eitaa logo
حا.میم || حسن مجیدیان
401 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
406 ویدیو
8 فایل
یادداشت ها و انتخابهاي حسن‌ مجیدیان ارتباط از طریق @Hamim1361
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تو هرگز! یک عزیزی دیشب میگفت که رهبرانقلاب در آخرین سخنراني شان دوسه بار فرموده اند: اگر زنده باشم راجع به انتخابات صحبت خواهم کرد. این "اگر زنده باشم" خب جمله ای معمولی است و به نظرم حکایت از مطلبی ندارد. عمر دست خداست. مرگ هم حتمی. اما خواستم بگویم که خدایا من زندگی بدونِ خامنه‌ای ِ عزیز را نمی‌خواهم. نشود که او برود و من بمانم که طاقت آن روزها را ندارم. صدها مثلِ منِ بی مصرف بروند و ایشان بمانند تا حضرت صاحب روحی فداه بیاید. نخواهم بی تو یک دَم زندگانی... https://eitaa.com/hamim1377
هدایت شده از بارقه ها...
🔰بالاترین درجه شهادت‼️ ✍کسانی که ساختار جبهه مقاومت در سوریه را بشناسند، می دانند که «سید رضی» تکرارشدنی نیست. کسی که زندگی و جوانی خود را به صورت متمرکز در جوار حرم حضرت زینب سلام الله علیها گذراند و هیچ گاه از آن شاخه، به شاخه دیگری نپرید!! هرکسی در این طریق باشد و به این شیوه زندگی کند؛ سرگذشتی جز سرگذشت «حاج قاسم» ندارد و آن بالاترین درجه شهادت است. یکی از راههای شناخت درجه شهادت هر شهیدی؛ این است که ببینی به دست چه دشمنی شهید شده است؛ به همین خاطر در مورد امیرالمومنین، فرمودند: به دست پست ترین انسانها شهید شده است. حالا «سید رضی» با سه موشک مستقیم اسرائیل به منزلش در زینبیه، به شهادت رسیده است. دقیقا شبیه مولایش علی و فرمانده اش حاج قاسم؛ 🔸در منزل؛ نه در میدان جنگ؛ 🔸به صورت ترور ناگهانی و یواشکی نه رو در رو و در مبارزه!! 🔸به دست پست ترین مخلوقات خداوند!! زندگی سیدرضی معنای این دعای معروف است: اللهم اجعل محیای محیامحمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد خدایا چنین مجاهدتی و چنین شهادتی نصیب ما کن🙏 @Hashamdar313
. 🔸 شهید حاج قاسم سلیمانی 🔸 💎 بعید است صد سال دیگر هم کسی مثل آیت الله حائری شیرازی بیاید! 💎 این آیت‌الله حائری شیرازی، من فکر نمی‌کنم حوزه علمیه صد سال دیگر هم بتواند مثل این [شخص] را متولد کند. یک دانه است! یک وقت یکی از محافظان ایشان تعریف می‌کرد که ایشان به ما گفت: «سه تا لباس کارگری بگیر و بیار و به کسی هم نگو». سه تا لباس کارگری گرفتیم و آمدیم و با آیت الله حائری و یک نفر دیگر رفتیم سر میدان! یک ماشین آمد و گفت: «من شما دو تا جوان را می‌خواهم، اما این پیرمرد به درد من نمیخورد». گفت: «ما هرسه تایمان باهم هستیم. ما سه تا را بُرد و با هم کارگری کردیم». ایشان (آیت‌الله حائری) اینطور خودشان را شکستند. آدم هرچی بالاتر می‌رود، باید بیشتر خودش را بشکند. هرقدر خودش را شکست، بالاتر می‌رود. اگر باد کرد، می‌ماند. خیلی باید مراقبت کرد. اگر انسان مقام معنوی پیدا کند، باید کاملا از آن مراقبت کند. (بیانات شهید سلیمانی در منزل شهید لنگری‌زاده؛ کرمان | آذر ۱۳۹۶ ) @haerishirazi
هدایت شده از الهادی
🔻 حضرت امّ‌البنین، تسلیم مقام فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها بود. بعد آمد؛ ولی تسلیم آمد. تسلیم ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود. تسلیم فرزندان فاطمه سلام‌الله‌علیها آمد. 🔸 بشیر وقتی که خبر شهادت آقا سیدالشهدا علیه‌السلام را به مردم مدینه رساند، جناب ام البنین آمد و پرسید که از فرزندم چه خبر؟ بشیر فکر کرد که این زن، چهار فرزندش کشته شده است و بالأخره مادر است و تحمّل ندارد. گفت که خداوند تو را سلامت بدارد؛ عون شهید شد. 🔹 گفت که از فرزندم چه خبر؟ گفت که عبدالله هم شهید شد. گفت که از فرزندم چه خبر؟ گفت که جعفر هم شهید شد. حالا می‌خواست حضرت اباالفضل را نگوید؛ چون که می‌دانست که حضرت خیلی بیشتر به ایشان وابسته است. گفت که جعفر هم شهید شد. گفت که از فرزندم چه خبر؟ گفت که ابوفاضل هم شهید شد. 🔸 امّ‌البنین گفت که می‌گویم از فرزندم چه خبر؟ آقا سیدالشهدا علیه‌السلام را داشت می‌گفت. این همه ادب و دلدادگی کم است؟! کد ۲۴۹۵۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
Mohammadreza Shajaryan - Dashti 4 (320).mp3
5.29M
خوش آن ساعت که دیدارِ ته وینم... شما خطاب به هرکسی که دلتنگ ش شده اید گوش بدهید https://eitaa.com/hamim1377
📸 | وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ 🔸 نشسته‌اید سرِ چشمه که ناگهان چوپانی می‌رسد و رمه را هی می‌کند به سمت آب و در چشم‌به‌هم‌زدنی آب زلال‌تر از اشک، لجن‌مال می‌شود. نام این «خَوْض» است. آنهایی هم که با شبهه‌های غرض‌ورزانه آبشخور زلال وحی را گل‌آلود می‌کنند، «خائض»‌اند. روز حساب وقتی از دوزخیان می‌پرسند چرا کارتان به اینجا کشید می‌گویند: گرمابخش محفل خائضین بودیم! مدثر آیه ۴۵ @TebyanOnline https://eitaa.com/hamim1377
🔹 رمان برف گرم اخیرا این رمان جالب را خواندم. داستان مربوط به خطه ی لرستان و یکی از روستاهای آن منطقه است. رودابه دختری است سرراهی که در سبدی در کنار آب پیدا می‌شود و در این روستا رشد می‌کند و با امیر ازدواج می‌کند و حسن از ازدواج آنها حاصل می‌شود. رودابه زنی ساکت و پُر خیر و برکت و متفاوت در میان مردمان روستاست. اما امیر به خاطر تحولات اجتماعی زمانه و ....دلش در گروِ مهر دختران شهری است. وقتی امیر به شهر رفته، رودابه بر اثر مریضی فوت می‌کند و به خاطر برف سنگین، خاکسپاری رودابه به تاخیر می افتد و به قول مردم روستا، زمین پیکر او را قبول نمی‌کند. روز خاکسپاری امیر شکسته و متنبه از شهر بر می‌گردد اما موقع تدفین رودابه اتفاقی عجیب در قبرستان می افتد و.... گویش لُری کتاب از شیرینی های کتاب است. این کتاب هم بلاشک حکایت تک تک ماست که در دام عادات ناپسند و عقاید خرافی و بی مهری نسبت به عزیزان و اطرافیان، گرفتار شده ایم. چنین رمانی؛ تلنگر و درس زندگی است برای ماها. کتاب را انتشارات سوره مهر چاپ کرده است. https://eitaa.com/hamim1377