eitaa logo
حامیان انقلاب
294 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
836 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ زیبای «راضی باش» 🔻شعر و نوای: عبدالحسین شفیع‌پور 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
تورق می‌کنم، یک قتل را که در همه دنیا اگر قتلی شده حداقل پرونده‌ای دارد گزارش می‌نویسد: کودتا چی‌ها رسیدند و هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و سپس با نعره‌هاشان پرده‌ی حرمت دریدند و کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و زبانه‌های آتش، گوشه‌ی معجر رسیدند و تمام این دقایق بچه‌هایِ مرد، دیدند و بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه‌ی دندان به‌هم ساییدن حیدر" گزارش می‌نویسد: قتل با جسمی گران بوده 😭😭 و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده 😭😭 گزارش می‌نویسد: با لگد در را شکستند و و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده 😭😭 گزارش می‌نویسد: بار شیشه داشته آن زن 😭😭😭😭😭 گزارش می‌نویسد: زخم و تاول توامان بوده دری بودست با گل‌میخ‌هایی، جای جای آن گزارش می‌نویسد: میخ در هم خون‌چکان بوده 😭😭😭 گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش می‌نویسد: "زن که دست از در رها کرده گزارش می‌نویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده" مرورش می‌کنم هربار، با اندوه از اول نمی‌دانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟ بمیرم این خطش که سال‌ها اندوه جان بوده جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟ چگونه زنده‌ام، از خواندن این روضه‌های تو چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو تو برگشتی به آنجایی که اهلش بوده‌ای خانم و حیدر یکه و تنهاست بین بچه‌های تو کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت دلیل گریه‌های او، مرور خنده‌های تو اذان گفتند؛ پس این بیت‌ها ختم بخیر اند و خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو... 😭😭😭 🔹‌کانال @Mohamadrezahadadpour
مادر قهرمان سال روسیه پوتین مدال قهرمان سال روسیه را به همسر رئیس جمهور چچن (رمضان قدیرف) به خاطر داشتن ۱۵ فرزند اهدا کرد. این مادر مسلمان ۹ پسر و ۶ دختر دارد. 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
﷽ ------- بانو مادرشدنتان مبارک! 💗 گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت؛ آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصوم مولای کریم ما گره خورد! اصلاً فکر میکنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز پر چادرتان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست! اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... با تولد هر فرزند، هربار که مادر میشوم، حس میکنم مرا برداشته اند از خاک تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما! یا نه، حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن سَرسَرای باشکوه مادری! هر بار که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف -که امتدادش میرسد به بهشت- دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند... . . را دوست دارم چرا که اگر نبود خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که اگر به و نمیرسید، بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مرا به شما نزدیک میکند و این است که با عشق و بی منت، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم🦋 🖋هـجرتــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 سلام الله علیها علیه السلام 💚 پی‌نوشت: - مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم 😍 ان‌شاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید و با پرورش اولاد صالح، مایه شادی دل بانو 😊🥺😍 - خدایا، اونایی که فرزند میخوان اما ... پروردگارا از فضل خودت به حق مولود کریم ماه رمضان الکریم اولاد صالح و سالم و کثیر و کوثر به همه عطا کن...
﷽ ---- فکر میکنم شب هفتم دهه محرم، مردها بروند بیرون! روضه را بگذارند برای ما زن ها؛ امشب، شبِ جان دادنِ ما هاست... - لا لا لا لا علی آروم بگیر نازدونه‌ام... - 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 نه! نه! مردها بمانند! برای یاری حسین برای آن وداعِ داغ برای آن نگاه متحیر به اتفاقِ «من الاُذُن الی الاُذُن» ، برای آن قدم های لرزانِ جلو رونده - عقب برگشته تا پشت خیمه گاه، برای آن با نوکِ شمشیر خاک را قد پیکر یک شیرخواره ذبح شده کنار زدن، برای آن رویارویی شرمگینِ سنگینِ غمگین با اهل حرم.... 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 برای ما زن‌ها، یک روضه دیگر هست، که بی حد است. مردان را به این بخش از مصیبت راه نیست؛ اصلاً مردی نمیتواند بفهمد چقدر درد دارد آن لحظه، چقدر داغ دارد آن جریان... آن جا که بعد از واقعه، به اهل حرم رسید آه آب چه کردی با رباب؟!..... حالا رباب مانده و طعام و شراب طفلش حالا رباب مانده و آغوش خالی حالا رباب مانده و گهواره بی علی.... مرا همین جا پای همین صحنه خاک کنید..... ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon
دری که در آتش میسوزد، به روی مادر میفتد؛ مادر میفتد😭 ناله «یا ابتاه»ِ صدیقه کبری به آسمان می‌رود قلب رسول خدا در عرش آتش میگیرد ملائک بر سر می‌زنند کائنات بر مصیبت ناموس خلقت مویه می‌کنند راه باز می‌شود لشکری قوی هیکل وارد میشوند فشارِ در مضاعف می‌شود مضاعف می‌شود شما بگویید اتفاقی که برای یک زن باردار در فشار در و دیوار میفتد چیست؟ چیست؟ آاااه روضه من همین است😭 مردها بروند بیرون😭 فشار، کار خودش را کرد، خطاب ناله مادر ما را عوض کرد😭 از یا ابتاه، از گلایه امت به رسول، ناله شد «یا فضةُ خُذیني» 😭😭😭😭 فضه خادمه حضرت بود. نه، فضه نماد همه خادمه‌هاست! مادرمان ما را صدا زد 😭 بروید کنار تاریخ را در هم بپیچید راهی از میان اعصار و روزگار باز کنید مادرمان ما را صدا زده 😭😭😭 بگذارید ما زن ها بر سر زنان گیسو پریشان دسته دسته دور مادرمان را بگیریم آی مردم فرزند مادرمان را کشتند 😭 یک زن سالم در بستری از آرامش و مراقبت وقتی بار شیشه اش در بطنش می‌شکند چه بر سرش می‌آید؟ چه دردی؟ چه شرایطی؟ حالا تو فکر کن که یک زن سوخته پهلو شکسته سینه سوراخ شده بازو از تازیانه ورم کرده بین در و دیوار زیر دری نیم سوخته فرزند از دست دهد😭😭😭 آااه ای مردها شما، دورتر، حلقه غیرت تشکیل دهید مردانه و سوخته از این جسارت، سینه بزنید بگذارید ما برویم کنار مادرمان 😭 یکی در را بردارد یکی آتش چادر را خاموش کند یکی راه خون زخم را ببندد یکی… فضه جان حتماً دویدی شاید گوشه خانه دست های زینب را گرفته بودی سرش را به دامن فشرده بودی که نبیند اما صدای بانو که بلند شد خوب فهمیدی اتفاقی که نباید، افتاد! جنایت قوم، کامل شد! دست های زینب را رها کردی و بر سر زدی و خودت را به مادر رساندی حالا ناله سوم زهرا را شنیدی این بار پسرش را صدا می‌زد: «مهدی» فضه جان چه کردی؟ نمی‌دانم چه میتوانستی بکنی؟ نمی‌دانم ولی به گمانم زهرای اطهر اصلا به شما فرصت نداد! آتش و در را که کنار زدی، چشمش به امام افتاد و نگاهش بر دستان امام خیره شد؛ دستان بسته سوخته؟ پهلویش شکسته؟ بازویش کبود شده؟ با هر نفس، خون از سینه اش می‌زند بیرون؟ فرزندش سقط شده؟ همه اینها را به می انگارد! عظمتِ جسارت به امام، تعرض به ولایت، هتک حرمت جانشین پیغمبر توان را برایش جمع میکند از انتهای همه رگ ها، عصب ها، سلول ها و تمام جسم مضروبش را یکسره نیرو میکند. بلند می‌شود و دنبال امام امامی که با دست بسته و ریسمان می‌برند می‌کند حرکت آن قدر به موقع است که میرسد. جانباز زخمی غرق در خون اما در همان ابتدای راه به خود میرسد دست می اندازد به دامن امام، مولا، ولی خدا تا نگذارد این تجاوز و تعرض به حق، بیش از این شود، ادامه پیدا کند. می‌خواهد حمایتش را در میدان تمام کند اما ناتمامش می‌گذارند با غلاف شمشیر با تازیانه با ضربه های مکرر😭 کجا؟ پیش چشم امام، پیش چشم امیر، پیش چشم حیدر 😭 علی علی علی بر شما چه گذشت قهرمان عرب، غیرت خدا 😭 علی را می‌برند و بانویی شکسته و رنجور فرزند از دست داده و غرق درد ملیکه ارض و سماء کوثر اولیاء ریحانه رسول خدا حبیبه خدا بر زمین میفتد... . . لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ و ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ و غَاصِبی حقِّکِ یا مولاتِی یا فاطمةُ الزهراء . ✍هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
گاهی یک اتفاق هایی میفتد که رنگ روزها را، حال ایام را، عوض میکند دیشب بچه‌هایم دورم جمع شدند هرکدام دو بوسه هم حساب کنی، میشود ده تا گل بوسه گرم و عاشقانه و زلال که روی گونه‌ام نه، توی قلبم رویید و حتماً تا ابد همانجا می‌ماند و هروقت لازم باشد، رایحه اش هوای قلبم را پر از شور و مهر و لطافت و امید میکند. اما… همان «تغییر رنگ روزها» که گفتم… فکر کردم به زن هایی که تا سال گذشته، تا ماه گذشته، تا همین دیروز، مادر بودند و حالا آغوششان خالیست گونه آن‌ها بوسه نمی‌خواهد؟ آن ها مادر نیستند؟ زن نیستند؟ زنانی که روی زنانگی را سفید کرده‌اند و برای زنانگی و مادرانگی آبرو خریده‌اند! زنانی چنین نستوه، بزرگ، ستون! ستون خانواده، جامعه، مقاومت! حالا مادرها را باشد، اصلاً بگو تاب می‌آورند؛ کودکانی که بی مادر شده اند چه؟ آنها گونه ای نمی‌خواهند برای بوسیدن؟ آغوشی نمی‌خواهند برای آرام گرفتن؟ شانه ای برای سر گذاشتن؟ می‌گویم «بی مادر» و داغ خودم هم تازه می‌شود. آدم آغوشش برای پنج تا بچه هم که وسعت پیدا کرده باشد، باز هم دلش می‌خواهد خودش را در آغوش مادرش مچاله کند. روی گونه اش ده تا که نه، صدها بوسه مادر فرزندی هم که باشد، باز هم عطشِ «کاشتنِ» بوسه مادر فرزندی دارد. پنج تا نه، ده تا بچه هم که دورش جشن روز مادر گرفته باشند، بچگانه و دلتنگ، قلبش چروک و پشت پلکش داغ می‌شود و «آه» غمبارش را یک جوری جا میدهد وسط جیغ شادی بچه‌ها که متوجه نشوند و توی ذوقشان نخورد. جشن ساده بچه‌ها که تمام می‌شود، می‌روم به سایت https://www.leader.ir/fa/monies و برای آرام کردن دل خودم، یک مبلغی واریز میکنم برای مقاومت. توی دلم تصور میکنم این پول ناچیز می‌شود یک کبوتر شادی و مینشیند روی شانه یک مادر، یک کودک؛ در محفل بی‌رحم آتش و خون و خاکستر. بعد هم تسبیحم را میگیرم دست یک دور صلوات هدیه بدهم به بانوی عالمیان، حضرت زهرای اطهر، به نیابت از مادرم و همه مادرهای پرکشیده، به نیت فرج این هم هدیه نورانی من برای مادرم آغوش و بوسه‌اش هم بماند طلبم… ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
مرتضی‌علی خدامیان آرانیAudioMix_Track-128 ۲۰۲۴۱۲۱۷-۱۶۲۲۱۲_1_1(3).mp3
زمان: حجم: 22.96M
🌹سلام سلام بچه‌های گلم، عیدتون مبارک. می‌دونم همتون منتظر شنیدن یه داستان جدید هستید، چون خیلی پیگیر قصه جدید بودید. ❤️هدیه جشن و عید میلاد❤️ 📣داستان تولد بهترین مادر دنیا 🎙گوینده: 🗣 مرتضی‌علی خدامیان آرانی 🗣بدون آهنگ و موسیقی 🌹معارف ناب قرآن و حدیث🌹
خانم دکتر میشه تو شیردهی روزه گرفت؟ قبلاً مفصل صحبت کردیم. در کل به خود مادر و شرایط بستگی داره. جواب خیلی متفاوت میشه و مطلق نیست. مثلا اگر مادری کم شیره و با چند ساعت گرسنگی، همون مقدار هم کمتر یا قطع میشه، خب نباید بگیره. ولی ممکنه مادری شیرش تغییر خاصی نکنه و از جهت مغذی بودن هم با مواد غذایی بعد افطار، جبران بشه. یا مثلاً تفاوت مادری که در آخر سال دوم شیردهی هست (که کم و قطعم بشه اشکال نداره) با یه مادر که در ماه سوم چهارم شیردهیه و باید جریان شیر حفظ و تقویت بشه. یا فرق روزه گرفتن تو روزهای بلند تابستان در مقایسه با روزهای کوتاه زمستان. یا فعالیت های دیگه مادرها (مثلا اینکه باید همزمان دو سه تا بچه دیگه رو هم تروخشک کنه یا نه فقط یه دونه داره که همون یکی خیلی خوش خیمه 😅 و تا ظهر می‌خوابه! یا بالعکس! یکی چندتا داره که با هم سرگرمن ولی یه مادر،یه دونه داره اما اندازه ده تا بچه انرژی میبره!) تدابیر روزه در شیردهی و معیارهای کفایت شیر و... اینجاست👇 https://eitaa.com/hejrat_kon/3814 روزه در بارداری چی؟ تصمیم گیرنده مادره! اگر خوف ضرر عقلایی (ترس منطقی از آسیب) داشته باشه، نه تنها واجب نیست بلکه حرامه که روزه بگیره. ولی واقعا به تشخیص خودشه. اگر خودش بفهمه روزه برا خودش یا جنین ضرر داره ولو اگر پزشک هم بگه ضرر نداره، نباید بگیره. و بالعکس اگر پزشکی بگه ضرر داره ولی خود فرد بدونه ضرری نداره، باید بگیره. نظر شخصیمو قبلا گفتم. من تو هیچ کدوم از بارداری هام در هیچ سه ماهه ای از بارداری روزه ماه رمضان رو نگرفتم چون داشتم. البته همه‌شونم تو شش ماهه اول سال و روزهای بلند بوده (غیر ماه رمضان هم که اصلاً فکرشم نکردم) از نظر من هم ضرر فقط وزن نگرفتن مادر و بچه نیست. مسائل متابولیکی هم مطرحه، مثل اسیدوز بدن مادر در اثر گرسنگی طولانی و افت قند خون. و الله اعلم... بهرحال تشخیص و تصمیم نهایی با خود مکلفه. ✍ د. موحدی‌نیا @hejrat_kon
﷽ --------- پروردگارم از من می‌پذیری اگر گاهی تعقیبات نمازم، به‌جای تسبیح و حمد تو، «اینجا روی درخت توت/نشسته خاله عنکبوت» است؟ می‌پذیری وقتی بعد نماز هرچندتایشان به سرم می‌ریزند و سرِ نشستن روی پاهایم، دعوا می‌کنند و من به‌جای سجده‌ی شکر، باید هی خودم را کش بیاورم تا همه جا شوند و با هم، کمی کتاب بخوانیم و بخندیم و بعد به کَلَکِ قلقلک و مسابقه‌ی جمع کردن توپ، از روی پا بلندشان کنم تا بتوانم دم حبس شده را بیرون بدهم؟ می‌پذیری اگر گاهی نمازهایم یک‌دفعه سرعت می‌گیرد چون بچه دستش را گرفته جلویش و هی قر کمر میدهد و هرچه بلند «الله اکبر» می‌گویم، نمیفهمد باید برود دستشویی وگرنه میریزد؟ می‌دانم خیلی وقت‌ها مقصر منم و ایمان و اراده‌ی ضعیف‌م؛ که نمی‌توانم به خوبی جمع کنم بین این دو؛ اما می‌دانم که تو می‌پذیری... تو می‌پذیری اگر هیئت رفتنم کم شده، شب‌های قدرم خانگی شده، روضه‌هایم پای گاز و ظرف‌شویی شده، وقت «کمیل»م در پارک و پای تاب دادن‌ها می‌گذرد و وقت «ندبه» ام... در خوابِ خستگیِ شب‌بیداری‌ها... می‌پذیری نماز شب‌هایم را که در آن به جای ۳۰۰بار «العفو»، ۱۳۰۰ بار «پیش پیش لا لا» می‌گویم و پاهایم نه از ، که از ضعف و خستگی می‌لرزد... تو می‌پذیری اگر در ماه مهمانی‌ات، بخاطر وظیفه‌ی تأمین غذای بنده‌ی کوچکت، همراه تشنگی و گرسنگی روزه‌دارانت نیستم و سفره‌ی نهار پهن می‌کنم... یقین دارم می‌پذیری "حسرت" دعاهای نخوانده را، زیارت‌های نرفته را، منبرهای نشنیده را، نمازهای مستحبی نخوانده را، روزه‌های نگرفته را، مسجدهای نرفته را، سحرهای خفته را... اصلاً خودت دوباره به دلم بگو! عبادت مگر چیست جز اطاعت تو؟ جز دست بر سینه نهادن دربرابر خواست تو؟ و مادری چیست جز اطاعت تو؟ را تو آفریدی، و فطرت من می‌گوید شو! مادری کن! نور عشقی‌ست که تو از نورِ خودِ خودت در سینه‌ی من به ودیعه گذاشتی! محبت، بخشش، پرورش، تربیت، تغذیه، تأمین، مدد، عطوفت، خیرخواهی، آغوش همیشه باز، دست همیشه گرم... این‌ها که ویژگی‌های توست! اصلاً مادری، خود تویی!... . کمک کن این را بفهمیم و ببینیم ... کمکمان کن مادری برایمان... حقیر نباشد... بالاترین باشد... مگر نه این‌که تو بخشی از خالقیت و ربوبیت‌ت را به مادرها داده‌ای؟ 🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱 پی‌نوشت: ۱- موسی بن عمران علی نبینا و علیه السلام به خدا عرض کرد: کدامیک از اعمال نزد تو بافضیلت‌تر است؟ خداوند فرمود: محبت به کودکان ۲-امام صادق علیه السلام: به طولانی بودن رکوع و سجده کسی نگاه نکنید. اینها چیزهایی است که ممکن است به آن عادت کرده باشد که اگر ترکش کند وحشت می کند. ✍ هـجرتــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 روبیکا @dr_mother8_hejrat روبینو @dr_mother8
دلنوشته‌ای یک از اربعین یا حسین... من آمدنی ام؛ دلی دارم که هزار بار رفته، اما پایی دارم که هفت سال است، به پای کودکی بسته شده که خودت به من هدیه‌اش کردی. آمدنی ام، نه با پا؛ با اشک. نه با جسم با دل. دل من کنار موکبها نشسته، کنار دخترکی که برایت چای می‌ریخت، کنار پیرزنی که کفش زائران را می‌شست، کنار طفلی که بی‌نعلین، دنبال «لبیک یا حسین» دوید... یا حسین... من مادرم. و در این مادری، هفت سال است که از مسیر تو جا مانده ام. اما هر شب، وقتی دخترکم به خواب می‌رود، با دلم زمزمه می‌کنم: راهت هنوز ادامه دارد... حتی اگر قدم‌هایم روی خاک نجف نیفتد. کودکم هم اگر مرا از کربلا دور کرده، اما خودش چراغی‌ست... شاید روزی، دست کوچکش دستم را بگیرد و با هم بیاییم... با هم بخوانیم: لبیک یا حسین... لبیک حسین... https://eitaa.com/mastura_hijab