eitaa logo
جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران
1.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*📌سلام بر * 🟢 نزدیک ده روز بود که در خاکریز نونی شکل می جنگیدیم. نه دشمن کوتاه می‌آمد و نه ما. طی این ۱۰ شب هیچ کس به اندازه یک شب کامل نخوابیده بود جز شهدا که به خواب ابدی فرو رفته بودند. 🟢 از گردان ۴۰۰ نفره ما فقط ۸۰ نفر درخط مقدم باقی مانده بود. در این مدت دو گروهان از عقب به کمک گروهانِ درخط آمده بود، اما حالا تمام موجودی گردان همان ۸۰ نفر یعنی به اندازه یک گروهان بود. بیشتر بچه‌ها شهید یا مجروح بودند. 🟢 نیرویی ازعقب نبود که جایگزین ما شود. با بیسیم می‌گفتند که گردان احتیاط تا دو سه روز آینده جای ما خواهد آمد. تعدادی از بچه ها از وضعیت بحرانی نیرو خبر داشتند و با زخم های سطحی درخط ماندند. البته عده‌ای هم توان ماندن نداشتند. 🟢 حسین خویشوند همان جوان کشتی گیر آمد و گفت: "حاج میرزا، برای بچه‌ها صحبت کن، عده‌ای ساز جدایی می‌زنند." صبح روز دهم در همان محیط کوچک خاکریز نونی شکل به تعدادی که دور و برم بودند، گفتم: 🟢 "امروز و این روزها همان روزهایی است که عمری حسرتش را می خوردیم و برای رسیدنش "یا لیتنا کنا معکم" میگفتیم. عمری برای فاطمه اشک ریخته ایم. 🟢 فراموش نکرده‌ایم که الگوی گردان حضرت ابوالفضل، قمر بنی هاشم است که تیر به تن و چشمش نشست. دستانش یکی یکی قطع شدند، عمود آهنین بر فرقش فرود آمد ولی مشک را به دندان گرفت تا به خیمه ها آب برساند. 🟢 انصارالحسین! امروز روز یاری حسین زمان است. اگر پای ما در این میدان بلغزد دشمن تا فاو خواهد آمد و پا روی پیکر شهدای ما خواهد گذاشت و نه با است که با تانک بر بدن های قطعه قطعه شهیدانمان خواهد تاخت." 🟢 آن روز پس از سخنان کوتاه من حسین خویشوند اصرار کرد که داوطلبانه با چند نفر برای ایجاد کمین از خاکریز جلو بروند. در سیمای تک تک آنها آثار شهادت پیدا بود. هیچ تعلق خاطری به دنیا نداشتند. 🟢 با اینکه می دانستند هر که به کمین برود شهید یا مجروح خواهد شد، اصرار می کردند که به جلو بروند. 🟢 این اصرار به خاطر این بود که نیروهای خسته در خاکریز نونی شکل با خیال آسوده استراحت کنند یا به بازسازی سنگرها، بستن زخم ها، خوردن غذا و عبادت و نماز برسند.(۱) 🟩 (۱)- رضا غیاثی که شاهد این خطابه عارفانه بود، می‌گوید: پس از سخنان آتشین عاشورایی حاج میرزا، حسین خویشوند به هفت نفر گفت: 🟢 بیایید به حرمت نام ابوالفضل تا اینجا هستیم آب نخوریم. از آن ۷ نفر ۳ نفر در روزهای بعد به شهادت رسیدند. این موج آب نخوردن از خویشوند آغاز شد و به بقیه رسید. 🟢 او در حاج میرزا ذوب شده بود و با اصرار از حاج میرزا خاست برای کمین با چند نفر به جلو برود. حاج میرزا او را تنها فرستاد. خویشوند رفت، اما وقت برگشتن همین که پایش به خاکریز خودی رسید ترکشی به سرش خورد و افتاد و شهید شد. (مصاحبه با رضا قیاسی، همدان، ۸دی ۱۳۹۲) ✍ منبع: آب هرگز نمی میرد، ص۲۰۸-۲۰۹ خاطرات سردار میرزا محمد سلگی، فرمانده گردان۱۵۲ حضرت ابالفضل لشگر ۳۲ انصارالحسین همدان 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
*📌 پیشتاز در عرصه و پاسداری از خون *   🟡 علامه حسن حسن‌زاده آملی، عالم ربانی جلیل‌القدر و وارسته، ذوالفنون، فیلسوف مجاهد، مجاهد فی سبیل الله و اسوه اخلاق و فضیلت در سال ۱۳۰۷ دیده به جهان گشوده و سوم مهر 1400 به ملکوت اعلا پیوستند. 🟡 شخصیت کم‌نظیر و دانشمند شهیری که مجسمه توحید بود و در فقه، حکمت، فلسفه، عرفان، نجوم و هیئت، علوم غریبه، طب، ریاضی، ادبیات و وجوه مختلف طبیعیات، اعجوبه شناخته می‌شد. 🟡 علامه از جهت تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی‌نظیر بودند و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون هستند. 🟡 علامه حسن‌زاده آملی در سلوک الی الله و وقوف بر اسرار عالم هستی مقامی بی‌بدیل یافته بودند و در مسیر اسلام و قرآن و اهل بیت(ع) تلاش شبانه‌روزی داشتند. 🟡 اخلاص، تقوا، حُسن خلق، حلم و متانت، مردمداری، ساده‌زیستی علامه زبانزد خاص و عام بود. 🟡 علامه به غیر از زبان فارسی و مازندرانی به زبان‌های فرانسوی و عربی نیز تسلط داشتند و تاکنون حدود ۱۹۰ اثر از علامه حسن‌زاده آملی به ثبت رسیده است. 🟨 شیفته و مدافع انقلاب و نظام و ولایت فقیه 🟡 علامه والامقام و اعلامرتبه در حمایت و پشتیبانی از انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه پیشتاز بودند. 🟡 دلدادگی علامه به ولایت و امام و رهبری و انقلاب حد نداشت و قبل از هر چیزی این حکیم فرزانه را به ولایتمداری و ارادت به ساحت مقدس ولایت و یار دیرینه امام و رهبری بودن میشناختند. 🟡 در سال‌های مختلف و به ویژه در سال‌های اخیر مواضع مستحکم علامه در دفاع از نظام و رهبری بیش از هر چیز مورد توجه و تأمل واقع شده است. 🟡 نقش بی‌بدیل حضرت علامه در پیروزی انقلاب اسلامی و همراهی با نهضت حضرت امام خمینی و تبعیت و حمایت از خطّ مقام عظمای ولایت و تعظیم شعائر و بزرگداشت ایام اللّه، ستودنی و ستایش‌برانگیز است. 🟨 مجاهدت در راه نهضت امام خمینی 🟡 علامه از بیعتشان با امام خمینی، پیش از تبعید به ترکیه در سال 1342 یاد نموده‌اند. به نوشته پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، علامه حسن‌زاده آملی که در نخستین سال‌های نهضت اسلامی در تهران حضور داشت، 🟨 درباره اولین دیدار خود با امام خمینی می‌فرمایند: 🟡 «قبل از 15 خرداد سال 1342 که در تهران مشغول تدریس بودم شنیدم حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی روحانیونی را که برای ایام محرم جهت تبلیغ به اطراف و اکناف می‌روند موظف نمودند که مسائل سیاسی عالم اسلام و مشکلات جامعه مسلمین، خصوصاً اوضاع ایران را به گوش مردم برسانند 🟡 و مردم را در این زمینه آگاه نمایند؛ لذا بنده که برای ایام محرم عازم آمل بودم احساس کردم که این وظیفه متوجه من نیز می‌باشد و باید در انجام آن بکوشم. 🟡 بدین جهت قبل از اینکه به سوی آمل بروم خود را به قم رساندم؛ قمی که با هیچ یک از خیابان‌ها و کوچه‌هایش آشنا نبودم. 🟡 سراغ منزل امام را گرفتم و به حضورشان شرفیاب شدم و به محضرشان عرضه داشتم که بنده حسن حسن‌زاده آملی هستم و فعلاً در حوزه علمیه تهران مشغول تحصیل و تدریسم. 🟡 شنیدم که حضرتعالی روحانیون را مکلف کردید که مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند. لذا من که یکی از طلاب سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمده‌ام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاءالله در اهدافتان موفق خواهید شد 🟡 و همه با هم دست به دست هم می‌دهیم و ان شاءالله کشور را از دست فسقه و فجره نجات می‌دهیم و دین خدا را پیاده می‌کنیم.» 🟨 علامه روایت جالبی از جانبازی خود در کوران حوادث انقلاب دارند: 🟡 «در بحبوحه انقلاب، در مسجد اعظم قم مشغول افاده و افاضه به طلاب حوزه علمیه بودیم که مورد هجوم عوامل رژیم منحوس شاه قرار گرفته و از ناحیه قفسه سینه شدیدا مورد آسیب قرار گرفتم. 🟡 در آن موقع وقتی به خود آمدم فکر کردم به دلیل هجوم آن یاغیان ساعتم که در جیبم بوده شکسته است، ولی دیدم نه، دنده‌ها آسیب دیده و شکسته و به طرف قلبم خم شده است.» 🟨 ارادت به امام خامنه‌ای 🟡 علامه حسن‌زاده آملی ارادتی ویژه به امام خامنه‌ای داشتند و در سال‌های مختلف مواضع مستحکم ایشان در دفاع از نظام و رهبری بیش از هر چیز مورد توجه و تأمل واقع شد. 🟡 علامه همواره با عظیم‌ترین تعابیر از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی یاد نموده‌اند. علامه دو کتاب خود را به رهبر انقلاب تقدیم نمودند. 🟡 در تقدیم‌نامه علامه که در ابتدای کتاب «انسان در عرف عرفان» منتشر گردیده، ابتدا این عبارات عظیم ذکر شده: 🟡 «با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادات بی‌پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبر عظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله معظم، جناب خامنه‌ای کبیر (متع الله الاسلام والمسلمین بطول بقائه الشریف)...» 🟡 در ادامه از رهبری با عناوین «یگانه دوران» و «ول
*📌شهید امیر توکل کامبوزیا* ⚪️ نابغه ای که در ۲۰ سالگی مدرک دانشگاهی خود را از روسیه گرفت! ⚪️ دانشمندی که دانشگاه های خارج از کشور؛ بیش از داخلی ها او را شناختند. دانشگاه سوربن فرانسه کرسی استادی تاریخ برایش در نظر گرفت. ⚪️ این دانشمند؛ با نظام پهلوی مخالفت می کرد‌. آنها را مجری دستورات صهیونیست می دانست. ⚪️ او عاشق امام خمینی بود و ۳۰۰ صفحه پرونده ساواک در مورد او به همین خاطر است. ⚪️ او شعار دو بچه کافی است را شعار یهود می دانست و برای مخالفت با این شعار؛ در زاهدان چهار بار ازدواج کرد(ازدواج ها همزمان با هم نبود) و 28 فرزند از خود به یادگار گذاشت که تقریبا تمامی فرزندان استاد؛ از فرهیختگان جامعه هستند. ⚪️ 14پسر ایشان در خط اسلام و انقلاب بوده و هستند. پنج جانباز و دو شهید در میان فرزندان ایشان دیده می شود. ⚪️ استادی که به ۷ زبان مسلط اما به زاهدان تبعید و به دست ساواک به شهادت رسید. یکی از شاگردان او رهبر انقلاب بودند. 🔹 برگرفته از کتاب کامبوزیا. اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی. ✍️بیداری ملت @bidariymelat 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
*📌برگزاری 40 روز برای اسیر شهید ایرانی به دستور سرتیپ بعثی عراقی!!* 🟠 «یک بار یکی از بچه‌ها آمد و به ما گفت که ان‌شاء‌الله ما تا ۴۵ روز دیگر می‌رویم ایران! در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود. بچه‌ها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم. 🟠 به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم؛ اگر برویم ایران، تو می‌خواهی رسیدی خانه‌ات‌، چه کار کنی؟ 🟠 گفت: «من با شما نمی‌آیم. چون قبل از آزادی می‌میرم. شما در این اردوگاه برای من 40 روز عزاداری می‌کنید! جنازه‌ام را هم دور اردوگاه تشییع می‌کنید.» 🟠 بچه‌ها در جوابش گفتند: «همه حرف‌ هایت را که باور کنیم ، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمی‌کنیم. تشییع جنازه را که نمی‌گذارند انجام دهیم . ضمناً این بعثی‌ها برای آقا امام حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمی‌گذارند عزاداری کنیم، چطور می‌گذارند برای تو عزاداری کنیم؟» 🟠 سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت ، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاه‌ها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاه‌ها سرکشی می‌کرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده. 🟠 نمی‌دانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت : برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازه‌ی اسیر اقدام نمی‌کرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد. ما خودمان هم منظره‌ای که دیدیم را باور نکردیم. چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. 🟠 انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق. هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهره‌اش را فراموش نمی‌کردیم. 🟠 همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم ، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت: «لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...» 🟠 دیگر باورش شده بود که این شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود . گفت: «برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید و دستور می‌دهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.» 🟠 او که این‌ها را می‌گفت بچه ها گریه می‌کردند. اتفاق عجیبی بود. بعد یکی از ایرانی‌ها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمی‌توانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟ جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر میرویم ایران. 🟠 گفت: شما از کجا این حرف را می‌زنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت: «اگر او گفته پس درست است!» 🟠 سر 40 روز که شد دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی‌ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید!! 👤 راوی: حسن یوسفی ✍ منبع: کتاب سیری در زمان؛ جلد سوم؛ صفحه ۵۴۵ تا ۵۴۶ 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلام نور: فرزندان شهدا باید به پدران خود افتخار کنند 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
🔥وقتی شهدا می‌گویند نگران نباشید 🔻مادر شهید که در فتنه دروایش گنابادی در اول اسفند ۹۶ مظلومانه به شهادت رسید، می‌گوید: در زمستان ۹۶ در منزل ما فضای گفتگو پیرامون موضوعات مربوط به شهادت محمدحسین و حوادث پس از اغتشاشات دی ماه ۹۶ خیلی داغ بود. 🔻فرزند دیگر من، مجتبی، نسبت به مظلومیت رهبر انقلاب و مسائل مربوط به اقدامات دشمنان در آن ایام خیلی نگران بود. 🔻تا اینکه شبی برادر شهیدش، یعنی محمد حسین را در خواب می بیند که به منزل آمده و روی صندلی نشسته و با نوعی عتاب به مجتبی می گوید: «چرا اینقدر غصه میخوری؟ چرا اینقدر ناراحتی؟ ما خودمون داریم همه چیز را می بینیم ما حواسمان به همه چیز هست...» 🔸پ.ن۱: شهید سید محمد حسین حدادیان در جریان فتنه دراویش ۹۶ با حدود ۵۰ گلوله ساچمه ای و ضربات تیغ و چاقو مورد محاصره قرار گرفت و به طرز فجیعی به شهادت رسید. 🔸پ.ن۲: عکس مربوط به بوسه رهبر معظم انقلاب بر لباس خادمی شهید حدادیان است. ✍راوی:حمیدرضا ابراهیمی 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi