eitaa logo
حامیان انقلاب
274 دنبال‌کننده
19هزار عکس
13.2هزار ویدیو
804 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آغوش داریم تا آغوش... سلام بر آغوش گرمی که بهای آن شهادت در پاکترین مکان‌ها شد و مقصدش بهشت...💔 وای بر آغوش رایگانی که بهای آن لذت نانجیبان است و خون بیگناهان و مقصدش جهنم ✊بسیج مدرسه معصومیه قم: @basij_masoumieh
🔸آن اسلحه که تو را چنین پرپر کرد از موج دروغ ها مسلح شده بود...
🔴حالا سیگار حین ماموریت هیچی...، اصلا مامور یگان ویژه، اینقدر قد کوتاه؟! 🔷کلیپی پخش شده که نیرو های یگان ویژه دارن به مردم فحاشی میکنن ! خواستیم با ادله صحیح روشنگری کنیم که اینا نیرو های یگان ویژه نیستن و افرادی هستن که لباس پلیس و میپوشن و کارایی میکنن که تحریک احساس کنه؛ بعدش مستقیما یکی ازشون فیلم برادری میکنه که برا bbc و ... بفرستن ؛ اونا هم اولین پخش کننده این کلیپا تو فضای مجازی و شبکه هاشون هستن😂 ❌دستشون دیگه رو شده... ❌امروز مردم جواب همشونو دادن✌️🇮🇷 🔹‌ پ ن: لوگوی بالاسمت چپ کادر ‌ @radeshobahatt
14010807 افول آمریکا.mp3
17.69M
💥اتفاق مهمی در راه است 📣 بی‌خبر نباشید و همه را باخبر کنید. ♨️در پی حادثۀ خونین حرم احمد بن موسی علیه السلام 🎙سومین تبیین ۴۱ دقیقه‌ای استاد ‼️همه گوش کنند؛ بویژه کسانی که ترس به دلشان افتاده. 🎧 حتما تا آخر گوش کنید و نشر بدید... @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆«قصه این است» 🌿مستندی درباره سقوط هواپیمای اوکراینی به گزارش روابط عمومی شبکه دو؛ زهرا حسنی سعدی که پدرش در راه خدمت به مردم زلزله‌زده بم درگذشته از دانشجویان نخبه رشته فیزیک دانشگاه شریف بود. همسرش نیز، محمد صالحه در همان دانشگاه از نخبگان‌ برنامه‌نویسی بود. این زوج بعد از ازدواج برای ادامه تحصیل به کانادا سفر کردند و در اثر سقوط هواپیمای اوکراینی به شهادت رسیدند. در این مستند به بررسی حادثه هواپیمای اوکراینی و زندگی این زوج پرداخته شده است. ⏰️پخش: یکشنبه ۱۸ دی ساعت ۲۲:۳۰ ⏰️ بازپخش: دوشنبه ساعت ۱۲:۱۵ 🆔️ @tv2irib.ir
تحلیل حادثه تروریستی کرمان.m4a
10.22M
❗️فوری❗️ ‼️حتما گوش کنید‼️ 💡تحلیل حادثه تروریستی کرمان 🎙 حجت الاسلام مطلبی پور ✅مدیر موسسه میقات جوانان انقلاب اسلامی و معاون رشد و کادرسازی سازمان بسیج دانشجویی کشور
بسم‌الله «تفاوت‌ِ تو» سی و دو سال از تو بزرگتر هستم اما تو در دوسالگی جوری رشدکردی که من در این سی سال نتوانستم. چکارکردی ریحانه؟ رازت چه بود؟ کاش آن صوت، صوت تو نباشد، مثلا صوت همان پسربچه پنج شش ساله باشد، اما اگر، صوت تو باشد، یعنی خیلی راه‌ها را رفته بودی. یعنی قبل از آن که کلمات وصیت حاج قاسم را روی زبانت بگردانی، توی قلبت گرداندی. نورش تابیده روی روحت که برخلاف چهره و قامتت، خیلی بزرگ بوده. ریحانه‌جان، راهت را به ما نشان بده. به ما که خیلی بیشتر از تو، خوانده‌ایم، شنیده‌ایم، واجب و مستحب انجام داده‌ایم اما تهش لایق نشدیم که بخرندمان. برخلاف تو. 🌸ریحانه‌جان، همسن و سال دخترم بودی.هم هیکل هم اما تو با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبیت، دلبری نکردی؛ با آسمانی شدنت دلبری کردی. تو برخلاف آنچه دنیا را عاشق دختربچه، های دوساله می‌کند، بودی. اصلا همین تو را خاص کرده. چیزی که خیلی‌ها در به در به دنبالش می‌دوند و به هزار بیراهه می‌رسند. کفش‌های اسکیچرزت، تو را خاص نکرد؛ پیوندعمیقت با روح حاجی که با هیچ معادله‌ دنیایی، جور درنمیآید، مبهوتمان کرده، عاشقمان کرده. جانمان را به لب آورده. تصویرجسم کوچک لای کفن پیچیده تویی که می‌شد حالا حالاها قدبکشی؛ از جلو چشم‌هایمان کنار نمی‌رود، خون را برایمان به جوش آورده، حس انتقام را زنده کرده و حس رباب را. وقتی می‌گفت:«بزرگ می‌شد کاش..» تصورکن توی دوساله اینجور مثل سیب رسیده شدی، همان سیبی که حاجی می‌گفت:« وقتی برسد چیده می‌شود» و تو نمی‌دانی حسرت اینکه دوساله‌ات این‌قدر رسیده بود؛ پس بیست ساله‌ات چه می‌شد؛ چه با دلمان کرده! و نمی‌دانی حسرت اینکه سی سال بیش از تو عمر کردیم و نرسیده‌ایم و تو چطور این همه رشد کردی، چه آتشی به جانمان انداخته! 🌸ریحانه‌جان! دعایمان کن. دعاکن وصیت‌های حاجی را مثل تو جوری روی دلمان بنشانیم که راهی راهش شویم. ریحانه‌جان! با آن دست‌های کوچکت، دست ما را بگیر. ✍محنا https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741 @almohanaa
مداحی آنلاین - نماهنگ شهید جمهور..mp3
5.53M
◾️اولین ویژه شهادت آیت الله رئیسی با نام شهید جمهور توسط گروه سرود حبیب و گروه سرود نور تهران منتشر شد بَه بِه عروجی چنین در ره عشق وطن غصه‌ی مردم به دل جامه‌ی خدمت به تن 💔 🏴
YEKNET.IR - zamine - salgarde haj ghasem 1402 - rasouli.mp3
6.34M
باید رفت باید دنبال پرچمت تا ابد رفت سفر بخیر شهیدی که شدی عاقبت بخیر 🎙 💔 🏴 ♨️ @Maddahionlin 👈
33.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پدرم را خدا بیامرزد... پدرم را خدا بیامرزد مردِ سنگ و زغال و آهن بود سال‌های دراز عمرش را کارگر بود، اهل معدن بود از میان زغال‌ها در کوه عصرها رو سفید برمی‌گشت سربلند از نبرد با صخره او که خود قله‌ای فروتن بود پا به پای زغال‌ها می‌سوخت سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌ کوره‌ای که همیشه روشن بود بارهایی که نانش آجر شد از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش یکی دو تا که نبود دردهایش هزار خرمن بود از دل کوه‌های پابرجا از درون مخوف تونل‌ها هفت‌خوان را گذشت و نان آورد پدرم که خودش تهمتن بود پدرم مثل واگنی خسته از سرازیر ریل خارج شد بی‌خبر رفت او که چندی بود در هوای غریب رفتن بود مردِ دشت و پرنده و باران مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد کارگر بود، اهل معدن بود ✍🏻 موسی عصمتی