22.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیده شدن جا مانده😭
🎤وداع با ماه مبارک رمضان با نوای حاج صادق آهنگران
#خداحافظ_ای_ماه_خوب_خدا 🌙
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
🌹کپی و نشر با ذکر لینک
@Majmae_Mahya
🇮🇷مجمع محیا (احیاء تفکرات انقلاب اسلامی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 تفسیر بسیار زیبا از دعای وداع امام سجاد علیه السلام با ماه مبارک رمضان
🎤 مرحوم علی صفایی حائری
💠➣┅───────────
@mahdietollab👈اخبارمــهــدیــه
مداحی_آنلاین_امشب_هوای_گریه_دارم_امشب_خدایا_بیقرارم_مطیعی.mp3
3.59M
🌙 #مناجات ویژه #ماه_رمضان
🍃امشب هوای گریه دارم
🍃امشب خدایا بی قرارم
🎤 #میثم_مطیعی
👌بسیار دلنشین
🎧 گوش کنید و نشر دهيد 📡
💻 @montazeranemouod
🔴 #شهید_مطهری و یک داعشی!
🔸در خوابگاه دانشگاه اتاق کناری ما یک دانشجو گوشه گیر بود خیلی با کسی معاشرت نمی کرد
ظاهر بسیار متشرعه ای داشت اما هیچ کس نماز خوندن او را نمی دید
به هیچ کس در مورد افکار و عقایدش حرفی نمی زد
ما که عضو بسیج بودیم یک مسئله برامون مهم بود
" جذب دانشجویان به گفتمان انقلاب اسلامی"
طبق همین رسالت با محبت و رفاقت بعد از مدت طولانی وارد دنیای خلوت او شدم اعتماداش را جلب و زبان او را به گفتگو باز کردم
🔹 یک روز پرسیدم تو مذهبی هستی ؟
از من قول گرفت به کسی چیزی نگویم
حرفی زد که من در آن زمان و سن خاص و سطح فکری که داشتم بشدت شوکه شدم
گفت من 'وهابی' هستم.
او افکار بسیار تندی داشت، با مراکز و علمای حجاز ارتباط استاد شاگردی داشت
طوری با هم رفیق شدیم که بعد از اعتماد کامل به من در مورد پیوستن به داعش با من گفتگو می کرد !!!
🔺من هم که به خیال خودم فرصت پیدا کرده بودم که فردی را هدایت کنم؛ در مدت یک سال شب و روز با او بحث می کردم
کتاب و مناظزه برای او تهیه می کردم
اما او از بچگی در دامان علما بزرگ شده بود
بسیار متعصب بود و حافظ قرآن
هر حرفی من میزدم چند آیه قرآن قرائت می کرد.
ساعت ها برای پاسخ سوالات او با اساتید و کتاب ها وقت صرف می کردم ...
📌 اما حاصل آن همه تلاش این شد ؛ تقریبا هیچ !!
🔸 فارغ التحصیل شدیم او رفت و منم آمدم ...
البته ارتباط رفاقتی ما پابرجا بود اما دیگر بحث خاصی نداشتیم
🔺 سه، چهار سال بعد با من تماس گرفت؛
علی جان مژده بده به آرزوت رسیدی
شیعه شدم !
🔹ما خیلی با هم شوخی می کردیم؛ یادم هست می خندید می گفت داش علی وقتی می خوابی یک چشمت بیدار باشد ممکنه برای اینکه بهشت برم یک شب تو رو به درک واصل کنم !!
گفتم این خبرش هم یک شوخی ست چون میزان مقاومت او را به وضوح دیده بودم او در عقیده اش مصداق کالجبل الراسخ بود
🔸 قسم خورد؛ گفتم تعریف کن؟
گفت با برادرم هر دو شیعه شدیم ...
برادرم در یک مراسم ۶ کتاب از کتب استاد مطهری هدیه گرفته بود
آمد منزل گفت سخنران مراسم خیلی از عظمت مرتضی مطهری گفته بیا بخونیم ببینیم این استاد شیعه چه حرفی برای گفتن دارد. با هم شروع به خواندن این کتاب ها کردیم عجیب و ناخودآگاه _بر خلاف بسیاری از کتاب های شیعیان که قبلا می دیدیم_ ما را جذب کرده بود آنها تمام شد رفتیم چند اثر دیگر استاد را تهیه کردیم و ...
💠 تعبیر ایشان این بود:
"مطهری یک انفجار و انقلاب در فکر ما ایجاد کرد
طوری جهان بینی و ایدئولوژی ما زیر و رو شد که اختلافات شیعه و سنی از اساس برای ما منتفی شد "
ما با هم شیعه شدیم اما خانوده ما خبر ندارند ....
🔹رضوان خدا بر آن علامه شهید که قرن ها باید بگذرد شاید مادری مثل او به دنیا بیاورد
✍شیخ علی امیری
فرا رسیدن #روز_معلم مبارک باد
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام ساعات اخره مهمونیه ... 😭
حتما از دست ندید این نماز رو وَلُو نشسته...
التماس دعا
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال علامه طباطبایی در فراغ شاگردش شهید مطهری
خاطره واقعی و قابل تامل از زیارت جامعه😊
قسمت اول :
حدودا 15-16 سال پیش, یه شب جمعه ای توی ایوون آیینه حرم مطهر حضرت کریمه سلام الله علیها نشسته بودم. و میخواستم زیارتنامه بخونم. یه خانم مسنی کنارم نشسته بودن. تا دیدن مفاتیح رو باز کردم, گفتن خانم ! اگه میخوای زیارت جامعه بخونی , بلند بخون منم گوش کنم.دلم بهم گفت حالا جامعه بخون این بنده ی خدا دلش نشکنه, بعدش زیارتنامه ات رو میخونی.
خلاصه جونم براتون بگه که من شروع کردم به خوندن زیارت جامعه و سعی میکردم شمرده و اهسته بخونم که اون خانم هم بتونن بشنون. یک مقداری که خوندم دیدم ایشون عین به عین و جمله به جمله دارن کامل و صحیح , همزمان با خوندنِ من تکرار میکنن. اولش با خودم فکر کردم خب شاید بعضی عبارتهای آسون رو حفظ کردن. کمی که گذشت دیدم نخیییر . ایشون ظاهرا کل زیارت جامعه رو حفظ اند.😍
وقتی کلش خونده شد, ازشون پرسیدم شما چجوری کل جامعه رو حفظ کردین؟؟
گفتن حقیقتش من سواد ندارم. و هربار میومدم حرم, میدیدم کسی داره از روی مفاتیح, دعا میخونه ,حسرت میخوردم. مخصوصا حسرتِ زیارت جامعه رو میخوردم که چرا سواد ندارم تا بخونم؟!☹️☹️
ادامه دارد.....
خاطره واقعی و قابل تامل از زیارت جامعه کبیره😍
قسمت دوم:
اون خانم میگفتن یه بار خیلی دلم سوخت. و به حضرت کریمه سلام الله علیها عرض کردم: خانم جان ! اگر کمکم کنید که من زیارت جامعه رو حفظ بشم, منم قول میدم هربار اومدم, بدون خوندنِ این زیارت از حرم بیرون نرم.😭😭😭
میگفتن اینجوری شد که هربار میومدم حرم ,مینشستم کنار کسانی که داشتن جامعه میخوندن. و گوش میدادم. کم کم حفظ شدم و الان سالهاست هرجا میرم زیارت و مخصوصا هربار میام حرم, طبق قولی که. به حضرت معصومه سلام الله علیها دادم , میخونم. و اغلب هم. همینطور میشینن کنار کسی وگوش میدن و همزمان با خودشون زمزمه میکنن.
اون شب من این جریان رو رزق دیدم😭😭😭.
با خودم فکر کردم منِ نوعی به راحتی میتونم هر دعا یا سوره ای رو بخونم یا مثلا برا حفظش اقدام کنم. یا تفسیرش رو بخونم. اما چه فرصتها و ایامی که ازدستم رفته و ......😞😞
ولی این خانم مسن, در عین اینکه سواد هم نداشتن ولی دغدغه شو داشتن و توفیقش بهشون داده شد و ....
علت شوق شون به زیارت جامعه کبیره هم محتوای این دعا بود.
ظاهرا یه بار پای منبر, در مورد عظمت این زیارت مطالبی شنیده بودن و شوق در دلشون ایجاد شده بود و با توسل به حضرت کریمه سلام الله علیها موفق شده بودن.
چقدر هم توصیه میکردن که قدر این رو بدونید و ازدستتون نره و شماها که سواد دارید حتما بخونید و.....
ببخشید طولانی شد.ِ
دیدم امروز جامعه کبیره خونده میشه . این خاطره هم تناسب داشت و با اینکه سالها ازش گذشته بود و یادم رفته بود, خییلی اتفاقی به ذهنم اومد.
ان شاءالله که خیره❤️
هدیه به ارواح طیبه حضرات معصومین صلوات❤️