eitaa logo
حامیان انقلاب
274 دنبال‌کننده
19هزار عکس
13.2هزار ویدیو
804 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش پنجم: و اما فرمایشات ایشان اذان و اقامه که تمام شد به آقا عرض کردم برخی از افراد جامعه به خاطر داشتن ۱۴ فرزند، ما را افراطی می‌دانند!! حالت لحن آقا عوض شد و فرمودند کاری به حرف مردم نداشته باشید، کار شما درست است، شما کارخودتان را انجام دهید! عرض کردم بعد از دیدار سال ۹۵ شایعه شد که شما به ما فرموده‌اید که این تعداد فرزند زیاد است! ایشان فرمودند: من که باشم که بخواهم این حرف را بزنم!؟ بعد فرمودند: در روایات متعددی داریم که یکی از نشانه‌های همسر خوب و مومن این است که ولود (دارای فرزندان زیاد) باشد که الحمدالله همسر شما این ویژگی را به نحو احسن دارد. از اینجا به بعد توجه خاص حضرت آقا متوجه خانم بنده شد و ایشان‌ جملاتی همچون شما در حال جهاد هستید، شما نمونه هستید یا اینکه آفرین به شما،نسبت به همسرم به کار بردند که کاملا مشهود بود حقیر و فرزندانم (در این دیدار) در حاشیه قرار گرفتیم و متن اصلی و مهمان ویژه ،خانم بنده است!! بنده محضر آقا عرض کردم در دو سال گذشته برای ترویج فرهنگ فرزندآوری با سفر به ۲۸ استان با تعداد زیادی از فعالان جمعیتی آشنا شدم که در زمینه حیات جنین(مقابله با اسقاط) درمان ناباروری و فرهنگ‌سازی فرزندآوری، طبق امر شما مشغول فعالیت هستند، همه آنها خواستار دیدار با شمایند، ایشان فرمودند سلام من را به آنها برسانید.. عرض کردم آقا جان ما چند میلیون خانم متاهل در سن باروری داریم که اگر هر کدام یک فرزند بیاورند عمده مشکلات جمعیتی حل خواهد شد. بعد از آن اشاره کردم به چند آمار که ایشان فرمودند اطلاع دارم. عرض کردم آقاجان، فعالین جمعیتی نمی‌گذارند حرف شما روی زمین بماند و با امیدواری مسیر را ادامه خواهند داد (چون آمار جمعیتی بسیار ناامید کننده است) به آقا عرض کردم ۵ تا از فرزندانم طلبه هستند و شش نوه هم دارم که خودم و فرزندانم فدای شما! تا آمدم تک تک فرزندان را محضر آقا معرفی کنم، مهلت ندادند و خودشان شروع کردند به احوال‌پرسی با بچه‌ها، اینکه چه درسی می‌خوانند و به چه فعالیتی مشغول هستند. قبل از دیدار چند نفر از فعالین به صورت خاص سفارش کرده بودند که سلامشان را به آقا برسانم که به قولم عمل کردم. مجدداً عرض کردم آقاجان فعالین جمعیتی مشتاق دیدار شما هستند که ایشان فرمودند هماهنگ کنید و برای بار دوم با این جمله بحث را ادامه دادند که سلام من را به آنها برسانید. دختر دومم از فرصت استفاده کرد و به آقا گفت اسم فرزندی که در راه است را شما بگذارید که ایشان با محبت خاصی فرمودند حتماً این کار را می‌کنم. در این بین داماد بنده نکات مهمی را خدمت آقا گفتند و معظم له با حوصله گوش کردند و فرمودند خوب درس بخوانید و تا میتوانید به مردم خدمت کنید و چند مطلب دیگر.. نوبت به پسرم مهدی رسید و او هم سوالاتی از آقا پرسید، بعد از مهدی ابوالفضل و همین‌طور فرزندان دیگر نکاتی را به حضرت آقا عرض کردند. حضرت آقا به قاسم (فرزند دوازدهم) نگاه کردند و اسمش را پرسیدند، عرض کردم که بعد از شهادت حاج قاسم دنیا آمده است و اسمش را قاسم گذاشته‌ایم و البته خودش می‌گوید من حاج قاسم هستم! خانمم خطاب به آقا گفت: آقاجان برای عاقبت به خیری و شهادت خودم و فرزندانم دعا فرمایید؛ که ایشان با لحنی سراسر محبت‌آمیز فرمودند ان‌شالله خداوند به نسل شما برکت بدهد! این دیدار حدود ۲۰ دقیقه طول کشید و لحظه خداحافظی رسید، واقعاً برای ما جدا شدن از حضرت آقا سخت بود! و لذا حتی زمانی که حضرت آقا حرکت کردند به سمت درب خروجی اتاق، پشت سر ایشان مرتباً به بیان‌های مختلف ابراز علاقه می‌کردیم، آقا فرمودند به همه این عزیزان انگشتر بدهید و البته به خانم بنده به صورت ویژه! اینجا بود که مجدداً درخواست دیدار فعالین جمعیتی را با ایشان مطرح کردم که ایشان نیز فرمودند سلام تک تک آنها را برسانید. یکی از نکات مهم این دیدار ،مشحون بودن ملاقات با ابراز محبت شدید حضرت آقا به فرزندان و همسر بنده و بالعکس بود!! حسن ختام هم، عکس دسته جمعی و ناهار مهمان حضرت آقا.. محمدمسلم وافی ۱۴ آبان ۱۴۰۲
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 استقبال از ماه رجب در نسل‌های گذشته چگونه بود؟ خاطره‌ شهید مطهری از دوران کودکی خود 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«هوالجمیل» السلام علیک یا زینب کبری کمکم کن تا تورا الگوی زیستنم بدانم؛ در امام شناسی، زمانه شناسی، دشمن شناسی و بصیرت، راه نورانیت را بشناسم و دعایم کن در «مسیر حق» واقع شوم. 🍃🍃🍃 🌴هیأت حبیبة الحسین«سلام الله علیهما» برگزارمی کند🌴 «مراسم نورانی اعمال ام داوود» بعونه و کرمه؛ برای استفاده بهتر از لحظات معنوی نیمه ماه رجب برای آن دسته از خواهرانی که نتوانسته انددر مراسم اعتکاف شرکت کنند؛ و یا فرزند کوچک دارند؛ مراسم ام داوود برگزار می شود. ⬅️زمان شروع برنامه : ساعت ۲ بعدازظهر، شنبه، نیمه رجب المرجب با قرائت سوره ها و در ادامه دعای ام داوود با نوای استاد میر امام«زید عزها» برای باشکوه تر شدن جلسه ی اهل بیت، به ساعت شروع برنامه دقت کنیم. 🍃🍃🍃 🍃 به یاری خدا نمازجماعت مغرب و عشاء برگزار می شود. ⬅️ مکان : خیابان سمیه کوچه ۱۱ پلاک ۵ حسینیه شهید مصطفی آقا تهرانی ره 🌹 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅-- @shamimeefaf @habibatolhosein ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
سلام رفیق نوجوان🤝 شما دعوتید به یک سفر کتابی 📨 اگر تو هم به دنبال یک داستان جذاب و پر حادثه از قصه‌ی نوجوان های همسن و سال خودت تو حال و هوای این روزا، می‌گردی دعوتت می‌کنم به *«آن مرد با باران می‌آید»* 🔔 یادت باشه این فقط یک عادی نیست 😎 از ۱۲ بهمن کلی داریم، کسایی هم که از پس این چالش ها بر بیان کلی جوایز میلیونی در انتظارشان هست 🎁🎊🎁 ⏰پس زودتر کتاب رو تهیه کن و شروع کن به خواندن که تا ۱۲ بهمن چیزی نمونده ⏱ کتاب رو میتونی از اینجا با تخفیف خوب و ارسال رایگان دریافت کنید🛵 https://ketabestan.net/?p=3805 📣راستی اطلاع رسانی های بعدی رو از کانال کتابخوانی( در پیام رسان شاد) پیگیر باش https://shad.ir/Ketabkhani اگر سوالی داشتی ادمین هم اینجاست🙋‍♂ @admin_pouyesh_baran
💠 به آسمان رود و کار آفتاب کند (نظر کیمیا اثر) ✅ شاید برای بسیاری تکراری باشد اما باز هم خواندنی و زیباست. 🌹حکایت طلبه‌ی فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!! 🔰یکى از طلبه‌هاى حوزه‌ی باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود! روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرضه می‌دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید در حالى که من براى اداره‌ی امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را در خواب می‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه‌ی فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو: «به آسمان رود و کار آفتاب کند» پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى‌شود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى‌دهید؟!! بار دیگر حضرت را خواب مى‌بیند که مى‌فرماید: «سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى‌توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه‌ی فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!» پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى‌رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه‌ی آن راجه را مى‌گیرد. مردم از این که طلبه‌اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى‌کنند!! وقتى به در خانه‌ی آن راجه مى‌رسد در مى‌زند، چون در را باز مى‌کنند، مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى‌شود مى‌گوید: «به آسمان رود و کار آفتاب کند» فوراً راجه پیش‌خدمت‌هایش را صدا مى‌زند و مى‌گوید: «این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس‌هاى فاخر و گران‌قیمت بپوشانید.» مراسم به صورتى نیکو انجام مى‌گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟ پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب‌خانه است! پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه‌ی خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آن‌ها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى‌بندم، و شما اى عالمان دین، هم‌اکنون صیغه‌ی عقد را جارى کنید! چون صیغه‌ی محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آن‌ها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى‌زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: «به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند» طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. راجه سجده شکر کرد و خواند: «به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند» وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را این‌گونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه‌ی نظر حق در حقّ عبد چه خواهد کرد؟ 📕 منبع: «عبرت آموز: مجموعه‌ای از نكته‌ها و داستان‌های كتب استاد حسين انصاريان»، صفحه‌ی ۶۸ تا ۷۱ 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
20.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرود و نماهنگ «قربونت برم» 🎶 با اجرای گروه سرود کوثر مشکات 🎤🖋 شعر، صدا و آهنگسازی: مجتبیٰ کرمی 🎶 تولید و همکاری: 💥گروه فطرس 💥گروه هنری قاف 💥رسانه‌ی موقوفه‌ی قرآنی شهدای شاندیز 💥مدیریت حرم امامزادگان یاسر و ناصر علیهماالسلام شهرستان طرقبه شاندیز می‌شه بهشت رفت به سادگی بریم نجف خانوادگی بریم سه روز واسه زندگی علی علی 🔗 پیوند نسخه‌ی کیفیت اصلی نماهنگ 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
44.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرود و نماهنگ زیبا و شنیدنی «بابا علی علیه‌السلام» 🎶گروه سرود مُعَلّیٰ 🎙ابوالفضل عابدپور 🔻رسانه‌ی هنری وصال ❤️ تولیٰ علی، تبریٰ علی ای قبله‌گاه هر مصلّیٰ علی علی عالی و معلّیٰ علی لا أمیرالمؤمنین إلا علی ❤️ 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
46.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ و سرود چهارزبانه «سلام بر مهتاب» 😍 با سبک دلنشین و فقراتی از نسخه‌های مختلف «سلام فرمانده» 🎶 «گروه سرود معراج الهدیٰ قم» 🖌 شعر فارسی و تدوین: سیدعلی حسینی 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
📄 متن سرود چهار زبانه‌ی «سلام بر مهتاب» یا روحي إمام زماني محبوبي إمام زماني یا عمري إمام زماني لا خیر في الحیاة من دون هواك والعین فداك قل لي یا حبیبي هل لي أن أراك یوخدی بو عالمین سنسیز هچ صفاسی غملیدور هواسی قوتار بو فراقی ای زهرا بالاسی سلام یا مهدی سلام او آقایا همیشه ناظردی سلام یا مهدی سیدعلی آقامین گورسن لشگری حاضردی سلام یا مهدی We wait For you oh imam Come back to us again We are all your lovers On your path well remain like lovers of our mawla Hussein Even though we maybe young in our age Well always remain Salam my mawla Salam from the children of your mother Zahra Salam my mawla We wait for you under the flag of our leader Salam my mawla تا وقتی که برگردی قول می‌دم بهت انقلابی می‌مونم تا وقتی که برگردی مثل شهدا امام زمانی می‌مونم تا وقتی که برگردی با شعار مرگ بر دشمن تو منم ولایی می‌مونم منم می‌شم حاج قاسم با همین سن کمم نقشه‌های اسرائیلو خراب می‌کنم منم می‌شم حاج قاسم تا که اسم تو بیاد من دست به سینه احترام می‌کنم منم می‌شم حاج قاسم با همین دستای کوچیکم برا ظهور تو دعا می‌کنم با قلب شکسته صدات می‌کنم سلام بر مهتاب سلام با قلبی شکسته و بی‌تاب سلام بر مهتاب خسته شدیم از هجرت آقا به سمت ما بشتاب سلام بر مهتاب قول ورم من تا بو مکتبده قالام قول ورم من باش وئریب شهید اولام قول ورم من محضرنده قاتلان حاج قاسمدن انتقام آلام عهداً نبقی مقاومین ولکم منتظرین عهداً منا حتی اللقاء نقتدي بالفقهاء في طریق الشهداء لك منا الوفاء یا مهدي لك منا البیعة في الحیاة فرایة الدین بنا تبقیٰ قسماً نحفظها بالقبضات سلام بر مهتاب سلام با قلبی شکسته و بی‌تاب سلام بر مهتاب خسته شدیم از هجرت آقا به سمت ما بشتاب سلام بر مهتاب 🖌 شعر فارسی: سیدعلی حسینی 💚🌦حسنات🌦💚 ‎