایدئولوژیک،نظام های معرفتی غرب نیز شناخت حقیقت را به واقعیت عینی بیرونی(جسم،ماده)تقلیل داده ومعنویات وارزش های انسانی را با برچسب غیرعلمی_غیر معرفتی از دایره شناخت بیرون انداخته اند. بر این اساس،زن نیز به جسم وماده تقلیل پیدا کرده وفیزیک وعینیت او در کانون توجه وتحلیل قرار گرفته است،اما گفتمان اسلامی در کنار بعد جسمی(بدن)زن،بعد معنوی(کرامت،منزلت،ارزش انسانی)ورشد اخلاقی اورا نیز مورد توجه قرار داده وهیچ گاه رویکرد صرفا ابزاری به زنان نداشته است.
@hamidvalipour_sokhaneman
سخن من: یکی دیگر از این اطاق فکرهای غربی"بنیاد دفاع از دموکراسی"نام دارد. بنیاد مذکور در گزارشی با عنوان "جنگ ایران بر سر زنان" باقلم "بنیامین وینتال" به موضوع حجاب در انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال۱۳۹۶ ایران، این بنیاد گزارش"انتخابات ریاست جمهوری ایران ونقش زنان" را به قلم "تزوی کان" منتشر کرد. نویسنده در این گزارش،ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت آنها از طرف شورای نگهبان را دستاویز تحلیل خود قرار داده واین موضوع را معیار تلقی زنان به عنوان شهروندان درجه دوم در جمهوری اسلامی دانسته است. همچنین ادعا کرده که زنان در جمهوری اسلامی با قوانین تبعیض آمیز زیادی مواجه هستند، قوانینی همچون پوشش اجباری حجاب، برابری شهادت یک مرد با دوزن، تبعیت از مرد در ازدواج، مدیریت خانه ومراقبت از کودکان. در این گزارش هم، بزرگ نمائی مسائل جزئی وحاشیه ای برجسته شده است. مسائل
حجاب، تبعیت همسر از شو هر یا مراقبت از کودک آن گونه که این مراکز القا می کنند از جانب همگان یا حتی همه زنان مورد چالش نبوده وپوشش آزاد خواست همگان نیست،اما در این گزارش چنین وانمود می شود که زنان ایرانی قوانین اسلامی در حوزه رفتار مذهبی مانند حجاب وتبعیت از همسر را برای خود محدودیت می دانند ودر مقابل آن مقاومت می کنند. نویسنده حتی این بحث را به موضوع منع ورود زنان به ورزشگاه ها نیز کشانده واز این مورد به عنوان یکی از مصادیق تبعیض جنسیتی در ایران نام می برد. این گزارش موارد ادعایی تبعیض جنسیتی در ایران را به آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی پیوند می زند وبرابری جنسیتی را در مغایرت با ارزش ها وآرمان های انقلاب اسلامی تلقی می کند. تمامی موسسات،بنیادها وسازمان های غربی برای نفوذاجتماعی در جمهوری اسلامی ایران از طریق تغییررفتار مذهبی وپوشش زنان تلاشهای گسترده ای را تدارک دیده اند وسعی دارندتحت پوشش عناوینی همچون دموکراسی سازی،حقوق بشر،برابری جنسیتی وغیره نقشی را ایفا کنند که خواست همیشگی سرویس های اطلاعاتی و امنیتی آن هاست. آن ها از طریق تلاش برای تغییر رفتار مذهبی زنان ایرانی،سعی در ایجاد شکاف بین مطالبات زنان وحاکمیت سیاسی دارند.
@hamidvalipour_sokhaneman