eitaa logo
حامیان انقلاب
274 دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
12.6هزار ویدیو
764 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی دوست دارم تو پیاده روی توی حال خودم باشم، هندزفری بذارم گوشم شور گوش بدم و بخونم باهاش، اما باید همه حواسم به بچه ها باشه و باهاشون حرف بزنم و سرگرم شون کنم. من‌ میتونم مسیر پیاده روی رو تند برم و زودتر برسم. اما با پای بچه ها باید رفت. دلم میخواد روضه که میخونن بی مزاحم بشینم یه گوشه ببارم، اما بچه ها تا صورت پر اشکمو میبینن بدو میان با دستاشون پاک میکنن و میگن بخند مامان گریه نکن من میتونم کمتر بخوابم، حتی روی مبل های کنار جاده سرمو چند دقیقه تکیه بدم خستگی م میره میتونم راه و ادامه بدم. اما بچه ها باید درست حسابی ولو بشن. و خوب استراحت‌ کنن تا دوباره جون داشته باشن راه برن. دوست دارم یه جعبه انار از کنار جاده بخرم نذری بدم همه رو غافلگیر کنم اما باید برای بچه ها پول نگه دارم دمپایی یکی پاره میشه یه کدوم اسباب‌بازی شو گم میکنه و... من‌ دوست دارم همه راه رو پیاده برم، حتی یه لحظه شو از دست ندم اما بچه ها خسته میشن، کلافه میشن اصلا عشق سه چرخه دارن هی منو میکشونن سمت جاده که بریم سوار بشیم، نصف شبهای پیاده روی حال و هوای مناجات و روضه است خیلی دوست دارم نماز شب بخونم اصلا دیوونه حرف زدن با خدا توی این سحر های خاصم، اما شب رو تا دیر وقت درگیر بچه ها هستم که مراقب باشم کسی و بیدار نکنن و اذیت نکنن بعد برم لباس بشورم پهن کنم و... میام مثل مرده ها میفتم. قبل بچه داری همیشه نمازمو اول وقت میخوندم و واقعا برام مهمه که هنوزم حتی توی سفر که هستم همه نمازهامو اول وقت بخونم، اما وقتی یکی گریه میکنه یا یکدوم گرسنه اس یا بهانه های دیگه، و نمیشه پیچوندشون، نمازم میره عقب و این هی حرص و جوشم میده، یکی از فانتزیام اینه که صوت بلند از شعری که دوست دارم و وقتی میذارن با سرعت ماشین صوت پشت سرش برم و زیرلب باهاش بخونم.. اما بچه ها همیشه حوصله این همراهی و ندارن، یا میخوان یچیزی بخورن یا بشینن خستگی بگیرن، من تنها مگر چقدر میخورم، هرچی شد میخورم و رد میشم اما با بچه ها گاهی باید دو سه بار برم توی صف تا اونی که دوست دارن و بگیرم بخورن و خوشحال بشن. من مگر چقدر وسیله دارم یه کوله کوچک و سبک، اما الان اندازه کوله بقیه من فقط پوشک بچه همراهمه، من دوست دارم سر موقع برسم به قرارهای مشخص شده با بقیه، اما با بچه ها همیشه بدقول میشم و دیر میرسم، موکب خراسانی ها اگر برم کلی از دوست و رفقا مو میبینم اما، تا موکبی اسباب بازی و فضای بازی برای بچه ها دارن، توقف میکنیم. خلاصه به هر سختی هست چند روز متوالی عمود ها رو طی میکنم اما آخرش هم نمیرسم به حرم. چون با اینها نمیتونم توی شلوغی برم حرم. من این همه راه آمدم که بگم آقاجان به تو از دور سلام آقاجان، شاید من خیال کنم زیارت درستی از آب در نیامد اما مطمئنا شما از من اینطور خوشحال تر و راضی ترید، من برای شما چندتا دل همراه خودم آوردم من بجای یه سلام چندتا سلام آوردم این سلام با همه سلام های از راه دور متفاوته،بخاطر سختی که توی راه کشیدم، من اجر خودمو پیش پیش گرفتم شما توی دل من شیرینی ای گذاشتید که کل عمر تجربه نکردمش، من نمیدونم شما رو چقدر خوشحال و راضی کردم اما همه امیدم اینه که قبولم کرده باشین، من از این نوکری راضی ام فوق راضی. من افتخار میکنم برای شما نوکر بیارم. فقط شما من وبچه هامو به نوکری قبول کنین حله. @omkarrar