. "بسم رب الشهدا " حدود ده سال است که در سوریه است . . . دور از وطن، برای هدفی مقدس . مدتی بود که همسر و سه فرزند دخترش را هم برده بود همانجا سوریه که کنار خودش باشند . . . اما فاطمه دختر بزرگ او باید بر می گشت ، کنکور داده بود و دانشگاه قم قبول شده بود برای یکی از رشته های مهندسی . . . شهید اعتقاد داشت که " بچه حزب اللهی باید خوب درس بخواند " فاطمه تنها برگشت ، مادر، پدر ، و دو خواهرش ماندند در سوریه . چند ماه بود که فاطمه پدر را ندیده بود ، همین چند روز قبل بود ایام فرجه امتحانات دانشگاه ؛فاطمه راهی سوریه شد و بعد 17 روز ، یکشنبه هفته قبل بود که برای امتحاناتش برگشت . . . اما خودمانیم خداروشکر که دیدار تازه کرد با پدر، بار دیگر پدر را دید و صدایش را از نزدیک شنید اما برای آخرین بار . . . اما قرار بود امروز ، چنین روزی مادر فاطمه به همراه پدر و دو خواهرش برگردند ایران، بلیط گرفته بودند ! بیایند که فرزند تو راهیشان اینجا به دنیا بیاید . اما حالا مادر فاطمه همراه پیکر همسرش برگشت . . . 💔 و زینب خانمی که بعد شهادت پدرش به دنیا می آید. #شهید_علی_آقازاده | #شهید_القدس